کی قرار است نجات پیدا کنیم؟
مریم شاهسمندی
هر روز هوای تهران از روز قبل آلودهتر میشود و مسوولان هم با گفتن این جمله که فعلا کاری از دستمان بر نمیآید از بار مسوولیت شانه خالی میکنند، جالب این جاست که هر از چند گاهی هم یکی از مسوولان فکر بکری به ذهنش میرسد و آن را در یک سخنرانی، مصاحبه تلویزیونی و یا نشت خبری ابراز میکند و بعد دوباره روز از نو روزی از نو. در آخرین اظهارنظر رییس سازمان محیط زیست گفتهاند که خاموشی بهتر از آلودگی هواست! یعنی در نهایت برای مردم حق انتخاب قائل شدهاند، یا میتوانید آلودگی هوا را انتخاب کنید یا نداشتن برق را و البته هیچ راه سومی هم وجود ندارد. خب قطعا خیلی از مسوولان وقتی با ماشینهای شیشه دودی خود در خیابانهای شهر رفت و آمد میکنند جز لبخند مردم چیزی نمیبینند و آلودگی هوا چندان هم برایشان قابل رویت نیست. اما مردمی که مجبورند برای لقمه نانی در این هوای آلوده علاوه بر ترس از ابتلا به کرونا مرگ با هوای آلوده را به لیست ترسهای خود اضافه کنند، چارهای جز نفس کشیدن در این دود اندود تهران را ندارند. آنها مجبورند تمام این آلایندهها را به ریههای خود بفرستند و البته کسی هم نیست که بگوید راه نجات از این وضعیت چیست و چگونه میشود به آن رسید. جالب است که در این مدت شورای شهر، شهرداری را متهم میکند، شهرداری نیروگاه برق را، نیروگاه برق کلا قضیه را منکر میشود و بعد هم تمام این راهها به دولت ختم میشود، ماجرا میرسد به وسایل حمل و نقل عمومی و بدهی دولت به شهرداری و... اما این بار بر خلاف آنچه همیشه ما تصور میکردیم این میزان آلودگی هیچ ربطی به تعداد خودروهایی که در شهر تردد میکنند ندارد. اصلا منطقی نیست که از فاصله 500 متری هم نتوانی برج میلاد را به درستی ببینی و تنها کاری که مسوولان انجام دادهاند مستقر کردن اورژانس در ورودیهای مترو و خیابانهای شهر است. یعنی این نهایت کاری است که میتوانند در این وضعیت برای مردم انجام دهند. اما هیچ کس نمیگوید که در روزهای اخیر آلودگی تهران در برخی مناطق به حدی رسیده که اگر قرار بود کار درستی در این رابطه انجام شود باید آن مناطق فوری تخلیه میشدند. رسیدن شاخص آلودگی به اعدادی مانند 170 و 200 اصلا شوخی بردار نیست. مراکز بهداشتی ودرمانی از افزایش شمار مراجعه کنندگان به این مراکز به دلیل تنگی نفس خبر میدهند و البته که خبرهای غیر رسمی هم از افزایش تعداد افرادی که سلامتی شان در معرض تهدید قرار گرفته و حالشان وخیم شده میگویند. با اینکه بیش از 15 روز از این وضعیت میگذرد و هر روز هم هوا غیر قابل تحملتر میشود اما هیچ حرکتی از سوی مسوولان که نشاندهنده نگرانی آنها برای سلامت مردم باشد به چشم نمیخورد. هیچ کس نمیداند که ساکنان تهران و دیگر کلانشهرهای آلوده کی قرار است نجات پیدا کنند و نفسی به راحتی بکشند، نفسی بدون سرب و ... این که آقایان مسوولان همیشه عادت دارند در چنین شرایطی تقصیرها را به گردن یکدیگر بیندازند امری است که برای مردم عادی شده است. اما رییسجمهور محترم، رییس محترم مجلس شورای اسلامی، شهردار محترم شهر تهران، رییس محترم سازمان محیط زیست و... این بار قضیه واقعا جدی است و مردم دیگر به راحتی نفس نمیکشند. این بار مازوت میتواند عامل مرگ و میر تعداد قابل توجهی از هموطنانمان باشد اگر زودتر چارهای برای این معضل اندیشیده نشود.