زلزله در بورس
حامد علیمحمد
شکست حتمی است؛ این جمله در تمام طرحهای مورد نظر در خصوص بهبود عملکرد شاخص بازار بورس بوده است که به واقعیت تبدیلشده و در دوران مختلف که بازار سرمایه شروع به ریزش کرده بود تصمیماتی برای جلوگیری از سقوط مرگبار گرفته شد ولی هیچکدام به مقصود موردنظر نرسید و البته بیشتر هم به ضرر سهامداران بوده حال وضعیتی که گریبانگیر برخی سهمهای موجود بازار شده تشریح کردنی نیست در هفتههای اخیر شاخص که تماماً قرمز بوده برای تسکین در هفته یک یا دو روز شاخص سبز شده است که هیچ سودی برای عام نداشته است. سهام که در طول سقوط بازار به حدود ۹۰ درصد زیان از روز اوج خود رسیده و هنوز خریداری برای سهام پیدا نشده و هنوز برخی در صف فروش هستند یا برخی از سهام که در طی دوره یکماهه با چندین بار بسته شدن و باز شدن بدون محدودیت نوسان بازشده و در هر مرحله باز شدن با منفیهای بالاتر از۳۰ درصد شروع به معاملهشده است و این در حالی است که ناظر بازار تایید معاملات را انجام داده و در طی یک ماه بیش از ۶۰ درصد برخی از سهام سقوط را تجربه کردند و هنوز هم اصلاحی وجود نداشته و همچنان روند رو به افول را تجربه میکنند. در همین منوال طی چند هفته اخیر چندین عرضه اولیه نیز وارد بازار شده ولی استقبال چندانی صورت نگرفته است و در آخرین عرضه اولیه خرید حدود دومیلیونی بوده که نسبت به اوج بازار نزدیک به پنج میلیون سهامدار کمتر در این عرضه شرکت کردند همین عوامل سبب شده است تا امید از بورس رخت ببندد و همان سهام عرضه اولیه شده در سال گذشته به کمتر از قیمت اولیه خود برسد. در روزهای نزدیک به انتخابات باید دید در وعدههای ریاستجمهوری جدید چه میزان به بورس تأکید خواهد شد تا بتوانند مردم را امیدوار کنند. این در حالی است که مردم دیگر اعتمادی به وعدههای دولت در مورد بازار سرمایه ندارند و چنان شکستی که در عمرشان تجربه نکرده بودند را در دوره کمتر از یک سال متحمل شدهاند و جبران این زیان گسترده ملی برای افراد آحاد جامعه بسیار زمانبر است و چهبسا برخی دیگر امکان برگشت به سرمایه اولیه خود را نخواهند داشت. در ادامه دولت مردم را صراحتاً دعوت به بورس کرده بود حال با ریزش۸۰ درصد به بالای بازار سرمایه سخنانی نهچندان کارشناسی و غیرقابلباور ارایه دادهاند که این فاجعه تاریخی بورس را فرازو نشیب عادی بازار سرمایه مطرح کردند که چنان سخنانی مورد مقبولیت کمتر فردی خواهد بود.