ویروس سالخوردگی جمعیت
حسین مروتی
یکی از مهمترین ابزارهای توسعه در هر جامعهای بهرهمندی از نیروی انسانی کارا، جوان و توانمند است. در حال حاضر هرچند آمارهای رشد جمعیت ایران هرچند صفر نشده اما این رقم برای سال گذشته به 7دهم درصد رسیده است.پیش از این، پیشبینیهای جمعیتی حاکی از آن بود که ایران در سال 1425تا 1430خورشیدی به رشد صفر درصدی جمعیت میرسد. اما بروز کرونا، گسترش فقر و مشکلات دامنهدار اقتصادی باعث شده تا هم مرگ و میر افزایش یابد و هم فرزندآوری کاهش پیدا کند. هر دو عامل (مرگ و میر و کاهش فرزندآوری) در نرخ رشد جمعیت اثرگذار است. در این میان هرچند در بحث نرخ باروری، آمارهای موالید و جمعیت بارور موثر است، اما در نرخ رشد جمعیت هم تعداد موالید مهم است و هم میزان مرگ و میر که هر دو عامل در کشورمان در مسیر کاهشی قرار دارد. آمارهای سال 95 در آخرین سرشماری نفوس و مسکن، نشان داد که حدفاصل سالهای 90 تا 95 نرخ رشد جمعیت ایران بیش از 1.2درصد بود. امروز این عدد و رقم در کمتر از 5سال بهشدت کاهش پیدا کرده و 30الی 40درصد از نرخ رشد جمیعت ایران کاهش پیدا کرده است. البته این کاهش نرخ رشد جمعیت تنها مختص ایران نیست و بسیاری از کشورها در سطح جهان با یک چنین مشکلاتی روبهرو میشوند. اما تفاوتی که سایر کشورها با ایران در خصوص نرخ باروری دارند، آن است که اگر کشورهای اروپایی یا ژاپن نرخ رشد جمعیت پایینی دارند، این نزول آماری بعد از چند قرن رخ داده است. به عنوان نمونه ژاپن بعد از 3قرن از باروری طبیعی به باروری زیر دو فرزند رسیده است. یعنی نزول خانوادههای 7الی 8فرزندی به 2 فرزندی 300 سال زمان برده است. اما در ایران این فرایند ظرف 2 الی 3 دهه ایجاد شده است. با این توضیحات باید گفت که ایران تبعات شدیدی را از این تحولات جمعیتی در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و... تجربه خواهد کرد. چرا؟ چون روند تحولات جمعیتی در ایران با سرعت و بدون طی کردن پیشزمینههای آن صورت گرفته است. کشورهای غربی 300 سال فرصت داشتند تا شرایط اقتصادی و رفاهی کشور خود را برای قرار گرفتن در شیب جمعیتی فراهم کنند. ایران اما به دلیل شیب ناگهانی نرخ باروری با سرعت بالایی به سمت سالخوردگی حرکت میکند. جمعیت ایران به شکلی به سمت سالخوردگی حرکت میکند که اساسا قادر به فراهم ساختن امکانات لازم برای جمعیت سالخورده خود در آینده نزدیک نیست. این روند باعث خواهد شد که افراد در سن کاری کمی در کشورمان وجود داشته باشند تا بتوانند از افراد سالخورده حمایت کنند. نکته مهم بعدی در خصوص کاهش نرخ رشد جمعیت آن است که کشورهایی که در حال حاضر جمعیتهایی سالخورده دارند، بعد از رسیدن به توسعه اقتصادی و دستیابی به تولید و صنعت پیشرفته به سمت سالخوردگی جمعیت حرکت کردند. این در حالی است که جمعیت ایران قبل از دستیابی به توسعه و پیشرفت مطلوب در حال سالخورده شدن است. احتمالا ایران یکی از نخستین کشورهایی است که پیش از توسعه به پیری جمعیت دچار میشوند. باید توجه داشت که هیچ تصویری از مصایبی که به این دلیل قرار است تمدن ایرانی را گرفتار کند، وجود ندارد، چرا که پیش از این در تاریخ بشری این مساله تجربه نشده که کشوری قبل از دستیابی به توسعه، دچار پیری جمعیت شود. متاسفانه به همین دلیل که تصویری از عواقب این بحران وجود ندارد، توجه لازم به هشدارهای کارشناسان نمیشود. مانند شخصی که دچار بیماری HIV شده و ممکن است 20سال طول بکشد که آثار این بیماری در پیکره بیمار دیده شود. اما چون هنوز نمادهای بیماری نمایان نشده، فرد بیمار نمیداند چه مشکل صعبالعلاجی در کمینش نشسته است. اگر یک چنین تصویرسازی از بحران داشته باشیم، کاهش آمارهای رشد جمعیت، یکی از دشوارترین بحرانهایی است که تمدن ایرانی در آستانه رویارویی شدن با آن قرار دارد. این ویروس سالخوردگی جمعیت وارد پیکره جامعه ایرانی شده است. اگر اقدامی سریع، عاجل و فوری صورت نگیرد و متولدین دهه 60کشور از فرآیند باروری خارج شوند، جامعه ایرانی دچار یکی از پیرترین بحرانهای جمعیتی (حتی پیرترین از ژاپن) خواهد شد. با این تفاوت که ژاپن با یک اقتصاد توسعهیافته و ثروتمند به پنجره جمعیتی محدود خود وارد شده، اما ایران بدون دستیابی به امر توسعه دچار یک چنین بحرانی شده است. اگر یک اقدام فوری در این خصوص صورت نگیرد، میتوان گفت تمدن ایرانی در شرایط فوق بحرانی فرو خواهد رفت. بحرانی که خروج از آن به هیچ عنوان ساده نخواهد بود. بنابراین تا دیر نشده باید برای مقابله با این مشکل فکری شود.