هرچه حرف می‌زنم نمی‌شنوند

۱۳۹۹/۰۹/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۳۶۴۲
هرچه حرف می‌زنم  نمی‌شنوند

تصویر مادام ژان دیولافوا - باستان‌شناس فرانسوی - از انتقال آثار تاریخی کشف‌شده از محوطه‌های تاریخی به خارج از کشور «اگر به میراث فرهنگی‌مان بی‌اعتنایی کنیم، اگر تخریب‌ها و ویرانی‌ها و سهل‌انگاری‌ها در قبال میراث فرهنگی‌مان را مسوولانه پیگیری نکنیم، بار دیگر روزی می‌رسد مانند تصاویر ثبت‌شده توسط «دیولافوا» که شرافت‌مان را بر دوش‌مان می‌گذارند و در مسیر بازگشت پیروزمندانه به فرنگستان، از هر دو ما سواری می‌گیرند.»  این هشدار را عباس مقدم - سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی چگاسفلی - خطاب به متولیان میراث فرهنگی و فعالانِ این حوزه مطرح می‌کند؛ کسی که در طول یکی دو ماه گذشته و بعد از تجمع‌های مختلف توسط کاسبان شغل‌هایی چون زنبوردارها و مطرح شدن برخی هشدارها از سوی برخی افراد مانند صحبتی که دهم آبان در جلسه‌ای به زبانِ یکی از شرکت‌کنندگانش آمده بود که «لودر می‌اندازد و چگاسفلی محوطه‌ای باستانی متعلق به دوران ۴۷۰۰ تا ۳۸۰۰ پیش از میلاد در محدوده بهبهان را خراب می‌کند» همه تلاش خود را کرد تا نشان دهد که چگاسفلی، اگر بیشتر نه، دست‌کم به اندازه شوش و لایه‌های تاریخی خلیج فارس برای تاریخ و تمدن کشور اهمیت زیادی دارد. او حتی در نامه‌ای بلندبالا به غلامرضا شریعتی- استاندار خوزستان- تلاش کرد تا دنیای خوزستان را بعد از چگاسفلی و تاریخی که از دست می‌رود به وضوح نمایش دهد. پس از آن نیز در گفت‌وگوی دونفره‌ای در اینستاگرام که با پیگیری‌های انجمن علمی دانشجویان باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی به صورت زنده انجام شد، عباس مقدم وضعیت چگاسفلی و نخستین اقداماتی را که برای نجات آن انجام شده، توضیح می‌دهد. مقدم نخستین اقدام جدی برای نجات چگاسفلی را مربوط به سال ۹۴ می‌داند زمانی‌که موفق شد تا بولدوزرچی را که در طول ۱۰ سال دشت زهره را برای کشاورزان صاف می‌کرده و حتی جای بولدوزرش درست روی تپه اصلی چگاسفلی قرار داشته از محوطه بیرون کند. او با اشاره به اینکه آن بولدوزرچی بخش زیادی از زمین‌ها را صاف و یکدست می‌کرده، ادامه می‌دهد: با این وجود هنوز معتقدیم هر چیزی را که در شوش از دست دادیم می‌توانیم در چگاسفلی به دست آوریم، چون در نقطه‌ای قرار داریم که می‌توانیم بسیاری از مدارک باستان‌شناسی به خصوص از هزاره پنجم را به بهترین نحو ثبت و ضبط کنیم. مقدم با اشاره به موقعیت قرارگیری چگاسفلی که در فاصله بسیار کمی از خلیج فارس قرار دارد، ادامه می‌دهد: این محوطه با دو بخش زیستگاهی و قبرستانی یک بایگانی برای باستان‌شناسان درست کرده، بنابراین حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، چون در این محوطه اتفاقات مهمی برای تاریخ و فرهنگ ما رخ داده است، در اواخر هزاره پنجم مردم تصمیم می‌گیرند به جای دفن مردگان خود در کف خانه‌هایشان آن را در مکانی که گورستان می‌نامند، دفن کنند، بنابراین این محوطه اطلاعات زیادی از ویژگی‌های انسانی و اسکلتی تا آداب و رسوم استفاده شده در تدفین‌های گورستانی به باستان‌شناسان می‌دهد که باید آن را حفظ کرد. این باستان‌شناس در پاسخ به این پرسش که حذف این منطقه چه تبعاتی در زنجیره مطالعات باستان‌شناسی پیش از تاریخ به وجود می‌آورد، تاکید می‌کند: در این محوطه که آن را به شکل یک بایگانی کامل از تاریخ هزاره پنجم می‌بینیم، انواع و اقسام مدارک را داریم. در خود چگاسفلی به عنوان یک منطقه زیستگاهی استخوان‌های جانوری نشانه‌های زیادی دارند، به عنوان مثال آنها در زیستگاه‌های خوده از حیواناتی مانند گاو کمتر استفاده می‌کردند چیزی که هنوز دلیلش را نمی‌دانیم؛ به همین دلیل معتقدیم این بقایا می‌توانند در بازسازی آن دوره به ما کمک کنند. سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی چگاسفلی امیدوار است به زمانی برسیم که این نکته بین مسوولان و مردم جا بیفتد که نیاز است تا چگاسفلی به‌طور کامل حفظ شود.