حاشیه نشینی خطری بیخگوش کلانشهرها
مریم شاهسمندی
حاشیهنشینی سالهاست که به معضلی برای شهرهای بزرگ تبدیل شده است. در کلانشهری مانند تهران، حاشیهنشینی خود به تنهایی عامل بسیاری از بزههای اجتماعی است. این اتفاق نه تنها تعادل شهر را به هم میزند که مدیریت شهری را هم دچار مشکل میکند. از سوی دیگر افرادی که در حاشیه شهرها سکنی میگزینند افرادی هستند که بیشتر از روستاها و شهرهای کوچک آمدهاند، آنها با فرهنگ شهرنشینی به آن معنی که در کلانشهرها جریان دارد، آشنایی ندارند. اغلب افرادی هستند که به واسطه نداشتن شغل در محل تولد خود مهاجرت میکنند و به کلانشهرها رو میآورند و به این ترتیب همیشه خود را در معرض ظلم و بیعدالتی تصور میکنند. این افراد توقع دارند که خیلی زود در جامعه شهری پذیرفته شده و ازهمان امکاناتی که دیگر افراد به آن دسترسی دارند، برخوردار شوند. زمانی که شکاف طبقاتی بین خود و افراد شهرنشین را میبینند، تحمل این شکاف طبقاتی برای بسیاری از آنها به خصوص قشر جوانتر سخت است و به این خاطر برای گرفتن امکاناتی که حق خود میدانند دست به انجام اعمال خلاف مانند، دزدی، آدم ربایی، قاچاق مواد مخدر و دیگر بزههای اجتماعی میزنند. متاسفانه طی سالهای گذشته این معضل نه تنها در تهران که در دیگر کلانشهرهای ایران هم به چشم میخورد. افزایش بیرویه مهاجرت از شهرهای کوچک و روستا به واسطه نبود امکانات و موقعیتهای شغلی باعث شده تا بسیاری از جوانان به سوی کلانشهرها روان شوند و از آنجا که توان پرداخت هزینههای زندگی در این کلانشهرها را ندارند، به حاشیه شهر پناه میبرند. گسترش حاشیه نشینی در بسیاری از موارد برابر میشود با گسترش نا امنی اجتماعی در کلانشهرها. در محلات حاشیه نشین نرخ جرایم و بزهکاری به علت تراکم بالای جمعیت، فقر فزاینده، شکستگی ساختارها و ایجاد گسستها و تضعیف پیوندهای اجتماعی، همچنین رهایی افراد از فشار افکار عمومی و کنترل رسمی افزایش مییابد. در واقع میتوان اظهار داشت که نسبت معنی داری بین حاشیه نشینی سکونتگاههای غیر رسمی با جرم و آسیبهای اجتماعی وجود داشته و مناطق حاشیه نشین به مثابه جزیرههای آسیب زای شهری، از منابع اصلی جرم و بزهکاری
به شمار میآیند. تحقیقات نشان میدهند که مناطق حاشیه نشین به دلیل شرایط محیطی و وجود عناصر نامساعد و همچنین به دلیل بافت ناهمگون اجتماعی و فرهنگی از جرم خیزترین مناطق شهری محسوب میشوند. شاید به همین دلیل است که استاندار تهران در آخرین اظهارنظر خود 65 درصد از جرایم اتفاق افتاده در تهران را مربوط به افراد حاشیه نشین و کسانی که خارج از این استان زندگی میکنند، میداند. از سوی دیگر افراد حاشیه نشین نمیتوانند از حداقلهای ممکن برای یک زندگی معمولی هم برخوردار شوند، چرا که اغلب جایی که آنها برای زندگی خود انتخاب میکنند، غیرقانونی بوده پس حتی از امکانات اولیه مثل آب و برق هم محروم میمانند، این محرومیتها باعث بروز رفتارهای ضد اجتماعی در افراد ساکن در این محلهها میشود. آنها محرومیت خود را حاصل بیعدالتی در جامعه میدانند و برای اینکه خودشان را به اثبات برسانند دست به انواع و اقسام جرایم و خشونتها میزنند. در بسیاری از موارد حتی پلیس هم نمیتواند به محل سکونت آنها وارد شود. مثل همان اتفاقی که سالها پیش در محله خاک سفید تهرانپارس افتاده بود. محلههایی که مرکز انواع و اقسام جرایم اجتماعی بود و به دلیل رفتارهای خشونت بار ساکنان آن محله حتی پلیس هم راهی برای ورود به آنجا نداشت. آن منطقه بالاخره پاکسازی شد اما هنوز هستند مناطقی مانند خاک سفیدکه پر از جرایم اجتماعیاند و هیچ نظارتی هم بر روی آنها صورت نمیگیرد. اگر این روند ادامه پیدا کند،
حاشیه نشینی به معضلی لاینحل برای کلانشهرها بدل خواهد شد و امنیت و اعتبار این شهرها را به خطر خواهد انداخت.