مدیریت ریسک بازار
محمدحسین ادیب
اگر قرار باشد تحلیلی از وضعیت کلی بازار در شرایط فعلی و چشمانداز یک ماه آینده داشته باشیم، با فهم من میتوان گفت که سود عملیاتی نسبت به سال96، یک چهارم کاهش پیدا کرده است. در واقع این سود کم به این معنا است که فعالان اقتصادی که گران اداره میشوند، نمیتوانند هزینه گران اداره شدن بیزینس خود را به قیمت کالای خود اضافه کنند و آن را از مشتری مطالبه کنند. این قلب و کانون اصلی مسائلی است که باید به آن توجه شود. در این دوره فعالان اقتصادی ایران را میتوان به 5 دسته کلی تقسیم کرد. دسته اول«سودکنندهها» هستند. 20 درصد از فعالان اقتصادی بر اساس مشاهدات تحقیقاتی که من داشتهام سود میکنند. دسته دوم، «غیر فعالها» هستند که یا از بازار کنار کشیدهاند، یا غیرفعال هستند. یعنی اساسا یا کار نمیکنند یا اینکه کار میکنند، ولی کار کردنشان با کار نکردنشان تفاوت عمدهای ندارد. دسته سوم، «گیر افتادهها» هستند. فعالان اقتصادی که در حال ضرر دادن هستند و قصد دارند از بازار خارج شوند، ولی قادر به خروج از بازار نیستند. این طور نیست که هر ساختاری که احساس کرد در حال ضرر دادن است، از فردا صبح بتواند از بازارخارج شود. بسیاری از بانکها، شرکتهای بیمهای و... ضرر میدهند ولی مجبور به ادامه فعالیت هستند. دسته چهارم، افراد «متوهم» هستند. این دسته چه کسانی هستند؟ افرادی در این دسته قرار میگیرند که وقتی به صورت ریالی شرایط را محاسبه میکنند، در حال سود کردن هستند، اما زمانی که کالایی بخواهند حساب کنند، در حال زیان کردن هستند. مثلا طرف حساب میکند که سه سال پیش هزار یخچال داشته، اما بهرغم اینکه سود ریالی داشته، تعداد یخچالهایش به 300 عدد کاهش پیدا کرده است. اینها دچار توهم سود هستند. دسته آخر هم «متقلبان» اقتصادی هستند. وقتی رییس قوه قضاییه اشاره میکنند که 7 میلیون پرونده در سال تشکیل میشود و هر پرونده 2 طرف دارد، یعنی 14 میلیون خانوار ایرانی درگیر قوه قضاییه و محاکم هستند.
این در حالی است که در کل حدود 24 میلیون خانوار در ایران حضور دارند. بنابراین بخشی از فعالان اقتصادی، گرفتار پروندههای قضایی هستند و گروه متقلبان را تشکیل میدهند. بر اساس تحقیقات و مشاهدات میدانی که انجام دادهام، این طیفها را به این صورت طبقهبندی میکنم. 20درصد از فعالان اقتصادی کشور سود میبرند. 30درصد از فعالان اقتصادی غیرفعال هستند. 20درصد گیرافتادهها هستند.20درصد متوهمان هستند و 10درصد هم در زمره متقلبان اقتصادی قرار میگیرند. همه این تحلیلها و آمارها برای این ارایه شد تا تصویری از استراتژی معاملاتی فعالان اقتصادی برای دیماه شکل بگیرد و مشخص شود چند درصد از سرمایه در گردش باید از بازار مطالبه شود. ما در هر ماه بر اساس پروتکل شیکاگو باید ریسک پایه را تعریف کنیم تا اساس فعالیتهای اقتصادی روشن شود. ریسک پایه در این چشمانداز به صورت ریسک تمرکز است. به این معنا که بیشتر از 20درصد ریسک در هیچ حوزهای نباید برداشت شود. علت این است که سال آینده سال بسیار پرریسکی پیشبینی میشود. ریسک هم یعنی نوسان. یعنی هم نوسانات رو به بالای سنگینی در سال آینده بروز میکند و هم نوسانات سنگین رو به پایین خواهیم داشت. لذا چون نوسانات سنگینی در پیش است، ممکن است فعالان اقتصادی این اشتباه رامرتکب شوند که در حوزههای متعدد و سودده حضور پیدا کند، بعد در سال آینده ممکن است وضعیت معکوس شود و تمام این حوزهها به ضرر بدل شوند. وقتی 80درصد مسوولیت به صورت انتقال ریسک انجام گرفته باشد، در آن صورت میتوان وضعیت را بهتر مدیریت کرد. نکته دیگری که باید به آن توجه شود آن است، این ارزیابیهای تحلیلی برای کسانی است که در حال حاضر در بازار حضور دارند، فعالند و در حال کاسبی هستند.