در آستانه فصلی نو در بورس

۱۴۰۰/۰۳/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۹۴۱۸
در آستانه 
فصلی نو در بورس

علیرضا توکلی

دورنمای بورس طی 4یا 8سال آینده چگونه خواهد بود؟ مهم‌ترین گزاره‌هایی که دولت آینده در مواجهه با بازار سرمایه باید مورد توجه قرار دهد، کدام موارد هستند؟ نحوه کنشگری فعالان بازار سرمایه چگونه باید باشد؟ این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این دست این روزها در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در فضای عمومی و محافل اقتصادی کشور مطرح هستند. شخصا معتقدم با توجه به 2 قانون مناسبی که در خصوص بازار سرمایه وجود دارد که یکی قانون توسعه بازار اوراق بهادار و دیگری نیز قانون توسعه ابزارها است، حقیقتا مشکل و کمبود قانونی در بازار سرمایه کشور وجود ندارد. در واقع نقشه راه تقنینی کشور کمبود خاص و ویژه‌ای را احساس نمی‌کند و می‌توان با ظرفیت‌های موجود این بازار را به سمت ثبات هدایت کرد، البته این این معنا نیست که مشکلات مدیریتی در بازار سرمایه کشور وجود ندارد و کاستی‌هایی در این حوزه اقتصادی وجود ندارد. دامنه وسیعی از مشکلاتی که در بازار سرمایه کشور مشاهده می‌شود، مشکلات درونی است و مشکلات حاکمیتی بارزی در این حوزه مشاهده نمی‌شود. این گزاره در صورتی معنا پیدا می‌کند که همگی یک تعریف مشخص از بازار داشته باشیم. از منظر من بازار جایی است که فرآیند عرضه و تقاضا، قیمت انواع اوراق بهادار را مشخص می‌کند. اما در این میان ممکن است، فردی اعتراض کند و این پرسش را مطرح کند که چرا بازار سرمایه کشور مانند برخی برهه‌ها، رشد 500درصدی را تجربه نمی‌کند؟ من این کاستی را اشکال بازار نمی‌دانم و معتقدم ارتباطی با فعل و انفعال کلی بازار ندارد. بازار نشان‌دهنده اقتصاد واقعی یک جامعه است و تصویری شفاف از وضعیت کلان اقتصاد را نمایان می‌کند. اگر اقتصاد واقعی رشد کند و سازوکارهای موجود در آن روند منطقی داشته باشد، بازار سرمایه هم رشد می‌کند.در نقطه مقابل نیز چنانچه مکانیسم بازار در مسیر نوسان و کاهش نزول‌ها قرار داشته باشد، این نوسانات در بازار نیز نمایان خواهد شد. اساسا کار اصلی یک بازار این است که تصویری شفاف و واقعی از فعل و انفعالات موجود در آن بازار را نشان دهد.مانند دماسنجی که وظیفه دارد، دمای هوا را در زمان گرمی و سردی به درستی نشان دهد. دماسنج کاری به علت گرم شدن و به علت سرد شدن و نحوه گرما یا سرما ندارد؛ یک دماسنج درست کارش این است که گرمای هوا یا سرمای هوا را به‌طور شفاف نشان دهد. اگر امروز وضعیت بازار سرمایه کشور ما و شاخص بورس در شرایط مناسبی قرار ندارد و برخی شرکت‌های بورسی از نظر سودآوری وضعیت ایده‌آل را ندارند، باید در آینده سیاست‌گذاران کلان کشور مانند مجلس، وزارت صمت، وزارت اقتصاد یا بانک مرکزی از طریق تصمیم‌سازی‌های درست، شاخص‌های کلان اقتصاد را در نقطه مطلوب‌تری قرار دهند. 

در واقع این تصمیمات شمایل کلی اصلاحات اقتصادی را شکل می‌دهد که سال‌هاست یکی از مطالبات جدی فعالان اقتصادی محسوب می‌شوند. شخصا از دولت جدید و جریانی که ساختار اجرایی کشور را به دست می‌گیرند، توقعی در خصوص بازار سرمایه ندارم. تمام مشکلات موجود در بازار سرمایه از طریق سازو کارهایی که در بطن بازار وجود دارد، قابل حل هستند. مسائلی که در حوزه سازمان بورس، بورس‌ها و نهاهای مالی هستند و نیازی به دخالت سایر بخش‌های تصمیم‌ساز ندارند. بر این اساس دولت تنها کاری که در خصوص بازار سرمایه باید مد نظر قرار دهد، آن است که کاری نکند و اجازه دهد بازار روند طبیعی خود را طی کند. از طریق این روند طبیعی است که بازار می‌تواند از طریق مکانیسم‌های درون‌زا، کاستی‌های خود را شناسایی و از طریق تصمیمات منطقی برنامه‌ریزی برای حل و فصل آنها را در دستور کار قرار دهد. باید امیدوار باشیم که مسوولان ساختار اجرایی کشور در دوران جدید اهمیت این فرآیند را درک کنند و زمینه تحقق آن را فراهم کنند.