برجام و منافع ملی

۱۴۰۰/۰۲/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۸۰۳۵
برجام و منافع ملی

فریدون مجلسی

به نظرم بخش قابل توجهی از مشکلاتی که امروز ایران در حوزه موضوعات اقتصادی، ارتباطی و راهبردی با آن دست به گریبان است، برآمده از تصورات اشتباهی است که از واژه‌ای به نام «منافع ملی» در ذهن تصمیم‌سازان و مسوولان کشورمان شکل گرفته است. این روزها که یک‌بار دیگر بحث احیای برجام و گمانه‌زنی‌هایی که در خصوص آن پیش روی افکار عمومی ایرانیان و نظام بین‌الملل قرار گرفته، باید دید، ایران چگونه می‌تواند از بطن این مراودات ارتباطی و مذاکراتی، منافع ملی خود را برداشت کند و مهر پایانی بر رنج فزاینده این ملت بزند. به نظر می‌رسد در برخی برهه‌ها مسوولان و تصمیم‌سازان کشور معنای منافع ملی کشور را فراموش کرده‌اند. چرا که صدها میلیارد دلار خسارت به دلیل تحریم‌ها متوجه کشور شده، اما همچنان برخی افراد و جریانات تحریم‌ها را نعمت می‌دانند و تلاش دیپلمات‌های کشور برای پایان دادن به تحریم‌ها و خروج کشور از قطعنامه‌های شدیداللحن شورای امنیت را هیچ می‌انگارند.چند دهه قبل امارات متحده عربی، بیابانی توسعه‌نیافته در منطقه بود و ترکیه کشوری بود که تولید ناخالص داخلی آن یک سوم، ایران بود. اما امروز دوبی به ترمینال اقتصاد و تجارت منطقه (وشاید جهان) بدل شده و درآمد سرانه و تولید ناخالص ترکیه، بیش از شش برابر ایران شده است. این در حالی است که ایران خود را درگیر دامنه وسیعی از تنازعات پایان‌ناپذیر منطقه‌ای و بین‌المللی کرده است که شاید با اعتدال و خردمندی می‌شد از آنها جلوگیری کرد. تنازعاتی که باعث شده مردم گرفتار فقر عمیقی شوند و برای داشتن نیازهای طبیعی زندگی خود با مشکل روبه رو شوند. ایران نمی‌تواند با بودجه یک کشور تحریم‌ها شده، 5چالش بزرگ را در منطقه پیش ببرد، هزینه‌های آن را تحمل کند و نیروی انسانی و مالی خود را فدای این تنازعات کند. خوشبختانه ایران در این سال‌ها در حوزه دفاعی توانسته یک توانمندی دفاعی آبرومند و قابل توجه به دست آورده که همه گروه‌ها و افکار باید از این توانایی حمایت کنند، اما در عین حال باید از طریق دیپلماسی بتوان این توانمندی‌های دفاعی را در حوزه مراودات بین‌المللی بدل به ارزش افزوده اقتصادی، سیاسی، بازرگانی و ارتباطی کرد. غیرقابل انکار است که ایران زیرساخت‌های اقتصادی قابل توجهی دارد که در صورت سرمایه‌گذاری مناسب روی این زیرساخت‌ها  می‌توان جهش اقتصادی مناسبی را کسب کرد. شبکه راه‌های ایران در کشورهای منطقه منحصر به فرد است، ایران باید به ترمینال ارتباطی و اقتصادی منطقه بدل شود و هر روز ده‌ها پرواز به عراق، عربستان، امارات، هند و...از ایران صورت بگیرد. تجار منطقه باید تهران را کانون فعالیت‌های اقتصادی خود قرار دهند و این کشور را محور دوستی‌ها و همکاری ببینند. ایجاد این شبکه ارتباطی، اقتصادی و بازرگانی نیازمند سرمایه‌گذاری و امنیت است. یک کشور تحریم شده، نمی‌تواند یک چنین جایگاهی را به دست بیاورد. ایران به جای تنش‌های منطقه‌ای باید به محلی برای حل تنازعات کشورهای همسایه بدل شود. نباید همسایگان ایران احساس کنند که نزدیکی به ایران ممکن است، مشکلاتی برای آنها به دنبال داشته باشد. خردمندان از گذشته گفته‌اند، سرمایه مانند کبوتری است که تنها  روی بام‌هایی که امنیت بیشتری داشته باشد می‌نشیند. ایران باید یک چنین امنیتی را ایجاد کند تا سایر کشورها بتوانند به راحتی با ایران مراوده داشته باشند و در ایران سرمایه‌گذاری کنند. وقتی به این بایدها و ضرورت‌های نگاه درستی صورت بگیرد، متوجه اهخمیت برجام و بهبود شاخص‌های ارتباطی با جهان پیرامونی خواهیم شد. مفهوم استقلال این است که کشور بتواند نیازهای معیشتی و رفاهی مردم را برآورده کند. معنای استقلال این نیست که ما درهای کشور را ببندیم و امکان تجارت و تولید و صادرات‌مان را محدود کنیم. نسل‌های ایرانی باید بدانند که این کشور در بسیاری از حوزه‌ها ثروتمند و دارای ظرفیت‌های فراوانی است، اما در بسیاری از بخش‌ها نیز نیازمند اصلاحات و کمبود هستیم. ما در بخش انرژی معنای صرفه جویی را درک نمی‌کنیم. ایران بیش از 4.5 میلیون بشکه نفت در داخل مصرف می‌کند.

در حالی که ترکیه با این حجم از صنعت و تولید، کمتر از 2.5 میلیون بشکه نفت مصرف نمی‌کند. پاکستان با 200میلیون نفر جمعیت حدود 3میلیون بشکه نفت روزانه مصرف می‌کند. باید این مفاهیم و هنجارها را به نسل‌های ایرانی بیاموزیم تا برای توسعه کشور هدف و امید داشته باشند. امروز جوانان ایرانی در حوزه‌های مختلف به دنبال مهاجرت هستند، در حالی که هر کشوری برای توسعه نیازمند نیروی انسانی ماهر و توانمند است. همین امروز در خبرها خواندم که ورزش جودوی ایران به خاطر برخی تنگ نظری‌ها 4سال محروم شده و جوانان ایرانی فرصت حضور در مسابقات آسیایی، جهانی و بین‌المللی محروم مانده است. شطرنج بازان ایرانی هم همین وضع دارند. در اقتصاد کشور نیز سرمایه‌گذاران کشور به جای سرمایه‌گذاری در کشورمان به دلیل دریای مشکلات، ناچارند سرمایه‌های خود را از کشور خارج کنند و در سایر کشورها کسب و کار خود را پایه‌ریزی کنند. چرا که در اقتصاد ایران امکان نقل و انتقالات بانکی موجود ندارد. عده معدودی جلوی تصویب fatf را گرفته‌اند و اجازه نمی‌دهند، کشور جریان عادی خود را پیدا کنند. با این توضیحات معتقدم نهایی شدن برجام باید در کنار اصلاحات داخلی عملیاتی شود تا بتوان کشور را از این وضعیت خارج کرد. جهش تولید را محقق کرد و امید را به نسل‌های جوان کشور بازگرداند. اگر احیای برجام بدون این پیوست‌های اصلاحی داخلی باشد، فایده‌ای اساسی برای کشور نخواهد داشت، اما اگر تصمیم‌سازان کشور متوجه این واقعیت عریان شوند که باید در کنار برجام فضای داخلی را نیز به سمت اصلاح حرکت داد، می‌توان احیای برجام را مبدا مناسبی برای بهبود وضعیت تلقی کرد. سفر اخیر ظریف به عراق و سایر کشورهای منطقه هم می‌تواند مکملی برای برجام تلقی شود. چرا که ایران جدای از بهبود اوضاع در صحنه مناسبات جهانی نیازمند باز تعریف خود در منطقه و نزد همسایگان منطقه‌ای است. در واقع ما نیازمند اصلاح و عقلانیت در روش‌های حاکمیتی خود هستیم تا از تنازعات جلوگیری و بر دوستی‌ها بیفزاید. از طریق ایجاد این ظرفیت‌های بین‌المللی و ارتباطی بدون تردید، اقتصاد کشور نیز در مسیر بهبود شاخص‌های قرار خواهد گرفت، تورم افسارگسیخته مهار خواهد شد، نهضت اشتغالزایی و تولید آغاز خواهد شد و ایرانیان از حداقل مواهب معیشتی بهره‌مند خواهند. با رونق کسب و کار مالیات‌های بیشتری پرداخت خواهد شد و دولت نیز از این مالیات‌ها بهره خواهد برد تا هزینه‌های کشور را تامین کند. مردمی که این روزها تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و معیشتی قرار دارند و نگاهشان به چشم‌انداز پیش رو است تا بلکه نشانه‌ای از بهبود در افق پدیدار شود.