مصاحبه برای هیچ

۱۴۰۰/۰۱/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۷۲۹۵
مصاحبه برای هیچ

آلبرت بغزیان

از قدیم گفته‌اند، افراد زمانی که زبان باز می‌کنند، هر آنچه در چنته دارند را بیرون می‌ریزند. به این دلیل است که خردمندان از گذشته توصیه به کم‌گویی و گزیده‌گویی کرده‌اند و از زیادگویی تذکار داده‌اند. اظهارنظرهایی که آقای همتی در خصوص دلایل افزایش نرخ ارز و سایر مسائل اقتصادی مطرح کرده‌اند ... 

در طول تاریخ اقتصادی کشور بی‌سابقه است. در مسیر بررسی تحلیلی تاریخ اقتصادی کشور و اظهارنظرهایی که مسوولان اقتصادی کشور داشته‌اند، هرگز یک چنین نمونه‌هایی را سراغ نداریم که متولی بانک مرکزی، هیچ سهمی را در خصوص مشکلات برای خود قائل نشود. رییس کل بانک مرکزی به هر حال متولی ساختار کلی پولی و بانکی کشور است و باید پاسخگوی عملکرد خود باشد. این قابل قبول نیست که رییس کل بانک مرکزی همه نهادهای اقتصادی را مسوول مشکلات مالی و پولی بداند، اما سهمی برای عملکرد خود قائل نشود. اگر در خصوص مشکلات بازار مرغ از آقای همتی سوال شود، می‌تواند بگوید به من ارتباطی ندارد و وزارت صمت یا جهاد کشاورزی مسوول است. اما وقتی درباره دلیل افزایش نرخ ارز، رشد تورم، توسعه پایه پولی و چرایی کاهش ارزش پول ملی از بانک مرکزی طرح پرسش می‌شود و اشاره می‌شود که فلان نهاد و فلان تصمیم در این خصوص نقش داشته برای اساتید اقتصصادی، تحلیلگران و فعالان اقتصادی قابل قبول نیست. اینکه آقای همتی اشاره کرده که دلیل افزایش نرخ ارز، گرانی بنزین است، ما باید دانسته‌های‌مان را گرایش اقتصاد بین‌الملل را ببوسیم و کنار بگذاریم و در هر آنچه تا به امروز در اقتصاد خوانده‌ایم، تجدیدنظر کنیم. اساسا بانک مرکزی ایجاد شده که در برابر تصمیم‌سازی‌های اشتباه پولی و مالی بایستد و از منافع کلان مردم و اقتصاد کشور صیانت کند. من از شما می‌پرسم، با این شرایطی که آقای همتی اعلام کرده‌اند و وضعیتی که تشریح کرده‌اند، اگر اقتصاد کشور ما بدون رییس کل بانک مرکزی بود، اتفاق خاصی رخ می‌داد؟ هیچ تغییر خاصی ایجاد نمی‌شد و اقتصاد ایران هیچ چیز را از دست نمی‌داد. منظور من انکار توانایی‌های تیم مدیریتی بانک مرکزی نیست. معتقدم بعد از دوره مرحوم نوربخش تواناترین تیم مدیریتی در بانک مرکزی فعلی حضور دارند. اما این تیم شایسته باید عملکرد شایسته‌ای هم از خود ارائه دهد. ارایه عملکرد مطلوب هم احتیاجی به مصاحبه و تشریح دستاوردها ندارد. روسای بانک مرکزی در دنیا یا رییس فدرال‌رزرو در هر سال یک ربع تا نیم ساعت صحبت عمومی دارد و در این دو ربع یا نیم ساعت به گونه‌ای سخن می‌گوید که وضعیت پولی و مالی کشور و شاید جهان در طول یک ‌سال ترسیم می‌شود. اما مسوولان اقتصادی ما هر روز و هر هفته گفت‌وگو دارند، اما از ساعت‌ها صحبت این مسوولان هیچ دستاوردی نصیب اساتید و تحلیلگران اقتصادی نمی‌شود. شما صحبت‌های آقای همتی در کلاب‌هاوس را بررسی کنید، ببینید چیزی دندان‌گیری برای چشم‌انداز اقتصادی کشور دستگیرتان می‌شود؟ آقای همتی می‌گوید، هیچ واکنشی نسبت به نرخ ارز ندارد و منتظر می‌ماند تا دلالان قیمت ارز را مشخص کنند، بعد نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. وای به اقتصادی که بانک مرکزی‌اش از بازار غیررسمی ارز تبعیت می‌کند. یعنی بانک مرکزی هر روز صبح منتظر می‌ماند تا سوداگران خیابان فردوسی قیمت ارز را مشخص کنند، بعد نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد و ارزهایش را با آن نرخ عرضه می‌کند. از سوی دیگر اشاره می‌شود که اگر ما نبودیم، ملت باید ارز 60 هزار تومانی را تجربه می‌کردند. اینها بیشتر به ادعا شبیه است؛ وقتی پزشکی به شما می‌گوید در برابر بیماری شما را حفظ کرده، در ادامه هم می‌گوید که چه اقداماتی را انجام داده تا بیمار درمان شود. آقای همتی هم باید اشاره می‌کردند، چه اقداماتی را انجام داده‌اند تا قیمت ارز به 60 هزار و 70 هزار تومان نرسد. اما شما چند ساعت صحبت رییس کل بانک مرکزی را در کلاب‌هاوس گوش کنید، اگر یک خط درباره اقدامات بانک مرکزی پیدا کردید؟ هیچ اشاره‌ای به اقدامات نشده است و فقط کلی‌گویی و تعریف از خود و... صورت گرفته است. اساسا پرسش مردم، اساتید و فعالان اقتصادی این است که اگر واقعا این گونه که رییس کل بانک مرکزی می‌گویند که مردم؛ دولت، رییس‌جمهوری، رییس دفتر رییس‌جمهوری و سایر بخش‌های مدیریتی مقصر هستند، چرا آقای همتی کلید را تحویل نداده‌اند و مسوولیت خود را ترک نکرده است. از آن مهم‌تر چرا امروز و این برهه که عمر دولت در حال پایان است، یک چنین اظهاراتی مطرح می‌شود. اینکه بانک مرکزی منتظر بماند تا مشکلات تحریم‌ها حل شود و بعد از فروکش کردن قیمت دلار در شمایل فاتح وارد میدان شوند که دستاورد محسوب نمی‌شود. دستاورد این است که شما در زمان بحران اقدام به ارایه مدیریت مطلوب کنید، نه اینکه با حل شدن طبیعی مشکلات برای خودتان کارنامه درست کنید. معتقدم چنانچه همتی فروتنانه از مردم به خاطر مشکلات عذرخواهی می‌کرد و به سهم خود در مشکلات اقتصادی اعتراف می‌کرد، تصویر بسیار مطلوب‌تری از خود ارایه می‌داد. تا اینکه مشکلات را روی دیگران فرافکنی کند و تصویری تطهیر یافته از خود ارایه کند.