بازگشت سقف تاریخی به بازار

۱۳۹۹/۰۸/۱۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۲۵۲۱

کارشناسان بازار سرمایه متفق‌القول هستند که رفتار هیجانی سهامداران خرد این فراز و فرود را رقم زده است؛ چرا که گزارش دوره‌ای بسیاری از شرکتهای بورسی موید روند سوددهی این شرکتهاست و اگر سهامداران حقیقی مبتنی بر عملکرد شرکت‌ها بخواهند درباره فروش سهام خود تصمیم‌گیری کنند، طبیعتاً باید سهام‌شان را حفظ کنند نه اینکه مدت‌ها در صف‌های خرید سنگین، در انتظار فروش آن با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی‌اش باشند. این گروه که در خلأ تحلیل و بی توجه به روند سوددهی شرکتها اقدام به فروش سهام خود می‌کنند، عموماً همان کسانی هستند که طی ماه‌های ابتدای امسال، تحت تأثیر فضای هیجانی حاکم بر جامعه و بدون تحلیل و بررسی، اقدام به ورود به بازار سهام کرده بودند.

محمد ماهیدشتی، تحلیلگر بازار سرمایه در گفت‌وگو با مهر در خصوص چشم‌انداز بازار سهام گفت: شواهد آشکارشده نشان می‌دهد که حتی با وجود سقوط اخیر، در دو و نیم سال اخیر بازدهی بازار سهام از تمامی سرمایه‌گذاری‌های دیگر بیشتر بوده است. وی خاطرنشان کرد: زمانی که قیمت دلار ده هزار تومان بود، شاخص بورس تهران ۱۰۰ هزار واحد بود و امروز که قیمت دلار حدود ۳۰ هزار تومان است، شاخص باید ۳۰۰ هزار واحد می‌بود، این در حالی است که با وجود ریزش‌های اخیر، هنوز شاخص یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است و بنابراین توانسته ده مرتبه بیشتر بازدهی ایجاد کند. این تحلیلگر بازار سرمایه اضافه کرد: اگر به تاریخچه نگاه کنیم، هیچگاه شاخص کل بورس تهران از سقف 2.5 تا ۳ برابر دلار فراتر نرفته است، اما از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی نسبت شاخص کل بورس به دلار سقف سالیان طولانی را شکسته و به ۱۰ واحد رسیده و اگر تکنیکالی نگاه کنیم، شاخص کل معادل 4.5 برابر دلار، یک محدوده منصفانه برای کف آن است و این نسبت بدون اینکه بازار سهام وارد رکود چند ساله بشود، تا سقف ۱۰ واحد هم قابلیت افزایش مجدد را دارد، همانطور که امسال تجربه شده بود. ماهیدشتی ادامه داد: اگر تحت سناریوی تقویت ریال، قیمت انتظاری دلار را ۲۰ هزار تومان هم در نظر بگیریم، شاخص کل به زودی سقف تاریخی خود را پس خواهد گرفت. این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: در مقطع فعلی چالش اصلی بازار سهام، تورم است و تورمی که به نوعی نشانه رونق بود و حاشیه سود را افزایش می‌داد، اکنون آن قدر افزایش داشته که آسیب‌های اجتماعی در پی خواهد داشت. بدین ترتیب، در حالی که بانک مرکزی می‌گوید که سیاست افزایش نرخ سود بانکی را دنبال نمی‌کند، اما به نظر می‌رسد که این بانک اجازه تسهیل پولی و افزایش سقف اعتبارات را هم نمی‌دهد، چرا که تورم مصرف‌کننده بالا است و این تورم بالا، بازار بدهی را منقبض کرده و منجر به سقوط بازار سهام شده است. وی با این ادعا که بازار طلا و ارز، ریال را به اشتباه ارزان نشان می‌دهند، گفت: به اوج رسیدن نرخ سود موثر اسناد خزانه در مرداد به بازار ارز نیز شوک داد، ولی قیمت دلار مجدداً پس از آن افزایش داشت. من برای افزایش قیمت دلار از ۲۱ هزار تومان به ۳۲ هزار تومان عامل بنیادینی نمی‌بینم و به نظر می‌رسد که انتظارات سیاسی عامل اثرگذار بوده و حتی باعث شده طلا بیش از آنچه ارزش دارد معامله بشود. با این وجود، طی چند روز اخیر، خوشبختانه مشاهده می‌شود که سفت شدن بازار بدهی نرخ ارز را نزولی کرده است. ماهیدشتی گفت: وقتی که روند بازار ارز عوض شده و قیمت دلار تا ۲۶ هزار تومان هم پایین رفته، یعنی قرار است که در عرصه سیاسی اتفاق مثبتی بیفتد و چنین عاملی بر بازار ارز اثر گذاشته است. وی گفت: ممکن است یک زمانی حتی در سطوح پایین‌تر شاخص کل حباب بوده باشد و این حباب حتی بزرگ‌تر هم شده باشد، اما امروز این حباب بزرگ ترکیده و بازار سهام زیر ارزش ذاتی قرار دارد. این تحلیلگر اقتصاد کلان ادامه داد: بر عکس اینکه خیلی‌ها می‌گویند در هر دوره ریاست‌جمهوری، یک دوره رونق بازار سهام وجود دارد و در اواخر دوره هر رییس‌جمهور، رشد بازار سهام تمام می‌شود، من این اعتقاد را ندارم. چرخه‌های تجاری انتخاباتی در بازارها وجود دارند، اما چرخه رونق فعلی بازار سهام هنوز تمام نشده و هنوز با انتهای رونق فاصله داریم و به نظر می‌رسد که بازار سهام از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران نیز با رشد عبور خواهد کرد. ماهیدشتی در نهایت گفت: بورس ایران سطوح مقاومتی چند ده ساله خود را در مقابل دلار شکسته و شرکت‌ها در حال رشد هستند. علی شهیدی، دیگر کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه با توجه به کلیت روند صعودی بازار سهام از اواخر سال ۹۸ تا مرداد ۹۹ و افزایش چند برابری و رسیدن شاخص به حدود ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی، چنین برگشتی در شاخص طبیعی بوده است، گفت: تسلط روند افت شاخص بر بازار سهام، کاملاً قابل پیش‌بینی بود؛ چراکه وقتی شاخص با توجه به هیجانات میان مردم، حرکت صعودی را در پیش می‌گیرد، با همان شدت نیز برمی‌گردد و ریزش دارد؛ اما با توجه به اینکه بازارهای مختلف دارایی در ایران، در بلندمدت متناسب با رشد نقدینگی رشد می‌کنند، زمانی که رشد تولید ناخالص داخلی تقریباً صفر است، بازار سرمایه به نوعی در حکم دارایی غیرمولد رشد خواهد کرد.وی افزود: وقتی که در درازمدت، رشد نقدینگی کشور از سال ۹۲ تا ۹۸ حدود ۷ برابر شده است، قاعدتاً دارایی‌های دیگر نیز باید ۷ تا ۸ برابر شوند؛ پس رشد ۲۰ برابری بازار سرمایه منطقی نیست و شاخص بعد از گذشت مدتی، از این مسیر برمی‌گردد. وی تصریح کرد: در این میان با توجه به ویژگی‌های بازار سرمایه و اینکه نوسانات آن پررنگ‌تر از سایر بازارها است، می‌توان گفت مهم‌ترین دلیل چنین افتی، ذات بازار سرمایه است؛ ضمن اینکه افرادی که به تازگی وارد بورس شده‌اند نیز، با چند مساله روبه‌رو هستند؛ آنها کاملاً ناآشنا با بازار سرمایه هستند و به همین دلیل، با تمام پس‌انداز خود وارد بورس شده و حتی در مواردی، دارایی‌های ضروری خود مثل ملک را فروخته و منابع آن را به بازار آورده‌اند و به صورت مستقیم هم وارد بازار شده‌اند؛ بنابراین اکنون که بازار با افت مواجه بوده، هیجانی از بازار خارج می‌شوند. شهیدی تصریح کرد: این مهم‌ترین مخاطره‌ای است که بازار را هیجانی کرده و اکنون نیز روند غالب بر بازار نیز شاخص را به سمت افت پیش می‌برد. این تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص رفتار حقوقی‌ها در بازار نیز خاطرنشان کرد: از زمانی که شاخص شروع به افت کرده تا به حال، حقوقی‌ها و سهامداران بزرگ، دایماً خرید و فروش می‌کنند و استراتژی که در پیش گرفته‌اند، نوسان‌گیری است؛ یعنی در قیمت کف می‌خرند و وقتی نرخ سهام خریداری شده، کمی بالاتر می‌رود، سهم را می‌فروشند و به این امید نمی‌آیند که کاملاً نگاه پرسود و بلندمدت به سهام خریداری شده داشته باشند. وی اظهار داشت: اینکه بزرگان بازار در کدام نقطه می‌خواهند سهام را بخرند که نگه دارند و نفروشند، طی ایام آتی مشخص خواهد شد؛ همان‌طور که بعد از عبور شاخص از عدد دو میلیون واحد به بالا، حقوقی در یک حرکت سنگین، سهام خود را فروختند؛ بنابراین اکنون و در کف قیمتی نیز تا زمانی که خریدهای جدی و پررنگی به صورت دسته جمعی وجود نداشته باشند، کف سازی اتفاق نخواهد افتاد؛ ضمن اینکه بعد از انتخابات امریکا نیز مشخص خواهد شد که کف، چه قیمتی است و حقوقی‌ها و سهامداران بزرگ در چه سطحی وارد می‌شوند.شهیدی گفت: البته مسائل حاشیه‌ای نیز در این حوزه مهم است؛ به نحوی که اگر سیستم اقتصادی کشور به سمت دریافت جدی مالیات‌های تنظیم از خودرو و مسکن هدایت شود و پس از آن روی دلار و طلا و سکه مالیات را اخذ کنیم، این امر موجب خواهد شد که نقدینگی به سمت بازار سرمایه برود و بازار برگردد؛ ولی باز هم همه‌چیز بستگی به این دارد که آیا مجلس این لایحه را تصویب کند یا اصلاً دولت اجرا کند یا نه؛ ضمن اینکه نرخ بهره بازار بین بانکی و به تبع آن رفتار خود بانک‌ها نیز در این وضعیت اثرگذار است.