اقتصاد بدون الگو
پیمان مولوی
آیا کسی میداند الگوی مشخص اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری چیست؟ سالهاست که اقتصاد ایران به دنبال رسیدن به کرانههای توسعه است. سالهاست که برای دستیابی به این امر تلاش صورت میگیرد، اما توفیقی حاصل نمیشود. سالهاست در حال حرکتیم، میرویم و میرویم ولی به اهداف از پیش تعیین شده برای توسعه نمیرسیم. جایی که اقتصاد ایران روی آن قرار دارد هر نامی میتواند داشته باشد به جز توسعه. آیا مدل اقتصاد ما چینی است؟ ژاپن؟ پاکستان؟ لهستان؟ بتسوانا؟ یا میخواهیم مدل خودمان را در جهان ثبت کنیم؟ شاید هم نه مدل ونزوئلا چاوز.... واقع آن است که هر اقتصادی برای دستیابی به امر توسعه نیازمند الگوی شفافی از توسعه است. در جریان مناظرات انتخاباتی هیچ مدل تازه و الگوی مبتنی بر توسعه در میان اظهارات نامزدهای انتخاباتی مشاهده نشد. در جریان مناظرات 7نفری که به عنوان نامزدهای نهایی راهی آوردگاه انتخابات شدهاند، هیچ الگویی مشخصی که بر اساس آن بتوان تصویری از برنامههای راهبردی در حوزه اقتصاد مبتنی بر توسعه به دست آورد ارایه نشد. الگویی که بتواند تصویری از ایران توسعه یافته در افق پیش رو فراهم کند. گزارشی وجود دارد که ضروری است نامزدهای انتخاباتی و اساسا تمام مدیران ایرانی بخوانند.این گزارش تحت عنوان الزامات رشد 8درصدی توسط 17کشور بزرگ دنیا که توانستند بیش از 30سال رشد بالای 7درصد را تجربه کنند در مرکز پژوهشهای مجلس منتشر شده است. جالب است بدانید بررسیها میان این کشورها یکسری معیارهای یکسان را نمایان میکند. نخستین ضرورت دستیابی به یک چنین رشدی، ارتباط پویا با اقتصاد جهان بوده است. الگوی مشخص یک چنین نمونههایی چین است که از دهه 80 میلادی چرخشی را به سمت جهان پیرامونی آغاز کرد و توسعه در این کشور نیز از همین ایام آغاز شد. نمونه دیگر یک چنین گزارههایی کره جنوبی است که بعد از جنگ جهانی دوم تغییرات مورد نظر را آغاز و از دهه 70 با سرعت بیشتری این مسیر را پیموده است. مساله بعدی برای توسعه، ایجاد پساندازهای ملی است. مورد بعدی حکمرانی مناسبی است که الگوی مشخصی را طراحی اجرا کند. سایر گزارهها نیز در این گزارش به درستی اشاره شده است. این روند اما در کشور ما در یک وضعیت ابهامآمیز قرار دارد. ما هنوز نمیدانیم در این سرزمین اقتصاد قرار است به صورت لیبرالیستی باشد؟ سوسیالیستی است؟ بازار آزاد مدنظر قرار دارد؟ یا اقتصاد متمرکز مورد توجه قرار دارد. الگوی اقتصادی ایران برگرفته از چین است؟ کره جنوبی است؟ بوتسوانا است؟ اروپا است؟ یا الگوی بومی دیگری است که طراحی و اجرا شده است؟ علیرغم این ضرورتها هیچکدام از نامزدها کوچکترین اشارهای به این الگوها نکردهاند. کشوری که الگویی متناسب خود از توسعه را ارایه ندهد، نمیتواند فاصله خود را با توسعه کم کند. ما نه تنها الگویی برای توسعه نداریم، بلکه دههها است مبتنی بر آزمون و خطا حرکت نوسانی را تجربه میکنیم. آزمون و خطایی که دادههای برآمده از آن نه جایی ثبت میشود و نه پردازش مناسبی در خصوص آن صورت میگیرد.یعنی اقتصاد ایران حتی از آزمون و خطایی که دارد، بهرهبرداری مناسبی نمیکند. مجموعه این عوامل در حکم آلارمهای خطری است که چشماندازی پیش روی اقتصاد ایران طی سالهای 1400 تا 1404 را نیز غبارآلود تصویرسازی میکند. تاسفآور اینکه این مطالبه از سوی رسانهها و افکار عمومی هم مطرح نمیشود. زمانی که مطالبهای به درستی وجود نداشته باشد، پاسخی هم وجود نخواهد داشت. این یکی از موضوعاتی است که به نظرم ضروری است، رسانههای تخصصی و محیطهای آکادمیک در خصوص آن به بحث و تبادل نظر بپردازند تا ابعاد پنهان آن مشخص شود.