نابودی فقر چهار ساله غیرممکن است
مناظرهها تمام شد. روز جمعه قرار است رییسجمهوری بعدی انتخاب شود، اینکه در تمام مناظرهها مردم به جز شعار چیز دیگری نشنیدند و هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی نتوانستند برنامهای مدون و دقیق برای بهتر شدن وضعیت معیشت مردم ارایه دهند، واقعیت تلخی است که نمیشود به راحتی از آن گذشت. این روزها مشکلات اقتصادی بیش از هر زمان دیگری مردم را پریشان حال کرده است. اینکه نگرانی برای تامین هزینههای زندگی به یکی از دغدغههای اصلی مردم تبدیل شده بسیار حقیقی است و به گفته بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد هیچ کس نمیتواند ادعا کند که میتواند با عصای جادویی خود تمام این مشکلات را به راحتی حل کند و وضعیت اقتصادی کشور را به راحتی سر و سامان ببخشد. وضعیت بورس اسف بار است، مردم زیر بار فشارهای اقتصادی کمر خم کردهاند. اینکه کاندیداها وعده یارانههای 450 هزار تومانی و یک میلیون تومانی به مردم میدهند، اینکه قصد دارند به جای توسعه اقتصادی کشور همیشه مردم را محتاج دولت نگاه دارند روندی است که قطعا قرار نیست راه به جایی ببرد و قطعا محکوم به شکست است. هر گونه افزایش یارانهها میتواند به تورم بیشتر بینجامد و در این بین فاصله طبقاتی را بیشتر و بیشتر میکند. این روند نمیتواند باعث رضایتمندی مردم شود. در حالی که از سوی دیگر تولید در کشور به معضلی دیگر تبدیل شده و بسیاری از تولیدکنندگان کوچک و بزرگ یا نابود شدهاند یا در آستانه نابودی هستند. با توجه به این شرایط باید نشست و دید در 4 سال آینده قرار است چه اتفاقی برای بهتر شدن وضعیت اقتصادی کشور که در حال حاضر مهمترین دغدغه مردم به شمار میرود، رخ خواهد داد.
کاهش تورم و کاهش قیمتها
همزمان باید انجام شود
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در این باره میگوید: اینکه ما بگوییم نرخ تورم را کاهش میدهیم با اینکه بگوییم قیمتها را کاهش خواهیم داد، فرق دارد. پس اگر مثلا برای سال بعد نرخ تورم را ۱۵درصد کاهش دهیم، خیلی جای خوشحالی ندارد، بلکه هم باید جلوی افزایش قیمت را گرفت و هم قیمتها را کاهش داد. او در خصوص وعده اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری و امکان عملیاتی شدن چنین وعدههایی میافزاید: ببینید این وعدهها کلیشهای است و ما هر دوره آنها را از کاندیدای مختلف میشنویم. اینها مواردی است که برای قشر ضعیف و کمدرآمد جامعه بسیار اهمیت دارد برای همین کاندیداها سراغ این وعدهها میرونداما اینکه چقدر عملیاتی میشوند جای بحث دارد.
وعدههای کاندیداها تورمزاست
این استاد دانشگاه با انتقاد از برنامه اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری ادامه میدهد: من یک بار هم در این مناظرهها و اعلام برنامهها ندیدم که حتی یک کاندیدا از کاهش قیمتها صحبت کند. ببینید اینکه ما بگوییم نرخ تورم را کاهش میدهیم با اینکه بگوییم قیمتها را کاهش خواهیم داد، فرق دارد. پس اگر مثلا برای سال بعد نرخ تورم را ۱۵درصد کاهش دهیم، خیلی جای خوشحالی ندارد، بلکه هم باید جلوی افزایش قیمت را گرفت و هم قیمتها را کاهش داد؛ این دو باید با هم انجام شود. بغزیان میگوید: قیمت مسکن و خودرو و مواد غذایی باید کاهش پیدا کند تا قدرت خرید بالا برود. من نمیدانم چرا کسی از ارزانی یا همان تورم منفی صحبتی نمیکند! در واقع وعدههایی که داده شده امکان تحقق دارد اما چنین اقداماتی تورمزاست. همین که ارزانی شود و تورم صفر شود برنامه تنظیم و مسائل به تدریج حل خواهد شد. یکی از این کاندیداها میگوید «ازدواج از شما مسکن از ما» خب بدون اینکه برنامهای برای کاهش قیمت مسکن داشته باشیم نمیتوان چنین حرفی زد. او با بیان اینکه تمام این وعدهها تورمزاست، تاکید میکند: الان قدرت خرید مردم به قدری پایین است که نمیتوانند همان مسکن ارزان را هم تهیه کنند. در هر صورت باید منتظر ماند و دید. دفعات قبل هم کاندیداها از نوسانات نرخ ارز ایراد میگرفتند و الآن هم همین است اما سوال این است که چطور دو هفته است قیمت ارز ثابت مانده یعنی قبلا نمیتوانستیم این کار را انجام دهیم ولی در دو هفته مانده به انتخابات میتوانیم؟ این نشان میدهد ارادهای برای انجام آن وجود نداشته است الآن هم بیشتر بحث وعدهدادن و جمع کردنِ رای است.
در جایی که فساد وجود دارد
نباید حرفی از حذف قیمتگذاری دستوری زد
بغزیان در انتقاد به افرادی که مخالف قیمتگذاری دستوری دولت هستند، میگوید: قیمتگذاری دستوری یعنی دولت قیمت برخی چیزها مثل سیمان و فولاد و امثال آن را پایین نگه میدارد و گروهی از این مینالند که چرا دولت قیمتها را با دستور پایین نگه داشته است. اینها درواقع میخواهند قیمتها افزایش پیدا کند و میگویند بهانه کمبود تولید و به صرفه نبودنِ تولید همین قیمتگذاری دستوری است. ولی این را باید بدانیم که در شرایط فعلی در اقتصادی که رانت و انحصار وجود دارد و اراده برای مبارزه با فساد و رانت کم است مسلما دولتها باید در اقتصاد دخالت کنند تا نگذارند سوءاستفاده صورت گیرد. در غیر اینصورت رها کردن اقتصاد و اینکه نام آن را خروج از قیمتگذاری دستوری بگذاریم همانا و افزایش قیمتها همان. او میافزاید: البته باید توجه داشته باشیم اینکه دولت چگونه دخالت کند و چگونه قیمتگذاری دستوری انجام دهد مهم است و باید روی آن فکر کرد. نفس قضیه اشکالی ندارد بلکه شیوه اجرای آن مشکلزا است. در بین کاندیداها کسی از اصلاح شیوه قیمتگذاری صحبت نمیکند و فقط میگویند باید قیمتگذاری دستوری برداشته شود و این غلط است.
برخی ارز ۴۵۰۰ تومانی میگیرند اما
با ارز ۲۵هزار تومانی قیمتگذاری میکنند!
بغزیان با تاکید بر اینکه قیمتها باید کنترل و کاهش پیدا کند، میگوید: نظارت بر قیمتها مخصوصا کالاهای اساسی که ارز دولتی به آن تعلق میگیرد اهمیت بسیاری دارد. چرا باید قیمت کالایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی تولید یا وارد میشود براساس ارز ۲۵هزار تومانی قیمت گذاری شده باشد؟ هیچ کدام از کاندیداها به این موضوع اشاره نکردند که افرادی که ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفتند و کالا را آزاد فروختند یا احتکار کردند، را شناسایی کنند اما صحبت از مبارزه با فساد میشود. این استاد دانشگاه اظهار میدارد: راهکارهای کاندیداها تا جایی که من دیدم عملیاتی نیست. ولی اینکه ما میتوانیم مسکن ایجاد کنیم و قیمتها را کاهش دهیم عملی است اما شیوههایی که ارایه کردند، تضمینی برای محقق شدن ندارد.
حذف یارانه از حاملهای انرژی
باعث افزایش قیمت میشود
بغزیان در خصوص یارانه پنهان میگوید: ببینید در همهجای دنیا دولتها به کالاهایی یارانه میدهند اما خب منابع آن از مالیات تامین میشود و به همین دلیل بر کسری بودجه خود نظارت میکنند. همانطور که مالیات توجیه میشود یارانه هم توجیه میشود. برخی وقتها یارانه را به کالاهایی میدهند که به همه تعلق نمیگیرد؛ مثلا برای کالایی ارز ۴۲۰۰ تومانی میدهند اما آن کالا با قیمت آزاد به فروش میرسد اینها را باید کشف کرد و یارانه را از آن برداشت. ما میگوییم این یارانههای پنهان را کشف کنید و پول آن را به مردم بدهید. این استاد دانشگاه میگوید: باید متوجه باشیم که حذف یارانه از حاملهای انرژی باعث افزایش قیمت میشود. حذف یارانه و رساندن آن به افراد نیازمند باعث ایجاد عدالت میشود. درواقع نگرانی ما بحث عدالت اجتماعی است؛ یعنی همه نباید مشمول این یارانه شوند و به همین دلیل است که اسم آن را هدفمندسازی یارانهها گذاشتهاند اما اصلا هدفمند نشد. بغزیان با بیان اینکه ما در حال حاضر به همه یارانه میدهیم، میافزاید: اگر ما ۶۰ میلیون مستحق دریافت یارانه داریم باید بگوییم که واویلا! یعنی ما نتوانستیم عدالت اجتماعی و درآمد کافی ایجاد کنیم و این فاجعه است. اگر ما به جایی برسیم که بگوییم ۲۰میلیون نفر را شناسایی کردیم و به آنها یارانه بدهیم این درست است. اما در صحبتهای کاندیداها خبری از حذف یارانهبگیرهای غیرنیازمند نیست. او میگوید: در واقع اگر ما یارانه بگیرهای مستمند خود را شناسایی و سهم باقی را به آنها بدهیم، آن وقت میتوانیم از یارانه ۴۰۰ تومانی صحبت کنیم. اما راهکارهایی را که کاندیداها برای پرداخت یارانه به آن اشاره کردند، پیچیده است و تضمینی برای اجرایی کردن آن نیست.
فقر را نمیشود نابود کرد اما فقیر را
میشود نابود کرد!
استاد دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان فقر را طی ۴ سال نابود کرد، اظهار میدارد: فقر را نمیشود نابود کرد اما فقیر را میشود نابود کرد! وقتی نرخ تورم بالاست یعنی فقر گسترش پیدا میکند. ببینید نرخ تورم جلوتر از افزایش دستمزد است و حتی قیمتها خیلی جلوتر از خود دستمزد هستند بنابراین تورم روی قیمتها حساب میشود و معلوم که در چنین شرایطی فقر از بین نمیرود.
بغزیان میگوید: یکی از کاندیداها گفته تورم مثل یخی است که درآمدها را آب میکند؛ بله درست است این از مقدمات علم اقتصاد است همه آن را میدانند آیا دولت تا به الآن آن را نفهمیده است؟ خیر ما نمیخواهیم وضعیت را درست کنیم. ما به حدی رسیدهایم که اگر فقر را بخواهیم در همین حد نگه داریم هنر کردهایم. او در پایان میافزاید: به هیچوجه چهارساله نمیتوان فقر را نابود کرد. مسلم است که وقتی تورم و رکود اقتصادی و بیکاری بالاست فقر را نمیشود از بین برد. این چیزی است که حتی اروپا و امریکا هم نمیتواند ادعا کند که فقر را ریشهکن خواهد کرد چه برسد به اینجا.