فساد در فوتبال ایران بیداد میکند
تیم فوتبال پرسپولیس تهران در سالهای اخیر دو بار به فینال جام باشگاههای آسیا صعود کرده و نتیجه آن، دریافت چند میلیون دلار پاداش رسمی ازای اف سی بوده است، رقمی که با توجه به سقوط ارزش ریال در سالهای اخیر، میتواند بخش قابل توجهی از تمام بودجه مورد نیاز برای فوتبال کشور را پوشش دهد اما آنچه در عمل رخ داده نه شفافیت در محل هزینهکرد این پاداش که تداوم مشکلات حتی برای باشگاهی است که با عملکرد خود به این پاداش رسیده است. پرسپولیس که چند سال قبل نیز به دلیل مشکلات به وجود آمده در قرارداد مهدی طارمی از پنجره نقل و انتقالات محروم شده بود، در هفتههای گذشته نیز به دلیل پرداخت نشدن مطالبات برانکو ایوانکویچ از پنجرههای بعدی نقل و انتقالات محروم شده است. این در حالی است که تجربه فینال قبلی آسیا در زمان مربیگری برانکو اتفاق افتاده بود و مدیریت باشگاه حتی از محل پاداش دریافت شده مطالبات مربی خود را نیز پرداخت نکرده است.
شرایط دیگر باشگاه پرطرفدار پایتخت یعنی استقلال نیز تفاوت چندانی با پرسپولیس ندارد. این باشگاه تهرانی نیز در پرونده وینفرد شفر - سرمربی سابق آلمانی خود - و همچنین تعدادی دیگر از بازیکنان و مربیان خارجی، در فیفا پرونده مالی دارد و به دلیل پرداخت نشدن مطالبات، از پنجره نقل و انتقالات محروم شده است.
جدای از مشکلات مالی موجود، نحوه عقد قرارداد با مربیان خارجی، ابهام بزرگی در بدنه فوتبال ایران به شمار میرود. بر خلاف روند موجود در عرصه جهانی، قراردادها در ایران طوری بسته میشوند که چه بازیکنان و چه مربیان خارجی بدون پرداخت هیچ جریمهای قراردادهای خود را فسخ میکنند و مطالبات آنها نیز باید پرداخت شود.
مهمترین چالشی که در این زمینه به وجود آمد و حتی پای مجلس و نهادهای نظارتی را به فوتبال باز کرد، قراردادی بود که فدراسیون فوتبال با مارک ویلموتس - سرمربی سابق تیم ملی- امضا کرد. ویلموتس که در دوران کوتاه مربیگری خود هیچ نقطه روشنی نداشت با قراردادی سنگین که بندهایی از آن بسیار عجیب بود به ایران آمد و پس از باخت در چند بازی سرنوشت ساز در مسیر صعود به جام جهانی به همکاری خود با فوتبال ایران پایان داد. ارقام چند میلیون دلاری موجود در این پرونده باعث شد خسارتی بزرگ برای فوتبال ایران به وجودآید و مسوولان وقت فدراسیون به عنوان متهم به خیانت در جلساتی برای ارایه توضیح حاضر شدند، موضوعی که نشان از یک مشکل ساختاری در بدنه فوتبالی کشور داشت. تداوم تحریمهای امریکا و قرار گرفتن نام ایران در فهرست سیاه افای تی اف باعث شده بسیاری از بانکهای بینالمللی هرگونه همکاری با اقتصاد ایران را متوقف کنند و در نتیجه پاداشهایی که برای حضور در مسابقات مختلف در نظر گرفته میشود نیز به دست ایران نرسد. در کنار آن سقوط ارزش ریال در سالهای اخیر باعث شده، هزینه قراردادهای دلاری و یورویی با مربیان و بازیکنان خارجی بسیار سنگین شود، تا جایی که در سال جاری، بحث ممنوعیت انعقاد قرارداد با خارجیها در دستور کار قرار گرفت.
روند غلط باشگاهداری
نگاهی به وضعیت مدیریت باشگاهها در سراسر جهان نشان میدهد که تیمها مستقیما از سوی بخش خصوصی اداره میشوند و در واقع یک بنگاه اقتصادی هستند. آزادیهایی که قوانین اقتصادی کشورهای اروپایی به مدیران باشگاهها داده، آنها را در مدیریت تمام ابعاد اقتصادی تیمهایشان آزاد گذاشته است. این باشگاهها از محل حق پخش تلویزیونی، قراردادهای اسپانسرینگ، تبلیغات دور زمین در ورزشگاهها، فروش لباس بازیکنان و تمام حوزههای دیگری که امکان فعالیت در آنها وجود دارد، درآمدهای قابل توجهی به دست میآورند و با توجه به شفافیت صورتهای مالی، امکان دور زدن قوانین در آنها وجود ندارد. در کنار آن، قراردادهایی که با مربیان و بازیکنان بسته میشود نیز به شکل دقیق و اصولی بسته میشود و درآمد حاصل از جابهجایی بازیکنان بخش مهمی از درآمد باشگاهها را تامین میکند. یعنی در کنار حقوق شخصی، باشگاهی که با بازیکن قرارداد دارد نیز پولی قابل توجه را به دست میآورد. در ایران اما این شرایط رعایت نمیشود. در وهله اول هنوز بسیاری از باشگاههای ایرانی یا رسما دولتی هستند یا مالکیت آنها در اختیار شرکتهای دولتی یا شبه دولتی است. باشگاههای به ظاهر خصوصی نیز صورت مالی مشخصی ندارند. در کنار آن باشگاهها هیچ آزادی عملی در فعالیتهای اقتصادی ندارند. حق پخش تلویزیونی و حق راهاندازی شبکههای اختصاصی به رسمیت شناخته نمیشوند و باشگاه از درآمدهایی مانند فروش محصولات خود نیز محروم است. آنچه که این معادله را پیچیدهتر میکند، نوع انعقاد قراردادها در باشگاههای ایرانی است. باشگاهها در زمان عقد قرارداد، برای آنکه بتوانند بازیکن موردنظر خود را جذب کنند به او آزادیهای زیادی میدهند و از جمله آن امکان فسخ قرارداد در پایان هر فصل است، موضوعی که در نهایت باعث میشود باشگاه از درآمد ترنسفر نیز محروم شود و باشگاههای ایرانی را به بنگاههای اقتصادی زیان ده بدل کند.
فساد در عقد قرارداد
محمد دادکان، رییس اسبق فدراسیون فوتبال ایران که در سالهای گذشته بارها از وضعیت فوتبال کشور انتقاد کرده، همچنان بر حرف خود اصرار دارد که تعطیلی یک ساله فوتبال ایران میتواند به این رشته کمک کرده و شرایط را قدری بهبود بخشد. او به قرارداد ویلموتس اشاره کرده و گفته: ایران هنوز شانس دارد در این پرونده. امیدوار هستیم رای شکسته شود. احساس من این است در نهایت از جریمه مالی کاسته خواهد شد ولی اول و آخر آنها باید پول ویلموتس را پرداخت کنند. او زرنگ بوده و قراردادی بسته که به نفعش بوده است. متاسفانه در فوتبال ما قرارداد خوب با خارجیها بسته نمیشود. به آن مربی یا بازیکن خارجی هم نمیشود ایراد گرفت. طرف طوری قرارداد امضا میکند که به نفع خودش باشد. ما هم باید مراقب باشیم و طوری قرارداد ببندیم که در نهایت به این مشکلات نخوریم. من گفتم باید این کار را کنیم تا فوتبالمان جان تازه بگیرد. باید یکسال فوتبال را تعطیل کرد. الان با این وضعیتی که فوتبال مان پیش میرود به کجا میرسد؟ هر روز بدهی بیشتر میشود. شما ببینید فوتبال چقدر درآمد دارد؟ باشگاههای ما چقدر در سال پول در میآورند؟! الان فوتبالیستها چقدر پول میگیرند؟ مدیر باشگاه قرارداد سنگین میبندد.
بابا کدام باشگاه میتواند این رقمهای سنگین را پرداخت کند؟ البته بعضیها هستند بیحساب و کتاب خرج میکنند و از دولت پول میگیرند ولی بعضی دیگر قرارداد امضا میکنند و نمیتوانند بدهند. این میشود که بدهی روی بدهی میآید. دادکان با انتقاد از نحوه عقد قرارداد با بازیکنان در فوتبال ایران، گفته: الان 5 میلیارد شده کف قرارداد بازیکنان مطرح. بعد شما این پولها را به بازیکن میدهی. بازدهیاش چیست؟! آیا با توجه به هزینهها در فوتبال نتیجه میگیریم؟ بازیکن قرارداد 5، 6 میلیاردی میبندد و آخرش میرویم به عراق و بحرین میبازیم. باید در این فوتبال ما یک تجدید نظر اساسی شود. فقط امیدوارم که انشالله تیم ملی به جام جهانی برسد و حذف نشویم چون اتفاق بسیار بدی است. شک نکنید دست مدیران فوتبال و دلالها برای افزایش قرارداد بازیکنان در یک کاسه است. این را مطمئن باشید. مدیر میگوید من یکسال در فوتبال هستم و بعدش معلوم نیست باشم یا نباشم. به خاطر همین تلاش میکند از نظر مالی به نان و نوایی برسد و خودش را ببندد. در فوتبال ما فقط استقلال و پرسپولیس هستند که گاهی دچار مشکل میشوند وگرنه شما به تیمهای صنعتی نگاه کنید. پول را از کارخانه میگیرند و خرج میکنند. اکثر تیمها زیرنظر دولت هستند. شما تیمهای لیگ برتر را یکی یکی اسم ببر تا من بگویم از کجا پول میگیرند. برای کارخانهها 40، 50 میلیارد تومان پولی نیست. هزینههای بیحساب و کتاب میکنند و آخرش چیزی برای فوتبالمان ندارد. برای همین است من اعتقاد دارم باید یک سال فوتبال را تعطیل کرد. البته با این وضعیتی که بر سر اساسنامه فدراسیون وجود دارد هیچ بعید نیست فوتبالمان تعطیل شود چون تهدید جدی است. از مشکلات جدی تیم ملی فوتبال تا بحرانهای دورهای که تیمهایی مانند استقلال و پرسپولیس با آن رو به رو میشوند، نشان از آن دارد که فوتبال ایران با چالشی عمیق دست به گریبان است و حتی اگر طرح دادکان برای تعطیلی یک ساله فوتبال را نیز نشدنی بدانیم، باید فکری جدی به حال این حوزه شود، حوزهای که در بسیاری از کشورهای جهان، خود به محلی مهم برای درآمدزایی بدل شده اما در ایران نه تنها سرنوشت درآمدها روشن نیست که حتی دولت سالانه میزان قابل توجهی بدهی فوتبالی را نیز پیشروی خود میداند.