فروردین سیاه کسب وکارها
تعادل | فرشته فریادرس |
اسفندماه ۹۸ اقتصاد ایران درگیر یک شوک بزرگ شد؛ شوک ناشی از بروز بیماری «کرونا ویروس». ویروسی که حمله ور شد به کسب وکارها وبا آمدنش روزهای تلخی را در تقویم اقتصاد ایران رقم زد و رونق را از بازارها گرفت. کسب وکارهایی که به روال سابق هرساله چشمشان به دخل ماه پایانی آخرسال کاریشان بود، اما دوسالی است که از همان هم بینصیب ماندهاند. اما این روزهای کرونایی به سال ۹۸ ختم نشد وسال ۹۹ وبا آغاز ۱۴۰۰تبعاتش نمود بیشتری پیدا کرد. سطح درآمدها پایین آمد، تقاضا برای خرید بهشدت کاهش یافت، اما هزینهها افزایشی شد. هر روز که میگذشت آمار مرگ و میرها صعودی و کره کره مغازهها پایین کشیده میشد.رنج مرگ آدمها یک طرف، قصه تلخ تعطیلی کسب وکارها سوی دیگر. دادههای اقتصادی و نمودارها هم وضعیت خوبی را از اقتصادبه نمایش نمیگذاشتند. حمله این ویروس منحوس آنقدر حجیم و بزرگ بود که قدرتهای بزرگ اقتصادی نیز در مواجهه با آن ناتوان ماندند. اما وضعیت ایران متفاوتتر به نظر میرسد؛ اقتصاد تک محصولی و محصور در حلقه تحریمها، حال گرفتار پاندمی کرونا هم شده بود. حمله ویروسی که خسارتش به صاحبان مشاغل با تعطیلی یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد صنفی طی ۲۶ روز تعطیلی فروردین و اردیبهشت ماه 1400 حداقل 130هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
حمله پاندمی به کسب وکارها
سال ۲۰۲۰ دنیا را متحیر کرد؛ آمد، ماند و بحران ساز شد؛ ابربحرانی که از همه مرزها رد شد و ۲۰۲۱ را هم در نوردید. کسی جلودارش نبود. گستره آسیبرسانیاش آنقدر وسیع و بحرانساز است که تخمین زدن آسیبهایش به اقتصاد جوامع هم کار آسانی نیست. شوک ناشی از بیماری کووید۱۹ همه معادلات جهانی را بهم ریخت. اما محققان دست به کار شدند تا اینکه تلاشها نتیجه داد؛ واکسنش کشف شد؛ آنهم پس از ماهها انتظار وجان باختن هزاران نفر. خیلی از کشورها برای توقف این هیولای دهشتناک آستینهایشان را بالا زدند و موفق شدند به مهار بیماری. اما داستان غمانگیز اینجاست؛ «ایران». جایی که به گفته متولی بهداشتش همه دنیا از مدیریت و کنترل این بیماری مخوف از سوی مسوولان ما در حیرتند؛ غافل از اینکه ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.رفتارهای پوپولیستی، دعواهای پینگ پنگی که فقط ضربات محکمتری را به اقتصاد بیمار کشور و صاحبان مشاغل گرفتار در مصائب هزار گونه وارد کرد. اما نگرانیها درباره شیوع این ویروس هولناک در کشور، سیاستگذاران و دولتمردان را بر سر دو راهی تعطیلی کسب وکارها یا تداوم فعالیت آنها قرار داد؛ برخی معتقد بودند به منظور شیوع ویروس کرونا وجلوگیری از تلفات انسانی باید تا جایی که امکان دارد اجازه فعالیت از کسبوکارها گرفته شود. در مقابل برخی دیگر میگفتند از آنجایی که اقتصاد کشور علاوه بر مساله کرونا با تحریمها نیز درگیر است؛ تعطیلی ادامهدار بنگاهها وصنوف اثر سوء بیشتری خواهد داشت و اقتصاد تحریم شده ایران تاب آوری لازم برای تعطیلیهای بیشتر را ندارد و اگر روند تعطیلیها ادامه پیدا کند، بحرانهای جدید اجتماعی واقتصادی بروز خواهد کرد. دولتمردان با نگاه به این دودیدگاه، در سال ۹۹ رویکرد میانهای را دنبال کردند و رای به بازگشایی گام به گام فعالیتهای اقتصادی دادند. اما با ورود به سال ۱۴۰۰ ورق برگشت و آمار مرگهای کرونایی از مرز ۵۰۰ نفر هم عبور کرد. اوضاع وخیمتر از هر زمان دیگری گزارش میشد. رنگبندی کرونایی شهرها دیگر رنگ هشدار یعنی قرمز را هم رد کرد. همین باعث شد تا دولتمردان تصمیم بگیرند که یکبار دیگر سفت و سخت جلوی فعالیت کسبه و بازاریان را بگیرند. دامنه محدودیتها و تعطیلیها گستردهتر شد. بساط کار خیلیها برچیده شد. صاحبان برخی مشاغل هم عطای شغلشان را به لقایش بخشیدند وبا حرفه شان خداحافظی کردند. ضربه محکمتر اما فروردین ۱۴۰۰ بر کسب وکارها فرود آمد. ماهی که نقشه جغرافیایی کرونا در کشور تیره وتار شد و به رنگ سیاه درآمد. کره کرهها پایین آمد و غصهیی که بر دل خیلی از صاحبان مشاغل نشست اما کاری از دست کسی بر نمیآمد. پاتک کرونا به کسب وکارها، خیلیها را بیکار وخانهنشین کرد و خسارت چند هزار میلیاردیش به صاحبان مشاغل فروردین سیاه را در تقویم اقتصاد ایران رقم زد. صاحبان مشاغلی که این روزها دیگر نمیدانند صدایشان را باید به گوش چه کسی برسانند. نه از تسهیلات خبری هست و نه از جبران خسارت. هرچه هست سیاههای است از بدهی وگرفتاری.
صاحبان مشاغل چه گفتند؟
در این میان مصوبهای بود که بدون درنظرگرفتن تبعاتی که داشت؛ رای به تعطیلی بیش از۷۰درصد واحدهای صنفی داد. تخلف هم مساوی بود با پلمب! کسبهای که مقصر این وضع نبودند اما قربانیان بزرگ این پاندمی به شمار میرفتند. وقتی با آنهابه گفتوگو نشستیم تا شاید کسی صدایشان را بشنود؛ گله مند بودند از متولیان امر که دود بیبرنامگیشان به چشم آنها رفته است. مغازههایی که نه خبر از فروشنده بود و نه خریدار و تنها شماره تماسی بود که بر روی کره کرههایشان، حک شده بود برای برقراری تماس.از فروشنده، خیاط و آرایشگر گرفته تا تالاردار و رستوراندار و دیگر مشاغل، همه ناراضی از وضع موجود. وقتی از چالشهایشان میپرسم در این دوران؛ با لحنی سرشار از یک بعض سنگین فرو خورده میگویند: تعطیل میکنند بدون اینکه از صورت بدهی امان، قرض و وام یا چکهایمان خبری داشته باشند. برخی از کسبه هم با حالتی انگار به ستوه آمده از این شرایط، تن صدایشان را بالا برده و میگفتند: «تحریم کم بود، کرونا هم مثل بختک آوار شد برسرمان.» اما حرفشان این بود: «مسوولان درک درستی از مشکلات ما ندارند؛ حتی این روزها که میتوانند با تولید یا واردات واکسن کرونا، جلوی مرگ ومیرها و ضرر و زیان میلیاردی به کسب وکارها را بگیرند، سادهترین راه یعنی تعطیلی مشاغل را انتخاب کردهاند.» برخی هم بودند که با ابراز تاسف از اینکه کسی از درد آنها خبر ندارد، عنوان کردند: همین آقایانی که در ستاد کرونا تصمیم میگیرند تا ما تعطیل باشیم؛ آیا به اینکه ما چگونه باید هزینههای جاریمان مثل اجاره ماهانه، بیمه، مالیات و دهها مورد دیگر را تامین کنیم، فکری کرده اند؟ همه حرف آنها این بود: «دولت اگر میخواهد کرونا را با تعطیلی کسب وکارها، مدیریت کند، باید به قکر جبران خسارتهای وارده به آنها هم باشد.» آنها که این روزها معترض به وضع موجود هستند، به قول خودشان تنها به فکر درآمد یا کسب سود نیستند، بلکه این فشارهای اقتصادی، چک، بیمه، مالیات و... است که امانشان را بریده. این تنها یک روایت کوتاهی بود از آنچه بر کسب وکارها در دوران پاندمی در ایران میگذرد. چه بسیاری از صنوف و بنگاههای کوچک که به دلیل تعطیلیهای اخیر و محدودیت تردد با رکود مواجهاند وحتی توان پرداخت اجارهبها یا پاس کردن چکهایشان را هم ندارند. صنایع و واحدهای صنفی کوچک که در دوران شیوع کرونا و تحریمها با مشکلات ارزی، تامین مواد اولیه، رشد قیمت مواد اولیه، مشکلات مالیاتی، تسویه چک و پرداخت اجارهبها دست و پنجه نرم میکنند، راهی هم برای برون رفت از این وضعیت برایشان ترسیم نشده و چارهای ندارند جز انتظار برای پایان پاندمی! این در حالی است که بنابر آمارها3 هزار نوع رسته صنفی در کشور وجود دارد؛ یعنی بسیاری از مواد اولیه کارخانجات، صنایع، پالایشگاهها، شرکتها و ادارات از طریق اصناف توزیع میشود. این نشان میدهد که اصناف در کلیه زنجیره تولید و خدمات تاثیرگذاری دارند. بنابراین با توجه به نقش اصناف در تامین نیازهای واحدهای مختلف، وقتی از تاثیر تعطیلی و کرونا بر اصناف صحبت میکنیم، باید تاثیر آن بر کل اقتصاد را مدنظر داشته باشیم.تعطیلیهایی که منجر میشود تا تقاضا برای تولید کاهش یابد.حال اگر این وضعیت استمرار پیدا کند، دیگر خسارت محدود به یک بخش اقتصادی نیست، بلکه به کل زنجیره اقتصادی آسیب میزند.
جزییات خسارت کووید ۱۹ به کسب وکارها
اما ببینیم میزان خسارت ناشی از حمله ویروسی به صاحبان مشاغل د دوران پاندمی چقدر تخمین زده میشود. آنطور که دبیرکل اتاق اصناف ایران میگوید: تجربه آماری آذرماه ۹۹ نشان میدهد که در 15 روز تعطیلی که شرایط تقریبا مشابهی با امروز داشتیم، طبق آمار بانک مرکزی 50 هزار میلیارد تومان میزان فروش اصناف کاهش پیدا کرده است. البته این کاهش درآمد به معنای این نیست که 100 درصد آن زیان است. بخشی ارزش خود کالا و بخشی سود احتمالی است که با از دست رفتن آن ضرر ایجاد میشود. به گفته مجتبایی اگر بر اساس همان تجربه آذرماه محاسبه کنیم، برای ۱۰ روز تعطیلات دست کم 33 هزار میلیارد تومان کاهش درآمد و فرصت فروش اصناف خواهد بود. یک تورم حداقل 36 درصدی نیز وجود داشت که در برخی از گروههای کالایی تا بیش از 68 درصد هم رسید. اگر میزان تورم را به صورت متوسط 50 درصد در نظر بگیریم، میتوانیم برای هر ده روز تعطیلی اصناف در سال 1400 پیشبینی کنیم که حداقل 50هزار میلیارد تومان کاهش فرصت فروش برای اصناف به وجود میآید که بخشی از آن خسارت مستقیم و بخشی عدم فروش کالا و خسارت به زنجیرههای بعدی از جمله عدم پاس کردن چکها است.همچنین براساس آمارها، طی ۹ ماهه از اول اسفند ۹۸ تا پایان آبان ۹۹ بیش از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان درآمد از دست رفته در کسب وکارها داشتیم. وقتی واحد صنفی کاهش درآمد داشته باشد یعنی نتوانسته چکهای خود را پاس کند و بدهی خود را به واحد تولیدی بدهد. این امر به معنای خسارت بر چرخه اقتصادی از تولید تا توزیع است.
بنابرآمار اعلامی محمدباقر مجتبایی به «تعادل»، یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد صنفی در ایام 26 روز تعطیلی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ تعطیل بودند، که میزان آسیب وارده به صنوف در این بازه زمانی، حدود 130 هزار میلیارد تومان کاهش فروش در اصناف بوده است. او در خصوص اینکه کدام صنوف بیشتر در معرض ورشکستگی یا تعطیلی قرار گرفتند، میگوید: تالارداران جزو متضررترین صنوف هستند که طی 15 ماه کرونایی کمتر از یک ماه و به صورت محدود اجازه فعالیت داشتند و عملا 3800 واحدصنفی تالاردار خسارت ۱۰۰ درصدی از کرونا دیدهاند. اماوقتی از او در مورد تعداد چکهای برگشتی در دوران پاندمی میپرسم، اینطور میگوید: طی این 26 روز تعطیلی در دو ماه فروردین و اردیبهشت، صنوف با حداقل 500 هزار فقره چک برگشتی روبرو خواهند شد. اما بنابر آمار اعلامی او، طی آذرماه سال 99 که 15 روز آن اکثر شهرها با وضعیت قرمز روبه رو بودند و حدود 70 درصد اصناف تعطیل بودند، فقط تعداد 893 هزار فقره در آذرماه برگشت خورد که اکثر چکها مربوط به اصناف بود، آن هم با ارزش 23 هزار میلیارد تومان. دبیرکل اتاق اصناف ایران در مورد اینکه چه تعدادافراد شاغل در دوران پاندمی بیکار شدند، نیز بیان میکند: پیش بینی میکنیم حداقل ۴۵۰ هزار شاغل در صنوف طی این 15 ماه شغل خود را از دست داده باشند؛ البته این به معنی تعطیلی 450 هزار واحد صنفی نیست بلکه از دست دادن شغل 450 هزار شاغل اصناف در صنوف مورد نظر است. با همه اینها چند روزی است که محدودیت فعالیت برخی از مشاغل برداشته شده، اما هنوز مشاغلی هستند که در این روزهای سیاه کرونایی همچنان با تابلوی ایست دولتمردان، اجازه فعالیت ندارند و بلاتکلیفند. اما ای کاش متولیان امر برای حل مشکلات واحدهای صنفی و تولیدی در این دوران پاندمی تدبیر بیشتری به خرج میدادند تا نان خیلیها آجر نشود.