مهار اسب سرکش تورم
محمدرضا منجذب
این روزها و بعد از ارایه آمارهای جدید مراکز آماری در خصوص نمودارهای تورمی جامعه در فصول مختلف، بحثهای مرتبط با موضوع تورم، چرایی وقوع آن و راهکارهای عملیاتی برای مهار آن، بیشترین فراوانی را در میان پرسشهای مطرح شده در کرسیهای دانشگاهی، محافل اقتصادی و مراودات عمومی جامعه دارند. افکار عموم ایرانی که مدتهاست در چنبره تورم افسارگسیخته برآمده از مشکلات بنیادین کشور (تورم، کرونا، فساد و...) قرار گرفته، میخواهد بداند، چگونه میتوان این میهمان ناخوانده را مهار کرد و تحت کنترل گرفت. برای درک چگونگی مهار این اسب سرکش اما باید قبل از هر چیز تعریفی جامع از تورم و دلایل وقوع آن و سپس انواع تورمها را شناسایی کرد و در نهایت راهکار مقابله با آن را به دست آورد. از منظر علم اقتصاد منظور از تورم در واقع افزایش نسبتا مداوم و بیتناسب سطح عمومی قیمتها است که 3 عامل زیر در وقوع آن ملحوظ است:
نخست) از افزایش قیمتها باید زمان قابل قبولی سپری شود، یعنی حداقل 6 الی3 ماه سطح کلی قیمتها در مسیر افزایش فزاینده قرار داشته باشد. دوم) برای معنادار شدن تورم باید سطح عمومی قیمت کالاها یا قیمت اکثر آنها افزایش یابد. سوم) افزایش قیمتها بیشتر از افزایش درآمدهاست، و لذا قدرت خرید مصرفکنندگان کاهش مییابد. انواع تورم) بعد از مشخص شدن شاخصهای تورم باید دید، این فرایندی که با عنوان افزایش مستمر قیمتها یا تورم نمایان میشود چه انواع و مشخصههایی دارد. در واقع باید مشخص شود که انواع تورم چه گونههایی دارد.با توجه به معیارهای متفاوت، میتوان دستهبندیهای مختلفی از تورم ارایه داد. که یکی از عمومیترین معیارها، دستهبندیها براساس نرخ تورم است. الف) تورم ساختاری: این نوع تورم ناشی از چگونگی ساختارهای سیاسی- اجتماعی- جغرافیایی و عمدتا غیراقتصادی است که عمدتا در کشورهای توسعهنیافته مطرح است. در شرایطی این نوع تورم بروز میکند که افزایش سطح تقاضا نسبت به امکانات عرضه نامتعادل است. افزایش تقاضا میتواند از بخش واقعی اقتصاد یا بخش پولی آن یا ترکیبی از این دو حاصل شود. مبتنی بر این مدل، اغلب دولتها برای تامین هزینههای مورد نیاز خود چون قدرت اخذ مالیات یا چاپ اسکناس، و اخذ وام و اعتبار از بخش خصوصی داخلی، بانکها یا خارج را دارند، میتوانند عامل مهم فشار تورمی باشند. در این مدل تورم چاپ اسکناس بیشترین اثر تورمی را به جای میگذارد.
ب) تورم غیرساختاری: نخستین گزاره از تورم غیرساختاری، تورم طبیعی است. معمولا تا حدود 3 درصد نرخ را تورم طبیعی مینامند. این نامگذاری شاید به این علت باشد که مقدار تورم معمولا در طبیعت فعالیتهای اقتصادی وجود دارد. تورم خوب (یک مقدار کمتورم برای تحریک رشد اقتصادی) را میتوان مهمتر از تورم طبیعی دانست.
دومین گزینه از این مدل تورمی، تورم کم است. زمانی که نرخ تورم از حد طبیعی میگذرد و به حدود 10 درصد میرسد. در اکثر کشورها حداکثر تورم 10 درصد را قابل تحمل میدانند. سومین مورد، تورم زیاد (تورم خزنده) است: زمانی که تورم به بالاتر از 10 درصد و تا نزدیک 25 درصد میرسد. در اینجا کاملا تورم جدی و دشوارآفرین است و باعث انتقادهای شدید مردم و نارضایتی آنها میگردد. در نهایت هم تورم خیلی شدید مطرح میشود که تورمهای بالاتر از 25درصد را با این عنوان مینامند. اقتصاد ایران در شرایط فعلی با تورم بسیار بالا دست به گریبان است. چهارمین نمونه از انواع تورم، تورم لجامگسیخته (ابرتورم) است. در این حالت نمیتوان نرخ خاص و نسبتا ثابتی را برای قیمت اقلام و خدمات در نظر گرفت. قیمتها گاهی بهشدت بالا میروند و گاهی کاهش مییابند. در این حالت گاهی تورم سهرقمی میشود و حتی بالاتر میرود. کشورهایی چون ونزوئلا، آرژانتین و بولیوی در گذشته نزدیک چنین تورمی را تجربه کردهاند.