سهامداران در انتظار روزهای روشن بورس
رقیه ندایی|
وضعیت بورس تهران طی هفته جاری بسیار ناگوار شده است و اغلب سهامداران از ترس زیان عمده به صفهای فروش سهام خود پناه بردهاند. روز گذشته شاخص بازار بیش از 30 واحد افت را تجربه کرد و شاخص کل در پایان معاملات نیز 2.4 درصد افت و شاخص هم وزن نیز 1.8 درصد نزول کردند. بدینترتیب میتوان روز گذشته را یک روز زیان بار برای سهامداران تلقی کرد.
درآخرین روزمعاملاتی هفته اخیر باتوجه به نزول بازار ارزش کل معاملات خرد به 13 هزار و 340 میلیارد تومان رسید و گروه حقوقیها دو هزار و 930 میلیارد تومان یعنی 22 درصد سهام خریداری کردند و مازاد خرید خود را به 15 درصد از کل معاملات بازار سهام رساندند. با وجود سرخ پوش بازار اقبال حقوقیها به سمتهای گروههای «بانکها و موسسات اعتباری»، «فلزات اساسی» و «فرآوردههای نفتی» رقم خورد و حقیقیها نیز اغلب خریدار سهام در گروههای «سیمان، آهک و گچ» و «فعالیتهای هنری، سرگرمی و خلاقانه» بودند.
بازارسرمایه طی هفته جاری وضعیت نوسانی را تجربه کرد و برخی از روزها مثبت و برخی دیگر منفی بود. اغلب سهامداران بازار ترس از نزول و ریزش عمده دارند و به همین دلیل به صفهای فروش پناه بردند. فروش در این زمان تنها برای زیان برای سهامداران در پی دارد اما بیاعتمادی این سرمایهگذاران نسبت به بورس و حواشی آن باعث شده که مردم به زیان بر روی سرمایه خود زیان دهند و از بازار خارج شوند.
طی روزها و هفتههای اخیر دولت هیچ گونه عملکردی برای جلب اعتماد سهامداران انجام نداده و حتی با برخی از سخنان و عملکرد خود باعث شده که بیاعتمادی بیش از پیش در بازار تزریق شود. سهامداران دیگر اعتمادی به بازارسرمایه ندارند و سعی دارند پس از متعادل شدن میزان سرمایهگذاری خود از این بازار خارج شوند. اگر این سهامداران با این حجم از نقدینگی از بورس خارج شوند موجبات حباب در بازارهای دیگر را پدید میسازد. در نتیجه اگر دولتیها و مسوولان کاری برای اعتمادسازی در بازار انجام ندهند شاهد حبابی بسیار و عجیب در دیگر بازارهای مالی خواهیم بود. نکته مهم اینجاست که روز گذشته اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور درباره نشست اخیر خود با دستاندرکاران بورس که نتیجه آن ریزش شاخص کل بورس بوده است، گفت: فردای آن روز که شاخص کل افزایش داشته است! وی در پاسخ به این سوال که کارشناسان معتقد هستند که این افزایش دستوری بوده است، سکوت کرد.
این موضوع نشاندهنده این است که دولت هم خبری از وضعیت بورس ندارد و گاهی دستوری از این بازار حمایت میکند و بعد از خیر بورس میگذرد. وضعیت عجیب و سختی در بورس پابرجاست و سهامداران نیز به وضعیت پیش آمده اعتراض دارند اما هیچ یک از مسوولان پاسخگوی این وضعیت نیست. اغلب کارشناسان بر این نظرند که دولت تنها به فکر تامین مالی خود از بورس است و کاری به کار مردم ندارد و تنها دنبال سود است. یکی از کارشناسان بورس تاکید میکند که برای دولت و مسوولان مهم نیست مردم زیان کنند برای آنان مهم است که خودشان سود کنند و حتی اگر مردم تمام سرمایه خود را از دست بدهند کسی مقصر نیست.
بیتدبیری در بورس
درباره ریزش بورس و باتوجه به ثابت بودن نرخ ارز بازهم بازار با حجم بسیار بالایی از عرضهها روبه رو است گمانهزنیهای بسیار زیادی شده است اما مهمترین نکته و مورد را میتوان مطرح شدن مسائلی درخصوص گشایشهای سیاس خارجی و برداشته شدن تحریمها دانست. همچنین تحریمها را میتوان ریسکهای زنده وحاضر دانست که از سمت و سوی تصمیمگیرندگان داخلی به بازار سرمایه تحمیل میشود. طی روزها و هفتههای گذشته کشمکشهای فراوانی میان بازارسرمایه برای قیمتگذاری دستوری فولاد و زنجیره فولاد رخ داده موجی از بیاعتمادی را در بازار سهام برانگیخته است. در شرایطی که قیمتگذاری برای یکی از هزار محصول مرتبط به بورس که دست برقضا وزن سنگینی هم در درآمدزایی صنایع دارد، بارها مورد تهدید واقع شده است. بیراه نخواهد بود اگر سرمایهگذاران از خوشبینی بر روند آتی بازار بکاهند و با دیده بیاعتمادی به تحولات آن نگاه کنند. وقتی نمیشود حتی از تحولات یک ماه پیش رو تصویری تقریبا روشن داشت و یک مساله ساده ممکن است بارها و بارها در معرض مداخله دولت قرار گیرد، واقعا روی چه حسابی باید از مردم توقع داشت که سهام خود را نفروشند؟ در شرایطی که بزرگترین ریسک این روزهای بازار سرمایه نه تحریمها و غرضورزیهای بیگانه بلکه مداخلات سیاستگذار داخلی است، مردم بر چه اساسی باید اقدام به سرمایهگذاری بلندمدت کنند؟ حقیقت امر این است که در جهان واقع، رخدادهای موثر بر بازار سهام آنقدر با حد مطلوب فاصله دارد پستهای اینستاگرامی نمیتواند مردم و سرمایهگذاران رامتقاعد کند.
به جز تمامی این موارد در میانههای هفته خبری دیگر باعث وضعیت بورس کمی عجیب شود و برخی نیز بر این نظر بودند که این خبر یک شوخی است و بدین منظور مقرر شد تا دور باطل آزمون و خطا که تاکنون در ساختارهایی مانند آموزش و پرورش و سایر وزارت خانهها بر قرار بود حالا به بورس بیاید و طی یک تصمیم عجیب پیش بینی سود شرکتها (EPS) که پیشتر در سال ۹۶ و در دوره تصدی شاپور محمدی در بورس تهران به زباله دان تاریخ رفته بود، آن طورکه به نظر میآید بار دیگر بیکم و کاست از سر جایش بیرون آورده شود. اگرچه بخشی از مشکل موجود در این بخش نهفته است که اساسا در اتمسفر اقتصاد ایران چیزی تا این حد از لحاظ زمانی دوردست قابل پیش بینی نیست، اما مساله اصلی اینجاست که شاهکار سازمان بورس در اعتماد کردن به خود شرکتها به عنوان ارایه اطلاعات آینده نگر در بازارهای پیشرفته آنقدر دور از ذهن است که بیشتر به رانت پاشی در بورس میماند تا راهکاری برای ارتقای شفافیت و تحلیلپذیری بازار سرمایه. براساس برخی از بررسیهای موجود در طول سالهای بهکارگیری قانون ارایه پیشبینی سود شرکتها نشان میدهد که در طول سالهای اجرای این رویه بسیاری از شرکتها در عمل آنقدر از پیشبینیهای ارایهشده انحراف داشتهاند که کمتر میتوان اتفاقیبودن این میزان اشتباه را پذیرفت. همین مساله زمینه را برای سوءاستفاده اطلاعات نهانی در شرکتها فراهم میکند. شاید معروفترین نمونه افشای اطلاعات که انحرافی نامعقول با عملکرد واقعی شرکت داشت، سرانجام نافرجام «آکنتور» باشد که یکی از عجیبترین نمونههای گزارشگری مالی نادرست در تاریخ بورس تهران است. تنها در یکی از سالها شنیدههای حسابرسی شرکتها نشان میدهد که انحراف سود واقعی از پیشبینی برای شرکتهای بورسی در حدود ۴۷۷ درصد بوده است.
رفتار هیجانی در بورس عقلانی نیست
مهدی احمدی، کارشناس بازارسرمایه در خصوص وضعیت بازار میگوید: باید قیمت سهمها توسط عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان تعیین شود و این روند هر بازاری در اقتصاد است. باید نقدینگیهای بازار بورس به سمت افزایش تولید در شرکتها سوق داده شود و اگر چنین کاری انجام نشود عملاً میتواند بر اقتصاد کشور تأثیر منفی داشته باشد. ارزش سهام شرکتها باید بر اساس تولیدات، سود، زیان، صادراتمحور یا واردات محور بودن، بازار مصرف و مواردی از این دست تعیین شود. رشد روزانه شاخص کل بورس و البته سود 5 درصدی سهمها در اکثر مواقع طی 5 ماه اول سال چنین ذهنیتی ایجاد کرده بود که در بورس، اکثر سهمها بهصورت روزانه سودده هستند اما واقعیت این است که چنین ذهنیتی درست نیست و بورس هم بهمانند هر بازار و هر خریدوفروش کالایی ممکن است سودده یا زیانده باشد.رفتار هیجانی در بورس، رفتار عقلایی نیست و هر فردی که قدرت تحلیل نداشته باشد، باید در انتظار ضرر تصمیم نادرست خود باشد.
ریزش سیاهچاله بورس
حامد علیمحمد، یکی دیگر از کارشناس بازار سرمایه درخصوص وضعیت بازار اظهار میکند: روزهای تاریک برای بازار سرمایه فرا رسیده بورس در سیاهچاله ریزش شدید بیسابقه از آغاز فعالیت تاکنون قرار گرفته اما علل این میزان ریزش بازار چیست با توجه به عملکردهای بازار و معاملات انجام شده میتوان گفت برخی سهامهای بزرگ باید رشد داشته باشند ولی توان رشد را ندارند. حقوقیها و برخی سهامداران کلان اجازه نمیدهند. در لحظه مقرر عرضهها سنگین میشود و بازار به نزول خود ادامه میدهد حال که مسوولیت این ریزش را کسی نمیپذیرد و مسوولان نیز هیچ واکنشی نسبت به ریزشها نشان نمیدهند به گفته برخی کارشناسان بازار سرمایه دستوری در حال ریزش است و اجازه رشد ندارد چنین عملکردی برای پویایی بازار مناسب نیست و ایجاد رانتهای بزرگ را در پی خواهد داشت. سهامداران و تحلیلگران گزینهای جز انتظار برای این فرمایشات دستوری ندارند زیرا هیچ منطق و عملکرد رفتارهای برخی را نمیتوانند بپذیرند و قابل درک نیست. فروپاشی اعتماد بزرگترین ضربهای است که این ریزشهای دستوری در بین آحاد جامعه و سهامداران نسبت به دولت رخ خواهد داد که تبعات جیران ناپذیری در اقتصاد جامعه بر جای خواهد گذاشت.
صبر سه هفتهای سهامداران
احمد اشتیاقی، کارشناس بازارسرمایه درگفتوگو با «تعادل» درخصوص وضعیت بازار اظهار میکند: اغلب سهامداران در حال حاضر هیچ خرید و فروشی در بازار انجام نمیدهند و تا حضور بایدن در کاخ سفید صبر کردهاند. عمده سهامداران تقریبا صبر سه هفتهای پیش گرفتهاند و بعد از این سه هفته اقدام به خرید و فروش خواهند کرد. در میان برخی از سهامداران با رفتارهای هیجانی و تا ترس از زیان بیشتر اقدام به فروش سهام خود کردند.
در مدل مطرحشده وزارت صنعت برای فولاد قیمت پایه حدود ۳۰ درصد قیمت محصولات فولاد کاهش مییافت و محصولات شرکتهای فولادی در بورس کالا با کاهش قیمت حداقل ۳۰ درصدی مواجه میشد که منجر به کاهش سودآوری و متضرر شدن سهامداران میشود و در بازار سهم نیز شاهد صف فروش هستیم. بررسیها همیشه نشان میدهد که این هدف محقق نمیشود، البته محصولاتی مثل فولاد اصلا کالای مصرفی نیست بلکه یک کالای واسطهای است. اگر قرار است تصمیمهای خلقالساعه کلیت بازار را برهم بریزد و بازار سرمایه را نگران کند، تسری پیدا میکند به آینده که چه تضمینی وجود دارد چنین تصمیمهایی برای سایر صنایع اعلام نشود. در شرایط امروز حدود ۵۰ میلیون نفر سهامدار بازار سرمایه هستند که در صورت اخذ تصمیمهای اشتباه این افراد متضرر میشوند، بنابراین هر نوع تصمیمی که قرار است اخذ شود باید آثار آن در بازار سرمایه بررسی شود. وقتی تصمیمهایی بر علیه منافع سهامداران اخذ میشود با واکنشهای شدید سهامداران و قرار گرفتن در صفهای فروش و ریزش قیمت سهام رو به رو میشویم. به عنوان مثال امتیازهایی که برای حمایت از صنایع از سوی دولت به شرکتها داده میشود اگر قرار باشد یک باره در هر صنعتی حذف شود، بازار سرمایه را نگران میکند.همچنین اگر قرار است امتیازها و حمایتهای صنایع برداشته شود یا تصمیمهای جدیدی برای صنایع مختلف گرفته شود، باید از قبل و طی برنامهای بلندمدت مثلا ۵ ساله با حضور نماینده بازار سرمایه آثارش بررسی شود، نباید با یک تصمیم خلقالساعه باعث افزایش بهای تمام شده یا کاهش قیمت فروش شویم؛ چراکه با چنین تصمیمهایی سود شرکتها به یکباره افت میکند و متضرر این اتفاق در همان قدم اول سرمایهگذار است که به بازارسرمایه بیاعتماد میشود. از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران و ضرر و زیانهای سهامداران با چنین اتفاقهایی قابل جبران نیست، پس باید بسیار با احتیاط و بررسیهای کارشناسی چنین تصمیمهایی نهایی و اعلام شود.