بازدهی 40 درصدی بازارسرمایه
احمد اشتیاقی
باتوجه به اینکه شرایطی به واسطه دامنه نوسان نامتقارن 2- در بازار ایجاد شده این روند تغییر شاخص طبیعی است.یعنی ما درحال حاضر با مسالهای خارج از بازار و یا دور از تصور روبهرو نبودیم و این دلیل تقریبا بعد از دامنه پیش آمده و بازار آرامآرام رویه معاملاتی خود را تنظیم میکند. اگر وضعیت بازار را از روز 20 اسفند الی 26 اسفندماه بررسی کنیم متوجه یک رشد مطلوب در گروههای پتروشیمی، فلزی، معدنی، بانکی و پالایشگاهی خواهیم شد، یعنی از روزهای پایانی سال 1399 تا الان انتظار رشد شارپی در بازار نداشتیم. بنابراین زمانی که بازار به شما در 10 روز بازدهی میدهد، شما میتوانید این بازدهی را سیو سود کنید. درحال حا ضر تارگتی که اکثر فعالین بازار برای سال 1400 درنظر گرفتهاند، بازدهی در حدود 40 درصد است. زمانی که بازار بخواهد بسیار سری این بازدهی را کسب کند افرادی پیدا میشوند که این سود را شناسایی کنند و به خرید سهام بپردازند. اگر وضعیت بازار را طی روزهای اخیر بررسی کنیم شاخص افت چندانی نداشته و درمقایسه با روزهای گذشته خود وضعیت نرمالی را طی میکند.
در صورت برگشت به برجام، دلار در سال ۱۴۰۰ بین ۲۲تا۲۴ هزار تومان تثبیت شده و این موضوع به نوعی منجر به سودآوری شرکتهای بورسی خواهد شد. مخصوصا که ۶۰درصد بازار سرمایه کامودیتیمحور و دلارمحور است، به نظر میرسد سودآوری آنها بیشتر از سال ۹۹ میشود و تقریبا P/Eها به سمت ۵ سوق پیدا میکنند. باتوجه به این موارد روندی مثبت دیده میشود و به نظر میرسد تا پایان سال ۱۴۰۰ شاخص میتواند تا ۱۸۰۰ هم رشد کند، بنابراین پیشبینی مثبت از بازار سرمایه به صورت تدریجی وجود دارد.درصورت عدم بازگشت به برجام اگر همچنان شرایط فعلی باقی بماند یعنی تحریمها بیشتر نشود و سیستم ماشهای که در برجام از قبل دیده شده است، فعال نشود، همچنان پیشبینی میشود شاخص در سال ۱۴۰۰ به ۱۸۰۰ برسد زیرا در این حالت عدد متوسط دلار در سال۱۴۰۰ حدود ۲۶ هزار تومان پیشبینی میشود که میتوان با دلار بالاتر و ابهام در وضعیت سیاسی به سمت همان شاخص ۱۸۰۰ رفت. اگر سیستم ماشه فعال شود، در این حالت نمیشود خیلی بازار را پیشبینی کرد و باید منتظر ماند و دید چه اتفاقاتی رخ خواهد داد زیرا اندکی تولید و فروش شرکتها محتمل است که از این ناحیه دچار ضعف شود.در حال حاضر هرآنچه که بتواند بازار را تقویت کند و متقابلا عرضه را کنترل کند نیاز بازار است. یکی از ایرادات بازار این است که نمیداند نرخ ارز میخواهد روی چه قیمتی تثبیت شود و این ابهامی که درخصوص نرخ ارز وجود دارد باید برطرف شود، دولت نرخ سود اوراق بدهی را بیشتر از ۲۰درصد به فروش نرساند؛ این دو موضوع باید تعیین تکلیف شود. البته برای تعادلبخشی بازار هم باید تقاضا را تقویت و عرضه را کنترل کنیم و به این صورت نباشد که سهام عدالت را آزاد کنیم و عرضههای اولیه بیش از ظرفیت بازار وارد آن کنیم و باید همه موارد تحت مدیریت باشد.
فرصت بازار در سال 1400 این است که در حال حاضر زیر ارزش ذاتی خود است و این فرصتی است برای بازار که در سال ۱۴۰۰ بتواند اشخاصی را که وارد بازار سرمایه میشوند از سود خوبی برخوردار کند، به نظر میرسد این فرصت خوبی است که امسال ایجاد شده است، بازار سرمابه باتوجه به اتفاقاتی که در سال ۹۹ افتاد مورد توجه عموم مردم و مسوولان کشور قرار گرفت. بنابراین تصمیماتی که در سال ۱۴۰۰ میگیرند تصمیماتی است که به آثار و تبعات آن بر بازار سرمایه فکر میکنند و قاعدتا این خود فرصتی است برای بازار سرمایه برای سال ۱۴۰۰ و اینکه بودجه ۱۴۰۰ حجم نقدینگی را بالا میبرد، افزایش حجم نقدینگی به نوعی آثار تورمی دارد که با خرید سهام میتوان از تورم مصون ماند.