شانزده ساعت کار در هفت روزِ هفته!
زهرا معرفت|
«دورکاری» واژهای است که برای خیلیها بعد از شیوع کرونا مفهوم پیدا کرد و شاید به همین دلیل است که برای خیلیها با «سهلکاری» هم معنی است؛ نشستن زیرکولر یا کنار بخاری و کار کردن با لپ تاپ و موبایل، این تصویری است که خیلیها از دورکاری دارند.
کارکردن از ۸ صبح تا ۱۲ شب در هفت روز هفته با حقوقی کمی بیشتر از پایه وزارت کار شاید به شوخی شبیه باشد اما کاملا جدی است! «دورکاری» واژهای است که برای خیلیها بعد از شیوع کرونا مفهوم پیدا کرد و شاید به همین دلیل است که برای خیلیها با «سهلکاری» هم معنی است؛ نشستن زیرکولر یا کنار بخاری و کار کردن با لپتاپ و موبایل، این تصویری است که خیلیها از دورکاری دارند. اما به جرات میتوان گفت که مفهوم دورکاری برای آنها که ماهیت کارشان با دورکاری عجین شده است با آنچه در این دوسالِ شیوع کرونا باب شده زمین تا آسمان فرق دارد.
کسب و کارهای آنلاین طی ده سال گذشته در ایران رشد قابل توجهی داشتهاند و امروز بخش قابل توجهی از نیروی کار در بازار کار آنلاین مشغول به کار هستند. اگرچه در این بازار طیف وسیعی از نیروها از کارگر ساده تا ماهر در شرایط مختلف کار میکنند اما به نظر میرسد شرایط برای استثمارِ عریان - حتی به راحتی میتوان گفت وحشیانه - در این بازار بسیار مهیاتر از بازار کار معمول است. تنها کافی است به چند نمونه از روایتهای کار در یکی از بخشهای این بازار اشاره کنیم تا وضعیت به خوبی دستمان بیاید.
استثمارِ عریان در بازار کار آنلاین
شانزده ساعت کار در کل روزهای هفته بدون وقفه؛ این روایتِ سمیرا از شرایط کار در یکی از سایتهای نسبتا معتبر به عنوان ادمین یا همان گرداننده صفحه اینستاگرام و تلگرام است. «هم بیمه هستم و هم حقوق پایه میگیرم اما ساعت کاری معمولی ندارم. در واقع همیشه کار میکنم و باید حواسم باشد تا خبری از زیر دستم در نرود. حتی برای تعطیلی در جمعهها هم باید مرخصی بگیرم! از ابتدا که قرار شد این کار را بپذیرم شرط همین بود که مدیریت این صفحات کلا با من باشد که الآن دیگر کم آوردهام. ارزشی ندارد تمام وقتم را صرف چنین کاری کنم.» او در مورد وضعیت حقوقش میگوید: «یک میلیون بیشتر از حقوق پایه به من میدهند. یعنی برای ۸ ساعت اضافه کارِ اجباری فقط یک میلیون تومان اضافه حقوق میگیرم و این خیلی کم است. ترجیح میدهم این یک میلیون را ندهند اما من هم مثل باقی مردم ۹ ساعت کار کنم.»
وضعیت نسرین به مراتب بدتر از مورد قبل است. او معلول است و کار در خانه را به هر نوع کار دیگری ترجیح میدهد. روایت او از شرایط کاریاش درواقع روایت استثمار مطلق است: «من معلولیت دارم و دورکاری برای من فرصت خوبی است. نه تمایلی به کار در خارج از خانه دارم و نه خیلی برایم راحت است. سال گذشته به واسطه یکی از دوستانم برای کار در یکی از سایتها معرفی شدم. از صبح کار میکنم تا شب با حقوق یک و نیم میلیون تومان و بدون بیمه. امسال هم هنوز حقوقم را زیاد نکردهاند. کارفرما میگوید شرایط همین است و پول نداریم اگر نمیخواهید بروید ولی من نمیتوانم بروم؛ کار به سختی گیر میآید آن هم برای من که معلولیت جسمی دارم.» سال گذشته با شیوع کرونا دولت برای چند هفتهای اعلام دورکاری کرد. شرایط دورکاری ظاهرا به مذاق بسیاری از کارفرمایانی که کسب و کار آنلاین داشتند خوش آمد و برای ماهها آن را ادامه دادند. در این بین برخی برای همیشه دفتر را بستند و دورکاری کارکنان را همیشگی کردند. دورکاری برای عدهای تبدیل شد به دور کارکردن اما همیشه کار کردن!
طبقه کارگر مشغول تولید ثروت
برای کارفرما
فرشاد اسماعیلی (حقوقدان و پژوهشگر حقوق کار) برای ورود به بحث وضعیتِ بازار کار آنلاین در ابتدا یک دستهبندی سهگانه از نیروهای کار ارایه داد و گفت: گروهی دستهبندی سهگانه و گروهی دستهبندی پنجگانه در این زمینه ارایه دادهاند. به اعتبارِ یک دستهبندی سه گانه، استخراج و تولید مواد اولیه که با مواد طبیعی سروکار دارد، مثل جنگلها، معادن، ماهیگیری و… به عنوان بخش نخست اقتصاد معرفی میشوند. قدرت استعماری در این بخشِ اقتصاد خیلی فعال است و در کشورهای توسعه نیافته بخش اعظمی از طبقه کارگر مشغول تولید ثروت در این بخش هستند.
او ادامه داد: بخش دوم صنایع تولیدی هستند که اینها به نوعی خروجیهای بخش اول را قابل استفاده میکنند و به صورت محصول نهایی درمیآورند. این بخش خلق ثروت بسیاری دارد و حجم بالایی انرژی اعم از گاز و برق و آب مصرف میکند بنابراین موجب تخریب محیط زیست میشود. در کشور ما این بخش مصداق زیادی دارد و بهطور کلی در کشورهای در حال توسعه این بخش خیلی فعال است. اسماعیلی گفت: بخش دیگری از اقتصاد که ما با آن سروکار داریم بخش خدمات است. مشتری این بخش میتواند همان بخشهای اول و دوم یا مصرفکننده نهایی باشد. از شبکه حمل و نقل و توزیع گرفته تا خدمات پزشکی و حقوقی و آموزشی و حتی خدمات آنلاین در این بخش جا میگیرد. این پژوهشگر کار ادامه داد: نزدیک به صد سال است که معتقدند فرآیندی پیش آمده به نام فرایند «سومینسازی» که بخش اعظمی از کارگران از حوزههای اول و دوم به بخش سوم سرازیر شدهاند. به علاوه سرعت و فعالیت رشد صنعت خدمات در عصر همهگیری ویروس کرونا بسیار بیشتر شده است. ارزش مادی که این بخش از اقتصاد تولید میکند حتی قابل قیمتگذاری هم نیست؛ چون از طرفی این محصولات و دستاوردهای آن خیلی عینی نیستند و علاوه بر آن فرایند ارزشگذاری آن بسیار پیچیده و به فاکتورهای متعددی وابسته است.
قواعدِ غیرمنصفانه کار در بازار
خدمات آنلاین
این حقوقدان با بیان اینکه خدمات آنلاین نیز بخشی از این اقتصاد را دربرمیگیرد، گفت: مهارت و میزان تواناییهای فرد در تعیین وزن و جایگاه او در فضای کسب و کار آنلاین اهمیت دارد و با توجه به این موضوع احتمالِ به هم ریختن قواعدِ منصفانه کار وجود دارد چراکه فرد مجبور است برای بالابردنِ توانایی خود از ساعات فراغت خود بزند و ساعات بیشتری کار کند. او ادامه داد: معمولا با این توجیه که برای پیشبرد کار در مراحل اولیه باید سخت کار کرد و با القای این موضوع که کارگران کار را از آنِ خود بدانند و تلقین احساس مالکیت نسبت به ابزارآلات و سرمایه اولیه کار - در حالی که به هیچوجه اینگونه نیست - این توقع ایجاد میشود که کارگران ساعات کاری بیشتری با حقوق کمتری کار کنند و توقع میرود از تواناییهای شخصی خود مثل شبکههای اجتماعی و تیمورکها برای بهرهوری بیشتر استفاده کند. پس کارگر باید تمام تلاش خود را انجام دهد تا آن مجموعه بتواند جایگاه خود را در فضای رقابتی پیدا کند.
دانش و مهارتی که صنعت غیر مادی است
این پژوهشگر کار گفت: البته به اعتبار دیگر، بخشهای دیگری از اقتصاد هم با توجه به تحولات تکنولوژی وجود دارد که بخش چهارم محسوب میشود و شامل خدماتی چون پردازش اطلاعات برای مشاوره، پردازش اطلاعات آموزشی، طراحی و برنامهریزی وتولید محتوا است. این بخش کامل به دانش و مهارت کارگر وابسته است و کاملا صنعت غیر مادی محسوب میشود. او افزود: کارگران این بخش به کارگران شناختی معروف هستند و ارتباط زیادی با اطلاعات یا فناوری اطلاعات یا رسانه دارند و توسعه این بخش از اشتغال هم کاملا وابسته به خدمات مربوط به فناوری اطلاعات است.
این پژوهشگر حقوق کار افزود: در بین کارهایی که در دسته چهارم قرار دارند، کارهای آزاد زیاد دیده میشود. ویژگی این دسته از کارها این است که کارفرما تن به بیمه کردنِ نیروی کار نمیدهد، ساعت متعارف برای آنها رعایت نمیشود و در چارچوب قانون کار با آنها رفتار نمیشود. در واقع کارفرمایان بیشتر به دنبال دور زدن یا استثنیسازی قانون کار هستند.
او خاطرنشان کرد: با توجه به ماهیت جدیدی که این نوع کارها دارند سیستم نظام حقوقی بیمهای و نظام حقوقی کار نتوانسته سریع خود را با این بخش جدید از اقتصاد لینک دهد و کارفرمایان یا صاحبان کسب و کارهای بزرگ از این خلأ به خوبی استفاده میکنند و نیروی کار را به استثمار میکشند. در نتیجه این وضعیت با کارگرانی مواجهایم که به اسم اینکه کار در محیط فیزیکی نیست ساعات بیشتری مشغول به کارند و از هیچ نوع مرخصی بهرهمند نیستند و این به نوعی کار بدون توقف محسوب میشود.
سخن آخر
با یک کلیک ساده میتوان کار را شروع کرد؛ نه کرکرهای است که بالا کشیده شود و نه دری که قفل آن باز شود. کار در فضای آنلاین مساوی است با کار در هر زمانی و هر مکانی؛ پس اگر کارفرما اراده کند کار شروع میشود و تا زمانی که او اراده نکرده کار تمام شدنی نیست! وقتی محیط کار معنای سابق خود را از دست میدهد دیگر حتی نمیشود بر نظارتهای نه چندان قابل اعتنای اداره کار هم دلخوش کرد. از طرفی کارکردن در محیطی ایزوله و در ارتباطی مستقیم با کارفرما و به دور از دیگران، کوچکترین پتانسیل اعتراض و ایجاد تشکل و اتحادیه را هم از بین میبرد که نتیجه آن چیزی استیصالِ مطلقِ کارگران این بازار نیست. قانون کار در بازار کار آنلاین گویی بهطور مطلق معنای خود را از دست میدهد؛ قانون را یک نفر تعیین میکند و آن کارفرماست. اوست که تعیین میکند چه کسی، چه میزان و با چه مزدی باید کار کند. امروز ما با بازار بیدر و پیکری مواجهایم که تعداد قابل توجهی از تحصیلکردگان در آن به استثمارِ مطلق کشیده شدهاند، یوتوپیایی برای کارفرمایانی که به دنبال نیروی ارزان قیمت و سازمان نیافته هستند.