نرخ ارز ونقطه کانونی مشکلات

۱۳۹۹/۰۷/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۱۷۷۰
نرخ ارز ونقطه کانونی مشکلات

محمدرضا  منجذب    

 نوسانات قیمت ارز در اقتصادهایی از جنس ایران، یک متغیر بنیادین برای مجموعه فعل و انفعالاتی است که در فضای اقتصادی ظهور و بروز پیدا می‌کند. متاسفانه طی دو سال اخیر نرخ ارز و رشد آن با تاثیرگذاری بیشتر بر نرخ تورم، موجب هجوم نقدینگی به بازارهای موازی شده است. یعنی مجموعه مشکلات اقتصادی از جمله کاهش پایه پولی، تورم، افزایش نقدینگی و...در کنار نظام تصمیم سازی باعث شده که تلاش‌های عمومی برای حفاظت از دارایی‌های افزایش پیدا کند تا افراد دارایی‌هایشان را تبدیل به کالایی کنند که با نوسانات قیمتی ارزش آن کالا کاهش پیدا نکند. این عامل خود موجب افزایش تورم در کشور شده است. در این میان بررسی تطبیقی و تحلیلی نمودارهای مرتبط با افزایش نرخ ارز بسیاری از نقاط مبهم را برای تحلیلگران مشخص می‌کند. برمبنای نمودار رشد نرخ ارز در اردیبهشت 99 از تورم و رشد قیمت مسکن پیشی گرفته است و به عنوان شاخص پیشرو عمل کرده است. این پیشروی در ادامه باعث شده تا مجموعه شاخص‌های اقتصادی و بازارها متاثر از این رشد قیمت واکنش نشان دهند. 

این بمعنای غلبه کردن انتظارات تورمی (دلار) و پررنگ‌تر شدن نقش آن در تورم است. دلیل اصلی و اول گسترش حجم نقدینگی، و دلیل دوم تبلیغ ورود مردم به بورس و سپس با نوسانات آن ورود مردم به بازارهای موازی دیگر است، که حالت سوداگری در مردم تقویت کرده است. عموم جامعه بدنبال حفظ ارزش پول در شرایط پول داغ هستند. قطعا این موضوع تورم بالاتر را دامن می‌زند. در واقع شرایط امروز کشور محصول تصمیماتی است که در مقاطع مختلف و علی‌رغم هشدارها و تذکارهای تحلیلگران و اساتید اقتصادی اخذ شدئه است و نتایج آن امروز در اقتصاد و وضعیت معیشتی برخی اقشار نمودار شده است. زمانی که دولت با استفاده از ابزراهای رسانه‌ای گسترده‌اش مردم را دعوت به حضور و. سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه می‌کند اما از قبل بستر و ضروت‌ها لازم برای این حضور را فراهم نکرده باشد، طبیعی است که از یک طرف بر آتش رفتارهای سوداگرانه میدمد و از سوی دیگر اعتماد عمومی به بازار سرمایه را از میان می‌برد. بارها گفتیم و نوشتیم که از جمله دلایل مهم روزمرگی و کوتاه‌مدت نگری که می‌توان به آنها اشاره کرد سیاست‌زدگی و نبود برنامه‌ای اصولی و بلندمدت است. زمانی که اتمسفر فکری و رفتاری مدیران خالی از ایده‌ها نو و تازه باشد، بلافاصله پس از آن شعارهای پوپولیستی هم به تبع آن پدیدار می‌شود. باید اقتصاد ایران را از روزمرگی و سیاست زدگی دور کرد تا در یک محیط تخصصی و حرفه‌ای بتوان بهترین تصمیمات را بنفع کشور و اقتصاد گرفت. تنها با تعامل اصولی با دنیای خارج و واقع گرایی و نیز ترسیم برنامه‌ای بلندمدت در راستای تنش‌زدایی می‌توان اقتصاد ایران را احیا کرد و در مسیر درستی قرار داد. تدوین برنامه توسعه‌ای بلندمدت در این راستا قابل تعریف است. مشکل اول اقتصاد ایران سیاست‌زدگی هست که راه‌حل آن هم سیاسی است ابتدا به ساکن. تنها با شایسته‌سالاری و استفاده بهینه از نخبگان و ظرفیت سرمایه انسانی می‌توان به این مهم دست یافت.