ریزش پاییزی بازار سرمایه
گروه بورس|
در سه فصل نخست سال جاری بازار وضعیت عجیبی داشت. در بهار نیز بازار سهام با قدرت عجیبی از نقطه مقاومت عبور کرد و روند افزایش و التهابات بازار در تابستان وارد فاز تازهای شد و بازارهای موازی نیز عقب ماندگی خود را نسب به بازار سرمایه جبران کردند. در فصل سوم، سال جاری شاهد عقبنشینی تمامی بازارهای مالی بودیم و نزول قیمتها در بازار را دیدیم. در بازار سهام پس از رونق معاملات در فصل تابستان و ثبت قله تاریخی دو میلیون واحد، پاییز با افت ۹.۸ درصدی شاخص کل سپری شد. اولین فصل منفی بورس در سال ۹۹ درحالی رقم خورد که در ماه گذشته شاهد رشد ۷ درصدی نماگر اصلی این بازار بودیم. همچنین در مجموع در فصل پاییز، حدود ۱۷هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از گردونه معاملات سهام خارج شد. عملکرد متفاوت شاخصکل هموزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد در مجموع پاییز رشد ۷.۷ درصدی را ثبت کرد تا نشانهای از رشد قیمت سهام در میان گروههای با ارزش بازار پایینتر باشد. در دوره مذکور آنچه بیش از هر چیز به چشم میآمد خروج نقدینگی حقیقی از گروههایی مانند «فلزات اساسی»، «چند رشتههای صنعتی»، «سرمایهگذاریها» و «محصولات شیمیایی» بود. این در حالی است که انتظار میرفت با بهبود اوضاع سیاسی و کاهش ریسکهای سیستماتیک این گروهها وضعیت بهتری را شاهد باشند. با این حال این مساله در حالی رخ داده که پیگیری روند تغییرات مالکیت سهام میان اشخاص حقیقی و حقوقی، حاکی از آن است که عملکرد آذرماه که به خروج ۱۴۶۸ میلیارد تومانی نقدینگی حقیقی منتهی شده است. این نسبت در مقایسه با آنچه در مهر ماه به ثبت رسید کاهشی در حدود ۹۰درصد دارد. بر این اساس میتوان انتظار داشت که اگر در زمستان انتظارات تورمی برای سال آتی افزایش پیدا کند، ورق تغییر مالکیت نیز از جانب حقیقیها برگردد و شاهد زمستانی بهتر از آنچه که در پاییز دیدهایم، باشیم. تنها این عامل است که میتواند در ماههای پیشرو از کاهش نسبتهای قیمت به درآمد تحلیلی سال آتی در بازار سرمایه جلوگیری کند. برخلاف آن وضعیتی که در نیمه نخست سال شاهد بوودیم بازار سرمایه عملکردی منفی را ثبت کرده است و میتوان گفت که مهمترین عامل عقبگرد بازار سرمایه اثر هیجانی ریزشهایی است که از روز ۲۰ مرداد ماه آغاز شده و از آن جهت که عرضههای سنگینی را در طول هفتههای پایانی تابستان به بازار سرمایه تحمیل کرد، موجی از هیجان فروش به بازار سرمایه پدید آمد که تا هفتههای پایانی آبان ماه تداوم داشت. این نوع از فروش موجبات عرضه سنگین سهام را فراهم ساخت و سبب شد تا شاخص کل بورس از محدوده ۲میلیون و ۷۸ هزار واحدی تا محدوده یکمیلیون و ۲۱۱هزار واحدی سقوط کند. این سقوط نیز همزمان با افت قابل توجه ارزش معاملات بود که بسیاری از نمادهای کوچک بازار در عمل شاهد قفلشدن صفهای فروش باشند و بدون اینکه فروشندگان بتوانند دارایی خود را نقد کنند. در برابر قوانین زائد و سختی همانند حجم مبنا و دامنه نوسان، روند نزولی بازار را شاهد هستیم و با این وحود در هفتههای آبان ماه خوشبینی به تغییر فضای سیاسی جو عدم اطمینان را نسبت به بازار سرمایه برگرداند. طی این مدت افت قابلتوجه قیمتها همزمان با افزایش بهای دلار در بازار آزاد ارز سبب شد تا وضعیت ارزندگی بسیاری از نمادها با فرض ثبات ریسکهای موجود در آن زمان تعدیل شود و به یکباره شاهد افزایش تقاضا و ورود پول حقیقی به چرخه معاملات سهام باشیم. تقربیا در همان زمان بود که شاهد افت ارزش ریال با افزایش نرخ دلار بودیم که صعود یکباره بهای جهانی کالاهای اساسی را نیز افزایش داد در نتیجه رشد درصدی نمانگر بازار را شاهد بودیم. صعود موحب شد تا زمینه برای اصلاح ۳۸ درصد از ریزش قبلی شاخص بورس مهیا شود. همچنین این اصلاح خوشبینی و تداوم این روند نوپا در بین اهالی بازار سرمایه بهخصوص فعالان خرد آن شکل بگیرد. در میانههای آذر ماه صعود دستهجمعی قیمتها در مواجهه با افزایش ارز رو به ضعف گذاشت و این امیدواری را بهراحتی نقش بر آب کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که در طول مدت مورد بحث، بهرغم آنکه بازار شایعات در شبکههای اجتماعی و مجازی داغ بود ارتباط معقولی میان این شایعات و ضعف و تقاضا و در نهایت ریزش قیمتها در روزهای سهشنبه و چهارشنبه آخرین هفته از آذر ماه برقرار نشد. میتوان گفت یکی از مهمترین دلایلی این اتفاق رخ داد پس از تجربه یک ریزش نابهنگام و دور از انتظار طبیعی است که هر دورهای از رشد در نهایت با ضعف تقاضا در میانمدت همراه باشد، مضاف بر اینکه بازار سرمایه ایران هم به عنوان بخشی از اقتصاد که همواره تحتتاثیر ریسکهای سیاسی و تورم قرار داشته است، همچنان در ناملایماتی حاصل از چنین ضعفهایی غوطهور است. بنابراین معقول است که با بهبود عوامل بنیادی نظیر رشد قیمت جهانی به یکباره به این تغییرات واکنش مثبت نشان دهد و تحلیل خود از آینده پیشرو وزنی سنگین برای عوامل تشدیدکننده عدم اطمینان قائل باشد.
بومی سازی هسته معاملات
«بومیسازی سامانه معاملات در مرحله آزمایشات مختلف قرار دارد.» این موضوع مهم را میانههای هفته گذشته مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مطرح کرد. بازار سرمایه از آخرین ماه سال ۱۳۹۸ شاهد افزایش ضریب نفوذ در میان مردم جامعه بود و تا به امروز به دفعات مختلف شاهد هنگ هسته معاملاتی بازار بودیم و این موضوع مهم فعالان بازار را با ریسکی جدیتر از ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک مواجه کرد. حال با این وجود از بومی سازی این سامانه و ظرفیت ۱۰۰ میلیون نفری آن با تعداد تراکنش بسیار بالا سخن میگویند که سالهای پیش این نوع طرح با شکست مواجه شد. در این بین به اعتقاد کارشناسان شاید بهتر باشد همانند دیگر کشورها از سامانههایی استفاده شود که قبلا آزمون و خطا شده و در نتیجه مثبت آنها شکی وجود ندارد. در بورسهای بزرگ دنیا طی زمانی اختلال در سیستم معاملات به دلیل رد هرگونه شائبه، ناظر بازار اقدام به ابطال معاملات میکند اما؛ در اغلب مواقع در بازار سرمایه کشور حتی طی چند سال گذشته که بورس از لحاظ تعداد سهامداران و حجم سفارشها شرایطی همانند وضعیت فعلی را نداشت هم در موارد زیادی شاهد چنین رویکردی در بازار نبودیم، درنتیجه بسیاری از سهامداران پاسوز هسته و سامانه مشکلدار معاملاتی شدند. بهطور تقریبی بیش از ۴ سال از آخرین به روز رسانی سامانه معاملات بازار سرمایه میگذرد و این سامانه اصالتا فرانسوی است. طی این سال شاهد افزایش سرمایهگذاریها در بخش مولد اقتصاد و در نهایت شاهد اختلالات بیشتر در سامانه معاملاتی بازار سرمایه بودیم این موضوع تا جایی ادامه یافت که سیاست چند شیفته شدن بازارپیامدهای آن برای گروه سرمایهگذاران هم نتوانست موانع هنگ شدن سیستم معاملاتی را پدید آورد. با این وضعیت موجود شرکت مدیریت فناوری بورس تهران در اقدامی تازه بدون همکاری شرکت اصلی دست به افزایش ظرفیت سامانه معاملاتی موجود زد و تا حدودی توانست با ایجاد تغییر در کد ظرفیتها از فشار معاملات بکاهد. اکنون پیشرفت سامانه بومی به رقمی معادل ۲۵ الی ۳۰ درصد رسیده و خبرها حاکی از این موضوع است که طی دو سال آینده این سامانه به مرحله اجرایی خواهد رسید و تا زمان اجرایی شدن این موضوع جدید افزایش ظرفیت سامانه موجود در دستور کار سیاستگذاران بورس همچنان میماند. بر اساس گفته روحالله دهقان، مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس تهران ظرفیت سامانه معاملاتی بومی ۱۰۰ میلیون نفر است و مسلما با قابلیت ایجاد مصونیت در زمان ورود حجم عظیمی از سفارشها همراه خواهد بود. این مسوول اضافه میکند: هرچند آمار و ارقام حاکی از این است که بهتازگی تعداد تراکنشهای بورس و فرابورس در مجموع به رقم ۴میلیون و ۱۰۰ هزار معامله در یک روز معاملاتی رسیده است اما اینکه ظرفیت ۱۰۰ میلیون نفری سامانه یقینا تراکنشهایی بیش از ارقام موجود را میطلبد نیز نکته حائزاهمیتی است که باید مورد توجه متخصصان داخلی قرار گیرد. دهقان ادامه میدهد: در این میان برخی از صاحبنظران بازار سرمایه نظری متفاوت دارند و معتقدند که ترمیم سامانه معاملاتی فعلی در شرکت مدیریت فناوری بورس و اعتماد به این افراد در راستای ارتقای سامانه، رویدادی مطلوبتر از بومیسازی محسوب میشود. با این حال در صورتیکه ظرفیت اعلامی را سامانه بومی در مرحله تست نتواند پاس کند قاعدتا نمیتوان حساب ویژهای روی آن باز کرد. مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس تهران تاکید میکند: بررسی وضعیت معاملاتی کارگزاریها حاکی است که این شرکتها بهصورت مستقل سامانهای تحتعنوان سامانه معاملات ندارند بلکه فقط با استفاده از سامانههای سفارشگذاری فعالیت میکنند، بر این اساس همزمان با بزرگ شدن بازار شرکتهای مستقلی که در واقع پیمانکار شرکتهای کارگزاری هستند نیز باید در راستای ارتقا و توسعه زیرساختها اینچنینی خود گام بردارند.
سامانهای هدفمند برای بورس
وی اضافه میکند: تعداد سهامدار و تعداد تراکنش در موضوع افزایش ظرفیت سامانه از نکات حائز اهمیتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد اینکه تعدادی سهامدار داشته باشیم به این معنی نیست که الزاما همگی قصد ورود به سیستم و انجام تراکنش دارند. در حال حاضر هم افرادی که سهامدار سهام عدالت هستند نیز همگی در جریان داد وستدهای بازار سهام فعال نیستند، بنابراین تعداد جامعه سهامداری جزو فاکتورهای درجه اول نیست. تعداد سهامداران بهطور معمول در سامانههای پس از معاملات و در بخشهایی همانند توزیع سود، افزایش سرمایه و مواردی از این قبیل قابل اهمیت ارزیابی میشود، در حالی که سامانههای معاملاتی حساسیت شدیدی روی تعداد تراکنش دارند. اکنون نیز ظرفیت پیشبینی شده برای سامانه بومی خیلی بیشتر از نیازهای فعلی است بهطوری که انتظار میرود جمعیت ۱۰۰ میلیون نفری با تعداد تراکنشهایی خیلی بالاتر نیز با استفاده از این سامانه صورت پذیرد. کلیت سامانه معاملاتی بورس در سال ۱۳۸۷ خریداری و آخرین بار در سال ۱۳۹۵ بهروزرسانی شد. با این حال در حوزه تولید محصولات استراتژیک موضوع مقرون به صرفه بودن اهمیت چندانی نخواهد داشت، گرچه با وضعیت نرخ دلار تولید چنین محصولی در مقابل خرید آن یقینا مقرون به صرفهتر است. به عنوان مثال خرید محصول گندم حتی با قیمت فعلی دلار در برابر تولید داخلی آن به دلیل مصرف آب و سایر موارد مقرون به صرفه است اما به دلیل استراتژیک بودن، چنین محصولی باید در داخل کشور تولید شود بنابراین در حوزه بومیسازی نیز چنین موضوعی مصداق پیدا میکند. دهقان تاکید میکند: فارغ از چنین مواردی، در صورتی که رویدادی به وقوع بپیوندد که عدالت معاملات به هر دلیلی برهم خورد، شرکت مدیریت فناوری فقط مجاز به ارایه نظرات فنی است و ابطال معاملات با تشخیص بورسها قابل انجام خواهد بود.