بودجه انبساطی نیست
حجتالله فرزانی
به نظر میرسد، یکی از مهمترین ضرورتها در ایجاد فضای تحلیلی و علمی درست در خصوص بودجه یا اساسا هر پدیده دیگری، پرهیز ازرویکردهای هیجانی، احساسی و جناحی در ارزیابیها است. این مشکلی است که متاسفانه در فضای تحلیلی پیرامون بودجه به چشم میخورد. در خصوص بحث رویکردهای مالی و پولی بودجه معتقدم این بحث یکی از مهمترین موضوعات در تحلیل بودجه است. در خصوص اینکه آیا در بودجه سیاستهای انبساطی مالی یا انقباضی پولی و... استفاده شده، باید نگاهی به جدول مصارف و منابع بودجه داشته باشیم تا چشماندازی از بودجه بهطور شفافتر ایجاد شود. در وهله نخست باید بدانیم، سیاستهای انبساطی پولی از منظر اقتصادی بدون تردید خسارت بار است، اما مساله این است که ردپای یک چنین رویکردهایی در بودجه دیده نمیشود. اگرچه برخی نمایندگان ادعا میکنند که منابعی که دولت در بودجه روی آنها حساب باز کرده، محقق نخواهد شد. بنابراین دولت ناچار است به سمت سیاستهای پولی و استقراض از بانک مرکزی برود، روندی که باعث توسعه پایه پولی، افزایش حجم نقدینگی و نهایتا رشد تورم خواهد شد.البته این یک نظر است و اسناد و واقعیات بودجه یک چنین امری را تایید نمیکند. از سوی دیگر در بحش منابع مالی که برای تامین بودجه دیده شده است، رویکرد دولت به سمت انتشار اوراق مالی در حجم و ارقام بالا است. این سیاست توسط دولت چون باعث جمعآوری پول از بستر جامعه خواهد شد، میتوان آن را یک سیاست انقباضی مالی مطلوب در نظر گرفت. سیاستی که در ادامه باعث کاهش حجم پول، کنترل نقدینگی و عدم افزایش تورم میشود. اما باید ببینیم این منابعی که دولت تلاش میکند آنها را از طریق انتشار اوراق تدارک ببیند، قرار است کجا هزینه شود؟ اگر قسمت مصارف بودجه را بررسی کنید، متوجه میشوید که در این بخش، برخی نارساییهای مخرب مشاهده میشود. اگر منابعی که از محل اوراق مالی تهیه شده به سمت توسعه پروژههای عمرانی حرکت میکرد، عالی بود، چرا که با این روند بهبود وضعیت زیرساختها فراهم میشد و مناسبات ارتباطی بنگاههای تولیدی را توسعه میداد. در افزایش حجم تولید واثرگذاریهای قابل توجهی داشت و تولید ناخالص ملی و داخلی را افزایش میداد وسایر اثرات مثیتی که به وجود میآورد.اما بررسی تحلیل ردیفهای بودجه نشان میدهد که حجم بودجه جاری است که دچار افزایش شده است. افزایش حجم جاری دولت، یعنی پول پاشی، هزینه تراشی. از یک طرف اوراق منتشر میشود و برای دولت آینده هزینههای هنگفت مالی تدارک دیده میشود، اما این منابع به جای پروژههای توسعه محور صرف امور جاری و هزینههای غیر ضروری میشود. این رویکرد نشاندهنده ان است که دولت میخواهد از محل انتشار اوراق خزانه، اوراق تسویه و...منابعی را تامین کند، اما این منابع را به جای بخشها مولد در حوزههای غیر مولد به کار میگیرد. این در حالی است که دولت آینده باید سود 18تا20درصدی به اوراق منتشر شده سالهای قبل بدهد. به به عبارت روشنتر، دولت تلاش میکند تا منابعی را به سختی با فروش اوراق تهیه کند اما برای این منابع مدیریت مناسبی ندارد. این روند بدون تردید کسری بودجه ایجاد خواهد کرد و باعث افزایش بدهیهای دولت به سیستم بانکی خواهد شد. مجموعه این عوامل آثار تصمیمسازیهای بودجهای دولت برای اتخاذ سیاستهای انقباضی مالی را بی اثر میکند. چرا که دولت تلاشهای مالی خودش را با اشتباهاتی که در تخصیص منابع دارد، بلا اثر میکند. بنابراین برخلاف اظهارنظرهایی که در خصوص رویکردهای انبساطی بودجه مطرح میشود، معتقدم که مشکل اساسی نه در اتخاذ سیاستهای انبساطی، بلکه در عدم اجرای درست سیاستهای انقباض مالی دولت است. این موضوعی است که در میان ارزیابیهای تحلیلی در خصوص بودجه کمتر به آن پرداخته میشود و بیشتر برخی موارد هیجانی و جناحی است که درباره ابعاد مختلف بودجه مطرح میشود.