ارتباط متقابل فرهنگ و توسعه
مجید گودرزی
پیگیری روند توسعه در جوامع گوناگون نشان میدهد، یکی از شاخصهای مهم برای دستیابی به امر توسعه، بهرهبرداری از غنای فرهنگی و بومی جامعه هدف با ضرورتهایی توسعه است. به عبارت روشنتر هر کدام از کشورها تلاش میکنند، الگوی بومی خود را از توسعه مبتنی بر ویژگیهای قومیتی، فرهنگی، اقلیمی و... ارایه کنند. جامعه ایرانی مجموعهای متنوع، رنگ به رنگ و دلپذیر از اقوام، قومیتها، لهجهها و آداب و سنن مختلفی است که از هزاران سال قبل تا به امروز حیات این سرزمین ریشهدار و اصیل را از دل فراز و نشیبهای تاریخی و جنگها و نبردها و... تداوم بخشیده و افتخار آفریدهاند. تنوعی که نه تنها هرگز چالشی پیش روی کشور ایجاد نکرده، بلکه به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، ظرفیتی است که با استفاده درست و بهینه از آن میتوان فرآیند توسعه پایدار در کشور را تسریع بخشید. اما متاسفانه طی دهههای اخیر برخی رفتارهای فرهنگی اشتباه و رویکردهای رسانهای غلط باعث شده تا این ریشههای فرهنگی مورد هجمه و دستاندازی قرار بگیرد.
چند روزیست ماجرای توهین یکی از سلبریتیهای مجازی، به قوم اصیل و با اصالت لر در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و انتقادات و ارزیابیها در خصوص آن ادامه دارد. نکته تلخ ماجرا اما برخی اظهارنظرها برای بیاهمیت جلوه دادن یک چنین توهینهایی است. اظهارنظرهایی که در مقابل توهین آشکار به بخش بزرگی از جامعه، بدون شک توهین بزرگتری محسوب میشود. چندین سال است که برخی افراد و جریانات در بخشهای مختلف سیاسی، فرهنگی، رسانهای و... مشغول قبحزدایی از مقولههایی هستند که نوعی اهداف بنیادین آنها کاهش سطح فرهنگی جامعه است. هزاران سال است که عشایر ما کوچ میکنند، در مسائل اقتصادی و معیشتی خانوادهها نقشآفرینی میکنند، به سهم خود ارزش افزوده تولید میکنند، فرزندان دلیر تربیت میکنند و در کل مهر اصالت ایرانیان را بر پهنه تاریخ ثبت میکنند، اما این تلاشها نهتنها در رسانههای رسمی کشور مثل صداوسیما، شبکههای سایبری و...بازتابی پیدا نمیکند، بلکه در بسیاری از موارد مورد تمسخر مجریان و سلبریتیها هم قرار میگیرد. ریشه درد، بدون شک توهین یک فرد به یک قومیت نیست. درد آنجاست که مدیریت فرهنگی جامعه با بحران جدی مواجه است و فرزندان ما در این بستر فرهنگی رشد خواهند کرد. آنجایی که باید و شایسته است انسان از ته دل گریه کند، حال و روز فرهنگی نسل کنونی و نسل آینده است. مظلومیت کودکان سرزمین من در این بستر فرهنگی، تاریخی و حزنآلود است. کودکانی که به جای آشنایی با تاریخ پر افتخار اقوام مختلف این سرزمین در قالب ایران واحد در معرض رفتارهای جاهلانه فرهنگی قرار خواهند گرفت. تغییرات شوک آور فرهنگی که از نسلی به نسل دیگر در جریان است اکنون سرعت گرفته و در صورت عدم توجه مناسب و آگاهیبخشی عمومی بنیانهای فرهنگی کشور را با خطرات جدی مواجه میکند. همه صاحبنظران به این وضعیت اذعان دارند که فرهنگ زیربنای توسعه است، اما در فضایی که مجریان فرهنگی هتاکی آشکار میکنند و ظرفیتهای قومی و فرهنگی جامعه را در خطر رفتارهای جاهلانه قرار میدهند، توسعه اتفاق نخواهد افتاد. نتایج این رفتارهای فرهنگی غلط بدون تردید در صحنه اقتصاد نیز باعث به وجود آمدن رفتارهای سوءاقتصادی خواهد شد. وقتی در بطن اقتصادی، هزاران هزار میلیارد تومان در بازارهای طلا، ارز و مسکن با ارزش افزوده صفر مطلق سرمایهگذاری میشود، اما مردم آن جامعه از درد بیکاری و فقر به خود میپیچند، نشانهای از جایگزینی ارزشهای اقتصادی و فرهنگی متعالی با رفتارهای غلط و خسارتبار است. مبتنی بر این واقعیات ملموس است که معتقدم برای دستیابی به رشد همهجانبه در کنار ایجاد زیرساختهای به روز اقتصادی، نیازمند به کارگیری الگوهای فرهنگی معقول نیز هستیم تا فرایند توسعه به صورت کلان و همه جانبه در کشور محقق شود. پس از گذشت سالها از عمر انقلاب فرهنگی، مجریان آن در نهادهای تصمیم ساز، صدا و سیما، حوزههای علمیه و دانشگاهها باید پاسخگو باشند که چگونه و بر اساس کدام برنامهها به اینجا رسیدیم.