افت شاخص کل بورس تهران 6.8 درصدی شد
گروه بورس| محمد امین خدابخش|
روز گذشته افت قیمتها در بازار سرمایه برای سومین روز متوالی ادامهدار شد و این بازار به سبب افزایش حجم عرضه در بسیاری از نمادها، ریزشی قابل توجه را به ثبت رساند. در این روز شاخص کل بورس تهران برای دومینبار طی هفته جاری به میزان ۲.۷ درصد از ارتفاع خود را از دست داد و ضمن ثبت افت 14 هزار و ۵۳۱ واحدی به سطح ۵۱۹ هزار و ۸۴۷ واحد رسید. فرابورس نیز در این روز معاملاتی مشابه را شاهد بود، به طوری که برآیند عرضه و تقاضا به افت ۱۴۹ واحدی شاخص کل این بازار منجر شد و نماگر اصلی فرابورس جایگاهی بهتر از ۶ هزار و ۷۴۴ واحد نیافت. در این روز نمادهای «فارس»، «تاپیکو» و «فملی» بیشترین تاثیر را بر افت نماگر اصلی بورس تهران گذاشتند و به همراه بیشتر نمادها، شرایطی را پدید آوردند که به موجب آن ارزش بازار در بورس تهران به هزار و ۸۹۳ هزار و ۵۲۲ میلیارد تومان سقوط کرد. این در حالی است که در روز چهاردهم اسفند ماه سال جاری یعنی تنها چند روز قبل ارزش این بازار از ۲هزار هزار میلیارد تومان نیز فراتر رفته بود. سقوط سه روزه قیمتها در بورس تهران سبب شد تا در پایان معاملات روز سهشنبه، ارزش دلاری این بازار به ۱۲۶ میلیارد و ۶۵۶ میلیون دلار نزول کند.این در حالی است که در اوج صعود بورس تهران یعنی تاریخ ۱۴ اسفندماه، ارزش بورس در حدود ۱۳۱ میلیارد دلار بوده است. بر این اساس افت دسته جمعی قیمت ها در سه روز گذشته سبب شده تا شاخص کل بورس تهران تا به حال ۳۵ هزار و ۳۲۷ از ارتفاع خود را تنها در سه روز از دست بدهد. این کاهش به معنای افت ۶.۷۹ درصدی نماگر یاد شده است. ریزش چشمگیر دماسنج اصلی بورس تهران سبب شده تا بسیاری از سرمایهگذاران با دیده تردید نسبت به تغییرات قیمت ها در بازار سرمایه نگاه کنند و برخی نیز از احتمال تداوم مسیر فعلی قیمتها سخن بگویند. در حالی که برخی از تحلیلگران بر این گمان هستند که مهمترین دلیل افت قیمت ها طی چند روز گذشته، شرایط ناگوار موجود در بازارهای جهانی بوده است با این حال برخی دیگر عوامل داخلی را بر ریزش قیمت ها طی روزهای اخیر موثر می دانند. به همین منظور «تعادل» برای بررسی بیشتر شرایط فعلی در بازار سرمایه به گفتوگو با مهدی سوری تحلیلگر و کارشناس بازار سرمایه پرداخت.
نگاه بازار به کسری بودجه احتمالی
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وزن بالایی که برخی در تحلیل خود از تحولات اخیر بازار جهانی نفت درنظر گرفتهاند، گفت: باید توجه داشت که در حال حاضر سهم نفت در بودجه کشور کمتر از ۲۰ درصد است. کاهش سهم نفت در برنامه مالی دولت به معنای آن است که سهم این کالای استراتژیک نسبت به سالهای گذشته در بودجه کشور کاهش جدی داشته است. با این حال باید به خاطر داشت که کاهش یاد شده نیز در ورطه عمل می تواند بسیار کمتر از درصد یاد شده باشد، چون در حال حاضر بسیاری از کارشناسان بر این باورند که همین سهم اندک نیز در سال آینده محقق نخواهد شد. وی افزود: اصولا چنین امری به معنای آن است که در سال آینده احتمال وقوع کسری بودجه امری جدی است. بنابراین می توان انتظار داشت که در این سال شاهد افزایش بیشتر نرخ ارز باشیم.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با مورد توجه قرار دادن تأثیر تورمی ارز بر قیمت کالاها و گزارش های مالی شرکت ها، به تبعات آن در بازار سرمایه اشاره کرد: میتوان اینگونه برداشت کرد که در سال آینده مساله بازار سهام نه قیمت نفت در بازارهای جهانی بلکه میزان نقدینگی موثر بر تغییرات قیمت ها در بازار داخل است، چرا که در ماههای گذشته نیز این آثار وجود نقدینگی بوده که بر قیمتهای بازار اثر گذاشته است.
مهدی سوری حمایت متولیان بازار سرمایه را امری مهم دانست و ضمن اشاره به کارهای انجام شده گفت: در ماه های اخیر شاهد آن بودیم که مسوولان بازار سرمایه در مواقع ریزش های هیجانی به کمک بازار آمدند. یکی از مهمترین مواردی که بدون شک توانست روند صعودی بازار را حفظ کند و آثار منفی هیجان را تقلیل دهد روزهای پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده شهید سپاه قدس بود.
وی افزود: با این حال برنامههایی که در حال حاضر سازمان بورس اجرا میکند، این سیگنال را به بازار داده است که از دید سازمان بورس و اوراق بهادار، بازار سرمایه گنجایش نقدینگی فعلی را ندارد و این سازمان در صدد آن است تا با سختتر کردن فرایند رشد قیمتها از تبعات منفی حجم نقدینگی بر بهای سهام بکاهد. از جمله این برنامه ها میتوان به ممنوعیت یک ماهه معاملات برای کدهای تازه صادر شده، منوط شدن انجام معاملات در بازار سهام پس از کسب قبولی در آزمون، افزایش حجم مبنا و تغییرات احتمالی در دامنه نوسان اشاره کرد.
سوری خاطرنشان کرد: انجام فعالیتهایی از این قبیل موجب شده تا در نگاه سرمایه گذاران ریسک بازار افزایش یابد و آن ها به مانند قبل رغبت چندانی برای سرمایه گذاری و حفظ پول خود در بازار سرمایه نداشته باشند. مضاف بر آنکه فرض بخشی از بازار نیز بر این است که افزایش حجم مبنا به همراه اعلام تصمیم کاهش دامنه نوسان به منظور تقلیل شدت افت احتمال قیمتها اتخاذ شده است. چنین رویکردی این تصور را نیز به همراه داشته که از نظر سازمان بورس رشد شارپی قیمتها، به افزایش احتمال سقوط بازار انجامیده و ممکن است در آیندهای نزدیک فرایند عرضه و تقاضا در جهت کاهش قیمت ها تغییر کند. بنابراین من فکر میکنم که چنین عواملی به ریزش قیمتها در روزهای اخیر منجر شده و بحث افت قیمتها در بازارهای جهانی تاثیر چندانی بر کاهش تقاضا در بورس تهران ندارد.
بنیادیها همچنان امن
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که آیا کاهش احتمالی دامنه نوسان به ۲ درصد تا چه حد میتواند منجر به افت قیمت در نمادهایی شوند که همچنان توجیه بنیادی برای سرمایهگذاری دارند، گفت: فکر میکنم که در بلند مدت تغییر دامنه نوسان و کاهش میزان آن تاثیر چندانی بر نمادهایی که دارای مولفههای بنیادی لازم برای انجام سرمایه گذاری هستند، نداشته باشد. چراکه عملا تفاوتی در بازدهی آنها ایجاد نمیکند. با این حال این مساله می تواند در کوتاه مدت به قفل شدن معاملات این نمادها در صف خرید یا فروش، منتهی شود.
از لزوم احتیاط تا سیگنال خروج
سوری ادامه داد: باید توجه داشت تصمیم سازمان مبنی بر کاهش دامنه نوسان چه عملی بشود چه نشود به عنوان سیگنال منفی برای سرمایهگذاران در نظر گرفته شده است. به رغم آنکه در نامه سازمان بورس از سرمایه گذاران خواسته شده بود تا در سرمایهگذاریهای خود جانب احتیاط را رعایت کنند، با این حال به نظر می رسد که تشویق فعالان بازار به احتیاط بیشتر از سوی آنها به منزله افزایش ریسک در بازار سرمایه و کاهش غریب الوقوع آن تلقی شده است.
این تحلیلگر بازار سرمایه تاثیرات احتمالی کاهش قیمت جهانی نفت بر نمادهای متاثر از آن در بورس و فرابورس را اینگونه شرح داد: اگرچه ممکن است فرض بر این باشد که برای مثال نمادهای پتروشیمی در ایران به دلیل اتکا به گاز برای تأمین مواد اولیه خود تاثیر چندانی از قیمت نفت نمی پذیرند، با این حال باید به این نکته نیز توجه کرد که تمامی قیمتها در بازار انرژی به هم وابسته هستند. این امر میتواند در نهایت به قیمت محصولات آنها نیز اثر بگذارد. ممکن است تاثیر یاد شده در مواردی نظیر اوره کمتر باشد، اما نمیتوان وزن آن را به کل نادیده گرفت. در این این میان نکته مهمی که نباید آن را فراموش کرد این است که در بیشتر مواقع قیمت محصولات پالایشی و پتروشیمی با اختلاف از قیمت مواد اولیه یعنی گاز و نفت تغییر میکند. چنین تغییری می تواند در کوتاه مدت حاشیه سود شرکت های یاد شده را افزایش دهد با این حال نباید این گونه تصور کرد که این شرکتها در بلند مدت از افت قیمت در بازار انرژی مصون هستند.