بورس؛ قربانی بزرگ انتخابات
امیر توپچیپور
در حالی این روزها تنور انتخابات 1400 داغ میشود که این دوره از انتخابات ریاستجمهوری یک تفاوت عمده با دورههای قبلی دارد و آن، نقش بازار سرمایه در نتایجش است. سقوط تاریخی بورس در ماههای اخیر که مداخلههای سیاسی بیسابقهای هم در آن اتفاق افتاده، میتواند بزرگترین اتفاق سیاسی کشور در سال ۱۴۰۰ را تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که بیش از ۵۰ میلیون ایرانی ذینفع این بازار مالی محسوب میشوند. همهگیری بورس در میان خانوادهها و حضور اقشار مختلف جامعه در بازار سرمایه باعث شد تا بورس در یکی، دو سال اخیر به یکی از سوژههای داغ محافل خبری تبدیل شود و نگاه خاصی به اتفاقات اخیر آن به وجود بیاید. پس از ریزش بیسابقه بورس، در ماههای اخیر این تئوری مطرح شد که انتخابات ۱۴۰۰ میتواند تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه داشته باشد اما آنچه در عمل مشهود بود خلاف این تئوری را نشان میدهد. در حالی که گفته میشود رییسجمهور بعدی کشور را بازار سرمایه مشخص میکند، انتظار میرود شاهد تلاش جناحهای مختلف سیاسی برای حل بحران بورس باشیم و بعید نیست در روزهای باقیمانده تا انتخابات نیز وعدههایی مبنی بر رشد بورس، کنترل تورم و بهبود وضعیت بازار سرمایه را از کاندیداهای ریاستجمهوری بشنویم. علیرغم همه این موارد، زمزمههایی پیرامون انتخابات نه تنها موجب رشد بورس نشد، بلکه فضای سیاسی کشور به این سمت پیش رفت که رقبای سیاسی از فضای موجود برای تخریب طرف مقابل استفاده کنند تا مبادا رقیب، قهرمان این داستان لقب گیرد. این روزها هر تحرک یک جناح خاص در راستای ثبات بخشیدن به بازار سرمایه توسط جناح مقابل خنثی میشود و از این رو میتوان بورس را قربانی بزرگ انتخابات 1400 نامید. در ماههای اخیر و زمانی که مجلسیها مدعی شدند که محمدباقر قالیباف میتواند اوضاع بورس را بهبود بخشد، شاهد لغو جلسه سران سه قوه از سوی حسن روحانی بودیم. در سوی مقابل نیز تلاشهای دولت برای امیدبخشی به بورس توسط حقوقیهای جناح مقابل سرکوب شد تا بازار سرمایه یکی از بدترین دوران تاریخ خود را پشت سر بگذارد. دولت حسن روحانی در تلاش است تا با خبرهای امیدوارکننده برجامی، باعث بهبود اوضاع اقتصادی کشور و در راس آن بازار سرمایه شود ولی آنچه در عمل شاهد آن هستیم چیزی جز روزهای تاریک بازار سرمایه نیست. اظهارات احمد علیرضابیگی نماینده مجلس مبنی بر اینکه «50 میلیون ایرانی در بورس مالباخته شدند»، حاکی از آن است که مسوولان از درد مردم داغ دیده به خوبی آگاهند، اما اینکه چرا گامی برای بهبود اوضاع این بازار برداشته نمیشود، همچنان جای سوال بزرگی است.
برخلاف اخبار منتشر شده مبنی بر تزریق منابعی از صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه، همچنان این اتفاق رخ نداده است تا رییس کمیسیون اقتصادی مجلس ضمن انتقاد از این موضوع خواستار تزریق یک درصدی وعده داده شده به بورس شود. به قطعیت میتوان گفت که اوضاع بازار سرمایه هیچگاه به این میزان بحرانی نبوده و قطعاً در روزهای باقیمانده تا انتخابات شاهد این خواهیم بود که بورس به محور نخست برنامههای اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری تبدیل شود. اما آنچه فعلا مشهود است، این است که جناحهای مختلف سیاسی به هیچ عنوان دوست ندارند که جناح مخالف به عنوان منجی بورس لقب گیرد و عدم قبول باخت در موضوع بورس را به حل این بحران عظیم ترجیح میدهند. در این میان و در روزهای پر هیاهوی کشور، صدای سهامداران معترض از سعادتآباد نه تنها به پاستور و بهارستان نمیرسد، بلکه حرف آنها در بلوار کشاورز هم خریدار ندارد!