تحولات امریکا و ثبات نرخ ارز
آلبرت بغزیان
فرض کنید که امریکای مدل بایدن، بلافاصله پس از حضور در کاخ سفید، احیای برجام را در دستور کار قرار دهد و ایران امکان صادرات نفت و درآمدهای بیشتر ارزی پیدا کند. (البته همه مفروضات با اگر همراه است) به نظرم مهمترین مقولهای که بانک مرکزی باید بلافاصله تکلیف آن را مشخص کند، رویکردی است که نظام ارزی در این دوران، قصد دارد در پیش بگیرد. اگر هدف کلی اقتصاد کشور را دور شدن از سوداگریهای ویرانگر در بازارهای واسطهای طلا، ارز، خودرو و... فرض کنیم در آنصورت ساماندهی بازار ارز مهمترین اولویتی است که اقتصاد ایران در این دوران به آن نیازمند است. واقع آن است مهمترین اولویت اقتصادی کشور ما در حال حاضر تعیین راهبرد مناسب ارزی و تک نرخی شدن ارز است. ثبات در نرخ ارز اولین قدم از ضرورتهایی است که فعالان اقتصادی تا زمانی که زمینه تحقق آن را در بازار مشاهده نکنند، مجاب به سرمایهگذاری در حوزههای مولد و تولیدی نخواهند شد.معتقدم تا زمانی که اتمسفر نوسانی ارز به آرامش نرسد، اقتصاد ایران امکان تصویرسازی در فعالیتهای مولد اقتصادی را نخواهد داشت. هر زمان نرخ ارز توانست در یک محدوده قیمتی به مدت چند ماه پیدرپی ثابت باقی بماند.
میتوان در خصوص برنامهریزیهای بلندمدت اقتصادی برنامهریزی کرد. اینکه این نرخ ارزی در حول و حوش چه رقمی باید باشد، نیازمند تحلیل و ارزیابی دقیق است تا مشخص شود، نرخ واقعی ارز در اقتصاد ایران 20هزار تومان است یا 15 هزار تومان یا 10 هزار تومان و... بعد از مشخص شدن نرخ واقعی ارز و یجاد ثبات در این بازار است که نوبت به ترسیم نقشه راه اقتصادی و تعیین اولویتها میرسد. یعنی مشخص شدن اینکه با درآمدهای ارزی که بعد از احیای احتمالی برجام برقرار میشود، چه باید کرد؟اگر قرار است اقتصاد ایران از سوءمدیریتهای ریشهدار خود رها شود، همانطور که رهبری هم اشاره کردند باید از یک طرف سوءمدیریتها و اشکالات در نظام تصمیم سازیهای اقتصادی را در مسیر بهبود قرار دهد و از سوی دیگر اقتصاد ایران را از آسیبهایی چون انحصار، رانت، فساد، امضاهای طلایی و...خالی کند. بدون انجام این اصلاحات ضروری اقتصاد ایران حتی اگر چند برابر ظرفیتش نفت هم بفروشد و درآمد ارزی داشته باشد، بازهم تغییری در مشکلات ریشهدار اقتصادی ایجاد نخواهد شد. در واقع گشایشهای بیرونی چنانچه با اصلاحات درونی همراه نشود، تاثیری در بهتر شدن وضعیت معیشتی مردم، رونق تولید و بهبود محیطهای کسب و کار نخواهد داشت.بنابراین نرگانیهایی که امروز کارشناسان در خصوص چشمانداز اینده تصمیمسازیهای اقتصادی مطرح میکنند، برآمده از تجربیاتی است که پیش از این اقتصاد و معیشت کشور را تحت تاثیر قرار داده است.