سرخپوشی ادامهدار بازار سرمایه
همایون دارابی
یکی از مهمترین موضوعاتی که این روزها بازار درگیر آن است مساله نرخ بهره بانکی است. متاسفانه سال گذشته نرخ بهره بانکها بهشدت بالا رفت و این نرخ بهره بالا همچنان ادامه دارد.
دولت درگیر بیسیاستیهای عجیبی شده است. یعنی این سیاستهایی که ما در دولت به خصوص در موضوع بودجه میبینیم مثل پیشبینی چند نرخ مختلف برای دلار نرخ بهره بالا یا صحبتهایی که در مورد نرخ دلار ۱۵ هزار تومانی زده شد و همه اینها به ابهامات در اقتصاد ما منجر شده است و هماکنون اکثر فعالان اقتصادی نمیدانند که در ماههای آینده با چه سیاستی باید جلو بروند.
هرچند هدف دولت سهولت تحقق درآمد ۲۲۵ هزار میلیارد تومانی از محل فروش اوراق دولتی بود، اما باعث شد تا عملا یک قطعی نقدینگی در کل بخشهای اقتصادی به وجود بیاید و بازارهای سرمایهگذاری با کمبود نقدینگی مواجه شود.موضوع بعدی ابهام در نرخ دلار و مذاکرات برجام است. به دلیل نامشخص بودن تکلیف این مذاکرات هماکنون بازار دلار بهشدت ناپایدار است و در واقع نوسانات زیادی را در آن بازار شاهد هستیم. زمانی که شما نوسان در بازار دلار داشته باشید امکان سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی ندارید. نوسان نرخ دلار چه بالا رفتنش و چه پایین آمدنش هر دو به ضرر اقتصاد است و آن موضوعی که برای اقتصاد بسیار ضروری است ثبات نرخ ارز است.
به عقیده بنده موضوع بعدی قیمتگذاری دستوری است که برای بازار بسیار آزاردهنده است. به خصوص در صنعتهای خودرو، فولاد، مواد معدنی و مواد غذایی این قیمتگذاریها اذیتکننده هستند.در نهایت هم موضوع ابهام در انتخابات ریاستجمهوری، چرا که شما نمیدانید تقریبا هشت هفته دیگر چه فردی سکاندار پاستور خواهد بود و سیاست اقتصادی چگونه خواهد بود و کدام بخشهای اقتصادی را میتواند تقویت کند و کدام بخشها را با مشکل مواجه خواهد کرد به همین جهت نقدینگی کمی هم که در بازار است در حال صبر است تا ببیند در چه شرایطی به بازار برگردد.
بهطور کلی این چهار ابهام هماکنون بازار سرمایه را گیر انداخته است و تا زمانی که این ابهامات برطرف نشود نمیتوانیم تکلیف بازار را مشخص کنیم.به دلیل نامشخص بودن تکلیف مذاکرات هماکنون بازار دلار بهشدت ناپایدار است و در واقع نوسانات زیادی را در آن بازار شاهد هستیم. زمانی که شما نوسان در بازار دلار داشته باشید امکان سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی ندارید. نوسان نرخ دلار چه بالا رفتنش و چه پایین آمدنش هر دو به ضرر اقتصاد است و آن موضوعی که برای اقتصاد بسیار ضروری است ثبات نرخ ارز است. واردکننده نمیداند که باید کالایی وارد کند، صادرکننده در وضعیتی است که نمیداند آیا کالایی را صادر کند، فعال اقتصادی نمیداند آیا سرمایهگذاری انجام بدهد یا ندهد و همه در وضعیت بلاتکلیفی ماندهایم تا ببینیم کی این وضعیت اقتصادی قرار است به ثبات برسد. این وضعیت که در اقتصاد به وجود آمده نشان از این دارد که در درون خود دولت هم یکدستی در سیاستگذاری وجود ندارد.