ریشه‌های تجارت با افغانستان

۱۴۰۰/۰۴/۱۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۰۲۰۱
ریشه‌های تجارت با افغانستان

سید وحید ظهوری 

بعد از تسلط طالبان بر گذرگاه‌های مرزی و بازرگانی با ایران که بعد از تسلط این گروه بر گذرگاه‌های مرزی کشورهایی چون تاجیکستان و ازبکستان صورت گرفت؛ بسیاری به دنبال یافتن تصویری از دورنمای مناسبات ارتباطی و اقتصادی میان دو کشور هستند. به هر حال ایران سالانه صادراتی حول و حوش 4میلیارد دلار به افغانستان دارد، ضمن اینکه بخشی از نیازهای مصرفی مردم در هرات و سایر بخش‌های افغانستان از طریق محصولات تولید شده در ایران تامین می‌شود، بنابراین تداوم رویکردهای تجاری و بازرگانی برای هر دو کشور اهمیت ویژه‌ای دارد. نکته‌ای که در خصوص مساله‌ای ذیل عنوان طالبانیسم در افغانستان و در سطح منطقه مطرح شده است، واجد یک شکل و شمایل خاص نیست. افراد و جریانات مختلفی با رویکردها و دیدگاه‌های متفاوتی این روزها زیر پرچم طالبان فعالیت می‌کنند که بررسی جامع در خصوص تحرکات این گروه‌ها برای کشوری مانند ایران ضروری است. واقع آن است مشکلاتی که امروز در مناطق مختلف افغانستان ایجاد شده بر آمده از رویکرد اشتباهی است که ایالات متحده طی بیش از 2 دهه گذشته در این کشور ایجاد کرده است. از همان ابتدای اشغال افغانستان توسط امریکا مشخص بود که این کشور کمکی به بهبود وضعیت کلی مردم افغانستان نخواهد کرد. فعالیت گروه‌هایی که این روزها با عنوان طالبان در صحنه عمومی افغانستان فعالیت می‌کنند، ابهامات فراوانی دارد، بسیاری معتقدند که بخشی از طیف‌های طالبان به دنبال تحقق منافع امریکا در منطقه هستند و تلاش می‌کنند تا اهداف کلان ایالات متحده را پیگیری کنند. در حال حاضر ظرفیت‌های نظامی امریکا در افغانستان به نوعی در اختیار طالبان قرار گرفته تا از این ظرفیت‌ها برای تسلط بر مناطق مختلف افغانستان استفاده کنند. بعد از مذاکراتی که میان امریکا و طالبان در سال گذشته صورت گرفت، هیچ اطلاعات جامع و مشخصی در خصوص محتوای این مذاکرات اطلاع‌رسانی نشد و مشخص نشد دو طر ف در توافقات خود چه گزاره‌هایی را مد نظر قرار داده‌اند. بنابراین کشورهایی مانند ایران و پاکستان باید مراقب برنامه‌ریزی‌های امریکا برای خسارت وارد کردن از طریق گروه‌های نیابتی باشند. اما پرسشی که با این مقدمات ممکن است در میان فعالان اقصادی شکل بگیرد آن است که چشم‌انداز پیش روی مناسبات اقتصادی و بازرگانی میان ایران و افغانستان بعد از تحولات سیاسی و نظامی اخیر چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؟ واقع آن است که مناسبات ارتباطی ایران و افغانستان با توجه به ویژگی‌های تاریخی و اقلیمی از چنان درجه اهمیتی برخوردار است که هیچ قدرتی قادر به قطع این مناسبات ارتباطی ریشه‌دار نیست. بر خلاف ایالات متحده که بعد از اشغال افغانستان خسارت‌های فراوانی را در این کشور ایجاد کرد، ایران همواره تلاش کرده تا مبتنی بر نیازهای مردم مسلمان افغانستان، مناسبات ارتباطی دو کشور را ساماندهی کند. این در حالی است که امریکا طی 2دهه اخیر در بهبود شاخص‌های تولید و صنعت افغانستان هیچ گام روبه جلویی را برنداشته است. با نگاهی به پروژه‌های مشترکی که در بخش‌های مختلف اقتصادی و رفاهی میان دو کشور جریان دارد، متوجه خواهیم شد که ایران همواره به نزدیک‌تر کردن مناسبات تولیدی و صنعتی این کشور بوده است. بخشی از ظرفیت‌هایی که در حوزه راه‌سازی و بهبود شبکه‌های حمل و نقل افغانستان به وجود آمده ناشی از تلاش‌هایی است که ایران در قالب پروژه‌های مشترک با افغانستان عملیاتی کرده است. بنابراین تسلط طالبان یا هر گروه دیگری قادر نیست این ظرفیت‌های اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور را خدشه‌دار سازد. معتقدم که روابط اقتصادی میان تجار ایرانی و افغان طی سال‌های پیش رو همچنان در مسیر بهبود حرکت خواهد کرد و حجم پروژه‌های اقتصادی میان دو کشور افزایش پیدا می‌کنند. چرا که روابط میان مردم ایران و افغانستان روابطی ریشه‌دار، تاریخی و بلندمدت است و تحولات سیاسی و اجتماعی گذرا قادر نخواهد بود این مناسبات ریشه‌دار را با خطر مواجه کند. ایران همواره تلاش کرده تا مردم افغانستان مهارت و توانایی لازم برای بهبود وضعیت خود را پیدا کنند و در این زمینه از هیچ تلاشی فروگذار نبوده است.