راهکارهایی برای رونق بازار سرمایه
عباس آرگون
بازار سرمایه طی دو سال اخیر نسبت به گذشته بسیار متفاوتتر شده است و اقبال بسیاری در سال ۹۹ برای این بازار ایجاد شد و افراد زیادی به این بازار ورود کردند. آزادسازی سهام عدالت یکی دیگر از اتفاقات مهم سال گذشته بازار سرمایه به حساب میآید؛ بهطوریکه در حال حاضر فعالان بازار سرمایه به بیش از ۵۰ میلیون نفر میرسند. به گونهای که بالای ۶۰ درصد از افراد جامعه سهامدار هستند. بازار سرمایه ظرفیتهای بسیار بالا دارد که یکی از این موارد این است که نقدینگیهای خرد و غیرمولد را جذب و به سمت بازارهای مولد هدایت میکند. بازارهایی که خود میتوانند مخل شرایط مناسب اقتصادی کشور باشند.
بنابراین بهتر است از ظرفیت موجود استفاده بهینه را در زمینه رونق تولید، افزایش اشتغال و غیره داشت. این ظرفیت بسیار ارزشمند است و برای اینکه بتوانیم رونق در صادرات و سایر حوزههای مهم داشته باشیم باید سرمایههای غیر مولد را از طریق بازار سرمایه به بازارهای مولد هدایت کنیم. در حال حاضر بسیاری از طرحهای نیمهتمام وجود دارد که نیاز به نقدینگی و منابع مالی دارد. میتوانیم این موارد را به عنوان شرکتهای سهامی عام به بورس عرضه کنیم البته نه تنها ازباب فروش بلکه از طریق افزایش سرمایه منابع را جذب کنیم و این پروژهها را به اتمام برسانیم چرا که از این طریق میتوان اشتغال ایجاد نمود. بنابراین باید این موضوع را در نظر داشت که بازار سرمایه پتانسیلهای بسیار خوبی دارد و از ابزارهای مختلف آن میتوان استفاده کرد؛ به عنوان نمونه، برای تامین مالی بنگاههای بزرگ نیز میتوان از بازار سرمایه استفاده کرد و بنگاههای کوچک و متوسط از نظام بانکی تأمین سرمایه کنند اما در مقابل بخشهای بزرگ و بنگاههای بزرگ اقتصادی از طریق بازار سرمایه تامین مالی کنند. البته باید این را هم در نظر داشت که ظرفیت بازار سرمایه تا یک اندازه است. جالب است بدانیم که انتظار میرود دخالت در بازار سرمایه به حداقل برسد و از این بازار استفاده ابزاری نشود چرا که نباید دولت زمانی که به این بازار نیاز دارد از آن استفاده ابزاری کرده و بعد آن را رها کند چرا که افراد با اعتماد به این بازار ورود پیدا میکنند بنابراین این اعتماد نباید خدشهدار شود. از سوی دیگر، باید متذکر شد که انتظار میرود، محصول شرکتهایی که در بازار سرمایه وجود دارد به صورت دستوری قیمتگذاری نشود مانند خودرو، پتروشیمی، فولادیها و غیره. چرا که در سایه قیمتگذاری دستوری عملا سهامدار متضرر میشوند و در این حالت حاشیه سود سهامدار کاهش یا زیان او افزایش پیدا میکند. همچنین جلوگیری از اظهارنظرهای غیرکارشناسی شده در بازار سرمایه از دیگر مواردی است که میتواند جان تازهای به این بازار بدهد. یا ارتقاء جایگاه این بازار از دیگر راهکارهای موثر برای رونق بورس به حساب میآید؛ چرا که با توجه به سرمایههای عظیمی که در این بازار است این نیاز حس میشود که از بعد سازمانی هم یک جایگاهی داشته باشد و بتواند مدیریت را بهتر از بخش مالی و اقتصادی کشور انجام دهد. به گونهای که از خارج از کشور منابعی را جذب کند؛ زیرا در حال حاضر از موقعیت خوبی برای جذب سرمایه برخوردار است. با نگاه به این مسائل، سازمان بورس نیازمند یکسری چابکسازی و کاهش بروکراسی است. همچنین به روزرسانی قوانین میتواند یک راهکار موثر دیگر برای رونق بازار سرمایه به حساب آید تا سبب تسهیل در انجام امور شود. در همین حال، سازمان هم نباید در فرآیند خریدها دخالت داشته باشد تا بتواند بر اساس مکانیزم بازار نظارت بهتری داشته باشد؛ چرا که نظارت با دخالت متفاوت است.