توانایی فهم ساختارهای بین المللی
آلبرت بغزیان
بعد از جنگ جهانی دوم عرصه مناسبات جهانی رنگ دیگری به خود گرفت و جهان متوجه این واقعیت شد که بدون تعامل و همکاری میان کشورهای مختلف نمیتوان به توسعه پایدار و همه جانبه دست پیدا کرد. در این مدل اقتصادی و ارتباطی، ساختارهایی در نظر گرفته شد تا از طریق این ساختارها هم از یک طرف بهبود وضعیت اقتصادی و تجاری کشورها ممکن شود و هم امکان سوءاستفاده برخی جریانات تاریک و سیاه از صحنه اقتصاد مسدود شود. به عنوان نمونه سازمانهایی چون صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و متعاقب آن هم بحث تشکیل کنوانسیونهای مقابله با پولشویی در دستور کار قرار گرفتند. اغلب کشورها پذیرفتهاند که در بطن این مناسبات ارتباطی برنامههای اقتصادی و تجاری خود را پیریزی و پیگیری کنند. بنابراین زمانی که این سازمانها توصیه میکنند که با فلان کشور تجارت صورت بگیرد، کشورهای مختلف با آن کشور تعاملات دامنه داری برقرار میکنند و در سوی مقابل زمانی که این سازمانها اعلام کنند که فلان کشور و گروه، اقتصاد شفافی ندارد، کشورهای مختلف نیز از معامله با کشورهای یاد شده پرهیز میکنند. کشوری که کنوانسیونی مانند fatf را نمیپذیرد، این پالس را به فضای بین المللی ارسال میکند که مایل به شفاف سازی فعالیتهای اقتصادی خود نیست. طبیعی است که کشورهای دیگر نیز قبول نمیکنند که ریسک تجارت و قرار داد اقتصادی با یک چنین اقتصادی را بپذیرند. البته در همه اسناد و کنوانسیونهای بین المللی مفادی وجوئد دارد که ممکن است برخی کشورها ابعاد و زوایای گوناگون آن را قبول نکنند. به عنوان نمونه چین یا روسیه اعلام میکنند که فلان بند از fatf را نمیپذیرد. حتما ضروری نیست که همه بندها fatf پذیرفته شود. ایران میتوان موضوعاتی را برای خود در نظر بگیرد و اعلام کند که این موارد را نمیپذیرد. اما زمانی که اساس این کنوانسیون از سوی ایران انکار میشود، سایر کشورها حاضر به توسعه مناسبات با ایران نیستند. وقتی عضو کنوانسیون خاصی نباشید، نمیتوانید از مزایای گسترده آن نیز استفاده کنید. قتصادی ایران در شرایط فعلی نیازمند حل مشکل تورم، تحقق رشد اقتصادی، اشتغالزایی و جهش تولید است. برای این منظور باید سرمایهگذاریهای پایدار در کشور صورت بگیرد. برای جذب سرمایهها باید زمینه توسعه مناسبات با جهان فراهم شود. زمانی که یک سرمایهگذار مشاهده میکند که ایران عضو fatfنیست. آن را نمیپذیرد و شفاف سازی لازم را در اقتصاد صورت نداده، طبیعی است که حاضر نخواهد بود، سرمایه خود را به ایران منتقل کند. طبیعی است بدون سرمایهگذاریهای پایدار خارجی، امکان حل مشکلاتی چون تورم، بیکاری، فقر و...ممکن نخواهد بود. همین امروز برای اینکه ایران wto را نپذیرفته در مواجهه با ناهنجاریها و اجحافهای اقتصادی توسط کشورهایی چون چین و ترکیه نمیتواند به سازمان تجارت جهانی شکایت کند و منافع خود را تامین کند. در واقع مضرات عدم حضور در ساختارهای اقتصادی جهانی بسیار بالاست و اقتصاد ایران را دچار انزوایی خودخواسته خواهد کرد. با این توضیحات باید دید آن دسته از نامزدها و جریاناتی که از عدم اثرگذاری حضور در این کنوانسیونها سخن میگویند، آیا از سر ناآگاهی و جهل است که این نوع اظهارات را مطرح میکنند یا اینکه دانسته و با اهداف خاصی یک چنین مواردی را مطرح میکنند. مشخص است، چه فرد یا جریاناتی خواستار انزوای کشور هستند. بیشتر کاسبان تحریم و برخی جریاناتی که از واسطهگریها بهره میبرند، موافق این نوع انزوا طلبیها هستند. آنچه که به عموم مردم مربوط میشود و منافع عمومی کشور بهبود مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی است. مناسباتی که میتواند بخشی از نیازهای اقشار محروم کشور را برای بهبود نسبی وضعیت معیشتی تامین کند و بخشی از مشکلات فعلی را حل و فصل کند.