هبوط در یک قدمی قله
استقبال بیش از 800هزار نفری مخاطبان از لایو زنده فردوسی پور
«دیدار نهایی رقابتهای فوتبال لیگ قهرمانان آسیا با شکست تیم پرسپولیس مقابل اولسان هیوندای پایان یافت تا سرخپوشان پایتخت برای دومین سال متوالی از دستیابی به جام آسیا باز بمانند.»این عبارت یکسانی که دیروز بلافاصله پس از پایان بازی پرسپولیس و حریف کرهای روی ویترین رسانهها و خبرگزاریها قرار گرفت. بازی که تحت تاثیر دعوت کنفدراسیون آسیا از عادل فردوسی پور و صادر نشدن ویزا برای میثاقیان و هاشمی مجری و تهیهکننده برنامه فوتبال برتر قرار داشت. استقبال بیش از 800هزار نفری مخاطبان از لایو زنده فردوسی پور، این برنامه را در رتبه پنجمین لایو زنده پرمخاطب دنیا و رتبه نخست لایوهای فارسی قرار داد تا همچنان فاصله بعید برخی تصمیمسازیهای رسانه ملی با مطالبات مردم بیشتر احساس شود. این در حالی است که برخی اختلالات در فضای سایبری، زمزمههایی را در خصوص برخی تلاشها برای عدم استقبال کاربران فضای مجازی از برنامه زنده فردوسی پور را بر سر زبانها انداخت. این مسابقه اما در نیمه نخست با نتیجه تساوی یک بر یک پایان یافت و در نیمه دوم، اولسان به لطف حرکت عجیب و آماتوری مهدی شیری یک هدیه ویژه را دریافت کرد و با همین گل بازی را به نفع خود پایان داد. دو اشتباه فاحش از سوی سرخپوشان منجر به دو ضربه پنالتی شد تا اولسان هیوندای با گل کردن هر دو فرصت بادآورده پیروزی و دومین جام آسیایی را برای خود تضمین کند.
این مسیر ادامه دارد
سیزیف، شاهزاده یونانی است که کامو در کتابی به همین نام آن را تصویرسازی کرده است. شاهزادهای که بر اساس اساطیر یونان به دلیل فاش کردن راز خدایان محکوم شد تا تخته سنگی را به دوش گرفته و تا قله کوه آلمپ حمل کند، اما شاهزاده به محض اینکه به یک قدمی قله کوه میرسد، تخته سنگ به پایین هبوط میکند و سیزیف در یک چرخه تکراری باید دوباره این کار را انجام دهد. وقتی سوت بازی پرسپولیس و اولسان کره جنوبی در فینال لیگ قهرمانان آسیا توسط داور قطری به صدا درآمد ناخودآگاه یاد افسانه سیزیف و تمام تلاشهایی که پرسپولیس برای نشستن بر رفیعترین قله باشگاهی آسیا طی کرده است افتادم. از سالهای دهه 70 که تیم شایسته استانکو پوکله پوویچ کروات در عین شایستگی به مقام سوم باشگاهی آسیا رسید تا تیم درخشان سالهای میانه دهه70 با سرمربیگری علی پروین و حضور ستارههایی چون علی کریمی، کریم باقری و...که در سد سامسونگ، تیم دیگری از کره جنوبی گرفتار شد و در شرایطی که 1برصفر از حریف پیش بود در عرض 4دقیقه 2گل خورد و باز هم رتبهای بهتر از سومی آسیا کسب نکرد. از واگذاری فینال آسیا در سال2018 با برانکو تا روز29آذرماه99که تیم شایسته یحیی گل محمدی در عین شایستگی نتوانست جام قهرمانی را بالای سر ببرد.
چرا تیمها شکست میخورند؟
اما ماجرای بازی دیروز پرسپولیس با اولسان کره جنوبی یک تفاوت عمده با همه تجربههای قبلی داشت؛ در این بازی تیم پرسپولیس در عین شایستگی و در شرایطی که تا دقیقه 85بازی اجازه ارسال یک کرنر را به تیم کرهای نداده بود، بازی را به رقیب کرهای واگذار کرده است. موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم در صورتی که داور قطری ابتدا سوت پایان نیمه اول بازی را به صدا در میآورد، بعد سراغ چک کردن وار میرفت، فقط یک ضربه به عنوان پنالتی از سوی تیم کرهای نواخته میشد. در آن صورت بعد از دفع توپ توسط لک، گل پذیرفته نمیشد. اما مگر نه این است که موفقیتها و شکستهای تیمها، افراد و ساختارها به وسیله همین جزییات کوچک شکل میگیرند و توجه به همین جزویات است که شانس موفقیت یک مجموعه را بالاتر میبرد. داگلاس نورث و اعجم اوغلو در کتاب چرا ملتها شکست میخورند؟ ساختارها را به 2 دسته ساختارهای مشارکتی و ساختارهای غیر مشارکتی تقسیم میکنند. رویکردهایی که هر کدام برای اجرا به الگوهایی نیازمند هستند. فرایند توسعه در ساختارهایی محقق میشود که رویکردهای مارکتی مبتنی بر پاسخگویی به مطالبات عمومی را پیریزی میکنند.در واقع ساختارهای مشارکتی به جای اینکه مشارکت در امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، فرهنگی و... را محدود به عدهای معدود از خودیها و افراد نزدیک سیستم کنند، باعث تشویق و ترغیب اکثریت مردم برای مشارکت در امور اقتصادی میشوند. اگر یک چنین پیش فرضی را در خصوص توفیق یا عدم توفیق ساختارها و مجموعهها در نظر بگیریم، در آنصورت متوجه خواهیم شد چرا بازیکنان اولسان در استفاده از این جزییات توفیق بیشتری دارند و بازیکنان پرسپولیس چرا اسیر این جزییات میشوند. مشکلی که به گونهای دیگر در جریان بازی تیم ملی فوتبال کشورمان در جام ملتهای آسیای 2018 در مقابل ژاپن به آن گرفتار شد و قهرمانی را از دست داد. به نظر میرسد دلیل اصلی یک چنین فاصلههایی، الگوهای اشتباهی است که در استفاده از ظرفیتهای داخلی به آن دچار هستیم و یک روز در انتقاد و تخریب ظریف نمایان میشود روز دیگر در کنار گذاشتن عادل فردوسی پور از ساختار رسانه ملی.ظرفیتهایی که مدیران ایرانی هنوز نحوه تعامل با آنها را نیاموختهاند.
زندگی و فوتبال ادامه دارد
الکس فرگوسن سرمربی افسانهای منچستر یونایتد معتقد است؛ « مهمترین اصلی که طرفداران فوتبال باید به آن توجه کنند، آن است که تیم شما زمانی ممکن است ببازد.»درک این مساله برای عبور طرفداران این تیم از چالش پیش رو بسیار مهم باشد. واقعیت آن است که تیم یحیی شاخصهای مثبتی از خود ارایه داده که میتواند طرفداران این تیم را نسبت به آینده این تیم خوبین سازد. میماند تدبیر مدیران و تصمیمسازان کشور که شرایط را به گونهای شکل دهند که تیمها ایرانی در ابعاد مختلف سیاسی، ورزشی، فرهنگی و...با حداکثر ظرفیت و توانایی خود راهی این رویاروییها شوند