سرمایه‌ نامشهود توسعه

۱۳۹۹/۰۷/۱۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۱۸۹۳

مهدی بیک| ارتباط بااستاد شجریان بر بلندای ستون یک روزنامه اقتصادی و اساسا اقتصاد چگونه می‌تواند شکل بگیرد؟مگر نه این است که استاد از مفاخر فرهنگی و هنری کشور بوده‌اند و طبیعی است که باید کارشناسان و اساتید حوزه‌های هنری و فرهنگی و ادبی درباره او اظهارنظر کنند، از ویژگی‌های تخصصی‌اش بگویند و دستاوردهایش برای پاسداشت فرهنگ این سرزمین را مرور کنند. اما بدون تردید چهره‌هایی مانند استاد شجریان که خود را فروتنانه«خاک پای ملت ایران»خطاب کرد، اما بر روی «چشمان اشک بار هموطنانش» به آسمان‌ها پرکشید در زمره سرمایه‌های نامشهود جامعه و تمدن ایرانی قرار می‌گیرند. سرمایه‌هایی که هر کشوری برای تحقق امر توسعه به شناخت عمیق آنها و بهره بردن از الگوهای رفتاری، حرفه‌ای و تربیتی شان نیازمند است تا مبتنی بر این داشته‌های تمدنی و فرهنگی بتواند نسخه منحصر به فرد خود را از توسعه به پیشگاه تاریخ و تمدن جهانی ارایه کند. گفته می‌شود جوامع مختلف برای دستیابی به امر توسعه ناگزیر به استفاده از مجموعه سرمایه‌های مشهود و نامشهود خویش هستند تا از دل این تزویج و ترکیب، مولود توسعه مبتنی بر ویژگی‌های بومی و اقلیمی هر جامعه‌ای متولد شود. سرمایه‌های مشهود را دامنه وسیعی از امکانات مادی و اقتصادی از جمله نفت، گاز، جنگل‌ها، معادن، کارخانه‌ها، برندهاو...تشکیل می‌دهند که برای نیل به توسعه باید در مسیر برنامه‌ریزی‌های درست و زیربنایی به کار گرفته شوند، اما بخش نامشهود این ظرفیت‌ها که موضوع اصلی این یادداشت است به مراتب اهمیت و برجستگی بیشتری از سرمایه‌های مشهود پیدا می‌کنند. سرمایه‌های نامشهود هر جامعه‌ای، متشکل است از ظرفیت‌های انسانی و تخصصی افراد در حوزه‌های گوناگون و البته محتوای فرهنگی و تمدنی که هر جامعه‌ای بر بلندای تاریخ و هویت خود آن را شکل داده و به آن می‌بالد.نام‌ها و رویکردهایی که اساس رشد را در بخش‌های گوناگون شکل می‌دهند و ظرفیتی تازه به ظرفیت‌های قبلی در بخش‌های مختلف می‌افزایند. استفاده از سرمایه‌های نامشهود برای توسعه، سرنوشت محتومی است که هم داگلاس نورث در دیدگاه‌هایش در خصوص امر توسعه به آن چنگ می‌زند و هم چهره‌هایی مثل عجم اوغلو و...آن را به عنوان زیربنای پیشرفت همه‌جانبه در هر جامعه‌ای معرفی می‌کند.داگلاس نورث (برنده نوبل اقتصاد در سال93میلادی) معتقد است برای ارزیابی نسبت هر جامعه‌ای با مقوله توسعه، لازم نیست تا سراغ کارخانه‌های بزرگ و کارتل‌های عظیم اقتصادی آن کشور بروید یا تخمین بزنید که آن کشور چقدر منابع و ثروت خدادادی و... دارد. کافی است سری به مهدهای کودک، دبستان یا محیط‌های فرهنگی و هنری بزنید تا از دورنمای تصویرسازی شده برای توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی در آن جامعه آگاه شوید. از منظر نورث این بررسی‌های محتوایی است که فاصله جوامع مختلف با امر توسعه را نمایان می‌کند. تجربیات عینی جوامع در مسیر توسعه نیز، گویای این واقعیت روشن است که اگرچه توسعه، بدون برخورداری از سرمایه‌های مشهود (منابع خدادادی، ثروت‌های عمومی و...) بسیار دشوار است، اما شدنی است. اما بدون بهره‌مندی از سرمایه‌های نامشهود که شامل نیروی انسانی متخصص، باکیفیت و ماهر در بخش‌های گوناگون و ظرفیت‌های فرهنگی، هنری و تمدنی ریشه‌دار می‌شود...

 هیچ کشوری هنوز نتوانسته نسخه عملیاتی برای توسعه ارایه دهد. ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم شاید مثال مناسبی از کشوری باشد که بعد از ویران شدن همه ظرفیت‌های مشهودش، بازهم توانست با استفاده از ظرفیت‌های تربیتی، فرهنگی و تمدنی و با بهره‌گیری از سختکوشی منحصر به فردی که از سوی بزرگان جامعه عملیاتی و ترویج شد یکی از بهترین نسخه‌های عملیاتی توسعه پایدار و همه‌جانبه را در بازه زمانی کمتر از 3دهه ارایه کند. کشوری که بعد از طی این مسیر به نمونه‌ای مثالی (آرک تیپ) برای تمام کشورهایی بدل شد که می‌خواستند با تکیه بر سرمایه‌های نامشهود جامعه به کرانه‌های پیشرفت برسند. از این منظر جدای از تمام ویژگی‌های هنری، فرهنگی، اجتماعی و...که استاد محمدرضا شجریان از آن بهره مند بودند و این روزها در رسانه‌های مختلف و شبکه‌های اجتماعی به ان پرداخته می‌شود، باید او را در لیست بلندبالای سرمایه‌های نامشهود جامعه ایرانی قرار داد. سرمایه‌هایی که ایران برای دستیابی به توسعه پایدار سخت به الگوی حرفه‌ای و تخصصی آنها نیازمند است تا مبتنی بر این ظرفیت‌ها بتواند الگوی خاص خود را از توسعه پایدار ارایه دهد. چرا که ایران برای توسعه هم به سرمایه‌های مشهودش و هم به سرمایه‌های نامشهود نیازمند است. سرمایه‌هایی که برای همیشه تاریخ در ناخودآگاه جمعی همه ایرانیان به عنوان نمونه‌های مثالی از مردم داری، فروتنی، تخصص، مهارت و...نشسته‌اند تا در بطن مشکلات و گرفتاری‌ها، فراموش نکنیم که تا چه اندازه از نظر سرمایه‌های نامشهود غنی و ثروتمند هستیم.