حمایت واقعی از بازارسرمایه و تولید چگونه محقق میشود؟
تعادل|رقیه ندایی|
چندماهی میشود که تمامی مسوولان به یک اجماع همگانی برای سامان یافتن بازارسرمایه رسیدهاند و در این میان بسیاری از مسوولان و فعالین کالایی بازارسرمایه درتلاشاند که قیمتگذاری دستوری بهطور کامل از اقتصاد و خصوصا بورس کالا حذف شود.
سامان یافتن بازارسرمایه میتواند وضعیت تمامی بورسها از جمله بورس کالا راتغییر دهد و فعالین این بازار را نسبت به معاملات امیدوارتر از گذشته کند. تقریبا از مردادماه سال گذشته تاکنون بازارسهام روند اصلاحی را پیش گرفته و براساس دادههای موجود تنها چهار نقطه رشد را لمس کرده که باتوجه به دخالتهای مکرر مسوولان غیربورسی، بیاعتمادی سرمایهگذاران به بازار و عوامل متعدد دیگری شاخص بازارسهام نتوانست رکورد شکنی کند و همچنان روند اصلاحی خودرا تجربه میکند.
این روزها و هفتهها دیگر وضعیت بازارسهام و اخبار موجود در آن تغییریافته و شاهد یک اجماع همگانی دربین مسوولان برای پایان یافتن سرخ پوشی شاخص هستیم که از نظر برخی از فعالین بازارسرمایه این اجماع میتواند کارساز باشد و دربلندمدت وضعیت بازار را تغییر دهد. اما در این میان قیمتگذاری دستوری نیز تاثیر بسزایی در بورس کالا و بهطور کل اقتصاد داشته است.براساس آمارهای موجود حدود ۸۸ درصد فعالین و مسوولان بورسی نسبت به قیمتگذاری دستوری اعتراض کردهاند و این موضوع را عامل رانت میدانند و این گروه معتقدند افرادی موافق قیمتگذاری دستوری هستند که از این رانت ایجاد شده به جایی رسیدهاند. قیمتگذاری دستوری بهطور کل چرخه تولید و معاملات محصولات را برهم میزند و مشکلات عدیدهای ایجاد میکند اما در این میان برخی از گروهها موافق قیمتگذاری دستوری هستند چراکه رانت ایجاد شده برای این گروه بسیار مطلوب است وفرقی ندارد که چرخه اقتصاد کشور برهم بخورد. «تعادل» در گزارش خود درآخرین روزهای زمستان سال 1399 با مدارکی رانت موجود در حوزه نورد را اثبات کرد اما؛ بعد از گذشت بیش از 2 ماه هنوز هم شاهد از بین رفتن این رانت نبودیم و هنوز هم رانت برای نوردکاران وجود دارد و برخی از مسوولان تنها شعار میدهند و توجهی به موضوع ندارند.
رونق سنگ آهن در بورس کالا
در اواخر سال گذشته بود که سنگآهن راهی بازار حراج باز بورسکالای ایران شد تا از این پس این محصول نیز امکان تعیین نرخ در بازاری شفاف و رقابتی را داشته باشد. برخلاف انتظار محمولههای سنگآهن عرضه شده در بازار حراج باز بورسکالا با استقبال گسترده خریداران روبرو شد به گونهای که رقابت متقاضیان برای این کالاها به رقابت قیمتی نیز انجامید. فروش سنگآهن در این بازار و به شکل رقابتی، در حالی که فروش خارج از بورس این محصول مشمول قیمتگذاری دستوری است را میتوان گامی به سمت برخورداری از اقتصاد باز تلقی کرد.
در هفتههای ابتدایی امسال نیز اغلب عرضههای سنگآهن در بورسکالا با استقبال خریداران روبرو شد، این در حالی بود که قرار گرفتن نرخ ارز در مسیر نزولی، بسیاری از بازارها را با رکود روبرو کرده بود اما معاملات حراج باز سنگآهن با افت نرخ ارز و تعدیل انتظارات تورمی وارد فاز رکودی نشد. رشد مستمر بهای جهانی سنگآهن و فولاد یکی از مهمترین دلایل بیاثر شدن این سیگنالهای کاهشی در بازار سنگآهن داخل بود. اکنون نیز سنگ آهن به عنوان محصول بالا دستی حوزه فولاد میتواند عوامل رشد بورس کالا را فراهم سازد و رشد تولید را به زنجیره بازگرداند اما این درصورتی است که فرد یا افرادی در عرضه این محصول دخالت نکنند و اجازه دهند بورس کالا به عنوان یک متولی جلوی رانت و سودهای اشباع شده را بگیرد.
پیگیری حذف قیمتگذاری دستوری
حتی محمد حسن ابراهیمی سروعلیا، عضو هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار نیز به قیمتگذاری دستوری اعتراض کرده و میگوید: طی ماههای گذشته در پی مخالفت سهامداران با قیمتگذاری دستوری کالاها، سازمان بورس نیز مخالفت خود را با این رویکرد به مجلس و دولت اعلام کرد و خوشبختانه حمایتهایی از طرف آنها انجام شد که حذف رویکرد قیمتگذاری از بازار سرمایه را بهطور جدی پیگیری میکنیم. سرمایههای مردم میتوانست به دیگر بازارها به جز بازار سرمایه ورود کند و بهطور طبیعی در آن بازارها به اقتصاد کشور لطمه وارد کند.
معاون نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار در خصوص مخالفت سهامداران شرکتها با قیمتگذاری دستوری کالاها اظهار داشت: مخالفت با قیمتگذاری دستوری نه تنها از سوی سهامداران مورد اعتراض قرار میگیرد بلکه سازمان بورس که نقش متولیگری بازار سرمایه را بر عهده دارد بهطور حتم با این موضوع مخالفت خواهد کرد. ابراهیمی سرو علیا با بیان اینکه ما معتقدیم که قیمتها باید به سمت شفافیت پیش بروند و منفعت حاصل از تولید و فروش شرکتها به سهامداران برسد و در اختیار آنها قرار بگیرد، گفت: اینکه به هر دلیلی بعضی از محصولات به سمت قیمتگذاری دستوری میروند و به جای آنکه منفعت آنها به سرمایهگذار برسد به افراد سودجو و دلال میرسد نه تنها با منطق اقتصادی مطابقت ندارد بلکه به دور از انصاف و عدالت است. هیچ اقتصادی نمیتواند با قیمتگذاری دستوری مستدام باشد و مزیت رقابتی داشته باشد این مساله را سازمان بورس به ارکان مختلف از جمله مجلس و دولت منتقل و اعلام کرده که به عنوان حافظ منافع سهامداران کاملا مخالف با قیمتگذاری دستوری هستیم. وی با بیان اینکه نمونههایی از قیمتگذاری دستوری که هماکنون در بازار سرمایه در حال رخ دادن بوده آسیب جدی را به شرکتها و سهامداران رسانده است، گفت: طبیعتا این وضعیت نمیتواند ادامهدار باشد و باید به سمتی پیش رفت که قیمتها براساس مکانیزم بازار تعیین شوند.هر زمان زمینه تعیین قیمتها توسط بازار فراهم شود، شاهد ایجاد تعادل و انصاف در قیمتها خواهیم بود و در مقابل زمانی که به سمت ایجاد محدودیت در قیمتها پیش رویم، عدهای سودجو به این موضوع دامن میزنند و قیمتها را بیدلیل افزایش میدهند.
قیمتگذاری دستوری
چرخه اقتصاد را برهم میزند
همایون دارابی، کارشناس و تحلیلگر بازارسرمایه در گفتوگو با «تعادل» درخصوص قیمتگذاری دستوری میگوید: زمانی که قیمتگذاری دستوری مطرح میشود ساز و کارهایی همانند بورس رقابت کنار میرود و به جای آن چیزی که مقام و مسوول دولتی میگوید جایگزین میشود من به شخصه با ساز و کار قیمتگذاری دستوری مخالفم وقتی این موضوع در بازار عملی میشود. فردی تمایل ندارد که باتوجه به چارچوبهای اقتصادی روند تولیدی پیش بگیرد و دوم اینکه محصول خود را وارد بازار رقابتی کند به همین علت شاهد وضعیتی میشویم که سالهای قبل داشتیم و اکنون نیز تبعات آن باقی مانده است.
این مدیر بورسی توضیح میدهد: برای مثال؛ ما در حوزه نورد ما میلیونها تن ظرفیت داریم اما؛ در حوزه شمش، معادن و سنگ آهن عملا ظرفیت خاصی نداریم و مجبور میشویم که سیستم سهمیهبندی آهن یا گندله را درکشور برقرار کنیم. چراکه هیچ فرد یا گروهی طی این سالها برای سرمایهگذاری به دنبال این محصولات نرفته است و اغلب به دنبال یک سود فوری در انتهای زنجیره بودهاند. دارابی ادامه میدهد: اگر ما قیمتگذاری دستوری را کنار بزنیم و بگذاریم بازار با رقابتهای موجود تصمیمگیری کند آن زمان میتوانیم انتظار داشته باشیم که تمامی زنجیره به صورت تعادلی رشد کند. برای نمونه؛ وقتی در بازار با کمبود سنگ آهن مواجه میشویم تمایل به افزایش قیمت سنگ آهن پیدا میشود و درنهایت سرمایهگذاریهای جدید صورت میگیرد و محصولات بیشتری تولید میشود و موجبات ارزانی سنگ آهن نیز فراهم میشود. حال وقتی سنگ آهن ارزان شد سرمایهگذاریهای جدیدی صورت میگیرد و دوباره این زنجیره تکمیل و بهتر شده. وی میگوید: حتی میتوان تکنولوژیهای جدیدی را مطرح کرد و اگر شما در سال جاری با 2/1 تن گندله فولاد تولید میکنید وقتی متوجه میشوید که قیمت این محصول در بازار افزایش یافته و به این نتیجه میرسید که این قیمت گندله باید با یک روش جدید با 1/1 محصولات خود را تولید کنم و به همین علت بهینهسازی فرایندها با موادجدید رخ میدهد. تمامی این کارها زمانی که شما قیمتگذاری دستوری را در بازار اجرایی میکنید معنی ندارد. این بدان معناست که شما باید پشت در اتاق یک مقام مسوول برای یک امضای طلایی و اتمام کاراتان بمانید و نه دیگر روی زنجیر و تکنولوژی سرمایهگذاری نمیکنید و تنها به دنبال رانت آن امضایی طلایی هستید.
درنهایت دارابی توضیح میدهد: اگر قیمتگذاری دستوری برداشته شود، شاهد یک تحول در تمامی ارکان اقتصادکشور خواهیم بود چراکه؛ تجربههای کشورهایی که اقتصاد دستوری داشتهاند بسیار تلخ بود و مثل شوروی که بزرگترین معادن سنگ آهن و زغال سنگ را همراه با کارخانههای فولادسازی داشت اما؛ هیچ توانی برای رقابت در بازار جهانی فولاد نداشت و هیچگاه ندیدیم که شوروی سابق به تولید فولاد بپردازد چراکه آنقدر سیستم دستکاری شده بود به جای اینکه تولیدات اقتصادی باشند کاملا بیارزش بودند و توان رقابت نداشتند.