سه چالش عمده دانشبنیانها
افشین کلاهی
در کشورمان به شرکتهایی که با استفاده از فناوریهای سطح بالا ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کرده و کالا و خدماتی را ارایه میکنند، در اصطلاح دانشبنیان میگویند. معمولاً افرادی که از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار هستند وارد این حوزه شده و سعی میکنند تیمهایی را تشکیل داده و با کمک آن تیمها نسبت به دانشی که دارند و محصولی که تولید کردهاند اقدام به کارآفرینی میکنند که اغلب این مجموعهها شرکتهای متوسط یا کوچک هستند. تاکنون حدود ۶هزار شرکت دانشبنیان در سطوح مختلف در کشور ردهبندی شده و در حال فعالیت هستند که با مشکلات و چالشهای متعددی مواجهند. نخستین مشکل مربوط به نهادهایی مانند معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری است. این نهادها علیرغم تلاشهایی که در راستای توانمندسازی شرکتهای دانشبنیان انجام داده و سیاستهای خوبی که در این مدت در پیش گرفتهاند، اما به دلیل بوروکراسی شدیدی که بر فضای آنها حاکم است، مشکلات عدیدهای را برای فعالان کسبوکارهای دانشبنیان به وجود آوردهاند. چراکه، این بوروکراسی موجب میشود پس از مدتی شرکتها دلسرد شوند. در چنین فضایی شرکتها برای اینکه بخواهند مسیر دانشبنیان شدن را طی کنند و مورد حمایت واقع شده و از وامها و تسهیلاتی که این نهادها در اختیارشان میگذارند، بهرهمند شوند باید وقت فرسایشی بگذارند و گاه ممکن است رفتوآمدهایشان سالها طول بکشد و به نتیجهای نرسند.
مساله دیگری که در این حوزه وجود دارد و میتوان به آن اشاره کرد، این است که شرکتهای فعال در این حوزه با تمام مشکلاتی که دارند در یک فضای گلخانهای رشد میکنند، اما زمانی که از آن فضای گلخانهای که در آن پرورش یافتهاند خارج و به عنوان یک شرکت دانشبنیان مستقل، مطرح شده و محصول خود را تجاریسازی کرده و وارد بازار میشوند، در ادامه کار با یک فضای انحصاری و غیررقابتی و با قوانین و مقرراتی که مخل آسایش فعالان اقتصادی و کسبوکارهاست مواجه میشوند و نمیتوانند به رشد خود ادامه دهند.
مشکل دیگر مربوط به حوزه ارتباطات بینالملل است.
در حوزه فناوری، ارتباط موثری با سایر کشورهای پیشرو در این زمینه نداریم. در حالی که کشورهایی که روی لبه فناوری در حال حرکت هستند به این نوع از ارتباطات نیازمند هستند.
سرمایهگذاری خارجی، تبادل دانش فنی و مدیریت خارجی در حوزه شرکتهایی که فعالیتهای بینالمللی دارند موضوع مهمی است و تا این امر محقق نشود، اولا شرکتهای نمیتوانند به بلوغ واقعی برسند و دوما نمیتوانند صادرات داشته باشند. این عدم وجود ارتباطات مناسب بینالمللی به صادرات در این حوزه لطمه جدی زده است.
نکته آخر که میخواهم به آن اشاره کنم بحث مهاجرت نیروهای کار متخصص است که شرکتهای دانشبنیان فعال در این اکوسیستم در حال حاضر با آن دست به گریبان هستند. بهگونهای که برخی اقدامات مانند «طرح صیانت» که به تازگی از سوی مجلس شورای اسلامی مطرح شده، باعث ایجاد بیانگیزگی در فعالان اقتصادی و حتی کارآفرینان شده و بسیاری از آنها به فکر مهاجرت افتادهاند.
قطعا در چنین شرایطی نمیتوان انتظار معجزه از فعالان این حوزه داشت. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان که به حوزه دانشبنیانی ورود کرده و موفق هم بودهاند، متولیان و دولتها سعی دارند با حمایت، کاهش محدودیتها و ایجاد فضای مناسب منجر به رونق علم اقتصاد شوند.