آلارم ناموزون شاخص رابطه مبادله
حسن یاسری
براساس آخرین آمار که روی سایت رسمی گمرک ایران موجود است بیشترین ارزش صادراتی مربوط به محصولات پتروشیمی و میعانات گازی بوده که در سال 97 به ترتیب با کاهش 3/4 و 9/27 درصدی مواجه و صادرات سایر کالاها 1/1 درصد افزایش یافته است.در همین سال واردات نیز با کاهش 7/20 درصدی به 1/43 میلیارد دلار رسید. بر اساس آمار گمرک ایران اقلام عمده وارداتی در سال 97 مربوط به ذرت دامی، برنج، قطعات منفصله خودرو سواری، لوبیای سویا و الکترودهای زغالی است. سه قلم عمده وارداتی کشور محصولات کشاورزی و پس از آن محصولات صنعتی است. در واقع واردات محصولات کشاورزی به اولویت اول واردات کشور تبدیل گردیده است و سالها تمرکز بر سیاست خودکفایی در محصولات کشاورزی به ویژه محصول برنج به عنوان دومین کالای استراتژیک با سوال جدی مواجه نموده است. طی سالهای 96 و 1397 کشورهای چین، امارات متحده عربی، هند، ترکیه و آلمان پنج کشور عمده طرف معامله با ایران بودهاند لیکن در سال 97 تنها کشور ترکیه به لحاظ ارزش کالاهای وارداتی نسبت به سال 96 از افزایش 7/16 درصد برخوردار بوده و برای چهار کشور عمده و سایر کشورها دیگر کاهشی است. (بهنظر میرسد دادههای مندرج در جدول 4 چکیده آمار تجارت خارجی سال 97 گمرک ایران دچار اشتباهاتی است) . در حوزه صادرات هرچند پتروشیمی و میعانات گازی بیشترین رقم را بهخود اختصاص دادهاند و کالاهای صادراتی سنتی تغییر چندانی نداشتهاند لیکن بخش دیگری از صادرات که مربوط به صادرات خدمات است ازاهمیت قابل توجهی برخورداراست.صادرات خدمات در سال 1396 نزدیک به 4/10 میلیارد دلار بوده که با در نظر گرفتن رقم 3/33 میلیارد دلاری صادرات کالای غیرنفتی در این سال، حدود 25 درصد کل صادرات غیرنفتی را تشکیل میدهد. طی سنوات اخیر در حسابهای ملی نیز بخش خدمات تقریباً 50 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل داده است (در سال 1391 سهم خدمات از GDP نزدیک 54 درصد بوده است) .بخش خدمات شامل، خدمات فنی و مهندسی، گردشگری، بانکداری و بیمه، حمل ونقل، هتلداری و... است که نشان میدهد کشور ازپتانسیلهای خوبی برای صادرات ودرآمد زایی در این زمینه برخورداراست.
برآیند روابط صادرات و واردات در رابطه مبادله تجلی مییابد در این بررسی آماری که توسط مرکز آمار ایران صورت گرفته است شاخص رابطه مبادله حاصل از شاخصهای قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی برای سال 95 به عنوان سال پایه (100=1395) در نظر گرفته شده است و از این رو رابطه مبادله سال 95 عدد یک لحاظ گردیده است. شاخص ریالی رابطه مبادله از 92/0 در سال 96 به 13/0 در سال 99 کاهش یافته که نشان از کاهش 7 برابری داشته و شاخص دلاری نیز طی سالهای مذکور از 06/1 به 54/0 کاهش یافته که نزدیک به دو برابر سقوط کرده است. بدیهی است میزان کاهش شاخص ریالی نسبت به شاخص دلاری به مراتب بیشتر است که این امر بیشتر ناشی از افزایش هزینههای ریالی واردات که عمده دلیل آن گرانمایی ارزش کالاهای وارداتی یا بیش بود ارزش گمرکی به ویژه کالاهایی که از ارز 4200 تومانی یا هر نوع ارز دیگر که با نرخ ارز بازار و قیمت روز آن تفاوت دارد بروز مینماید و علاوه بر آن افزایش هزینههای مترتب برترخیص کالاست همچنین بخشی از آن نیز بدلیل میزان نرخ افزایش واردات بوده که نسبت به افزایش صادرات به مراتب بیشتراست به بیان دیگر نرخ رشد افزایش واردات از افزایش صادرات بیشتر است و در حوزه صادرات نیز به روز نبودن ارزشهای صادراتی در سامانه گمرک و نوسانات نرخ برابری و تنزل ارزش پول ملی را نیز نباید از قلم انداخت.شاخص ریالی صادرات در سال 98 نسبت به سال 96 بیش از 9 برابر افزایش نشان میدهد در حالی که افزایش شاخص ریالی واردات طی همین سالها به بیش از 65 برابر افزایش یافته است و همین افزایش چشمگیر واردات موجب سقوط شاخص نرخ مبادله گردیده است. نکته قابل ذکر این است که بیشترین تغییرات بین سالهای 98 و 99 در رویههای صادرات و واردات را شاهد هستیم که عمده دلیل تحریمها و مشکلات تأمین ارز و انتقال بخشی از تعهدات ارزی به سالهای مذکوراست. برای بهبود شاخص رابطه مبادله تقویت ارکان صادراتی با استفاده از مزیت وظرفیتهای صادراتی کشور به ویژه در حوزه خدمات دانش بنیان اجتنابناپذیر است. در برنامه ششم توسعه نیز مقرر شده است که سهم صادرات غیر نفتی با استفاده از توانمندی و ظرفیتهای صادراتی تا سال 2020 به ۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد.
بررسیهای آماری نشان میدهد که طی سالهای 1380 تا 1397 در سال 1387 بیشترین بازار صادراتی از نظر تعداد با 170 کشور قرار داشته و کمترین آن هم مربوط به سال ۱۳۹۳با 140 کشور است. بااین حال، روند کلی نشانگر کاهش تعداد کشورها یا بازارهای هدف در سالهای مورد بررسی است. در سال 1387 تعداد کشورهای هدف صادراتی ایران 170 کشور بوده که در سال 1397 به 147 کشور تقلیل یافته و طی دهه مذکور تعداد کشورهایی که بیش از 50 درصد سهم درآمد صادراتی ایران را تشکیل میدادند از شش کشور به سه کشور و همچنین تعداد کشورهایی که بیش از 80 درصد سهم درآمد صادراتی ایران را تأمین میکردند از 19 کشور به 9 کشورکاهش یافته است. در سال 1387 از میان 170 کشور هدف صادراتی، تعداد شش کشوریعنی 5/3 درصد از کشورهای طرف معامله با ایران بیش از نیمی از ارز حاصل از صادرات کالاهای غیرنفتی را عاید کشورمان ساختهاند و 164 کشور باقیمانده کمتر از نیم دیگر این درآمد ارزی را تأمین نموده است. هرچند تحلیلهای آماری حاکی از عدم وجود الگو و مدل متقارن در صادرات و توسعه آن است معهذا ضرورت دارد برای صادرات هدفمند به کشورهای فوق و حفظ بازارهای هدف برنامهریزی نماییم. در سالهای 1396 و 97، از میان 147 کشور، تنها سه کشور چین، امارات متحده عربی و عراق به ترتیب بیش از 47 و 54 درصد درآمد ارزی حاصل از صادرات کالاهای غیرنفتی را تأمین نموده است. به بیان دیگر بهطور متوسط طی این دوسال، تنها 2 درصد از کشورهای هدف صادراتی، بیش از 50 درصد برای کشور ارز آوری داشته است. تمرکز نسبتاً شدید در بازارهای هدف صادراتی برای کشوررا میتوان از یک سو با تثبیت موقعیت و تسلط بر بازارها و افزایش ارزآوری از طریق متنوعسازی و افزایش کیفیت وکمیت کالاهای صادراتی فرصت تلقی و از سوی دیگر به هنگام اعمال تحریمها ومحدود بودن میدان عمل و کارتهای بازی ایران تهدید تلقی گردد. طبق آمار گمرک در سال 97 بیشترین صادرات به ترتیب مربوط به عراق با 1/37 درصد، افغانستان با 8/5 وچین با 3 درصد بوده و صادرات به کره، امارات و سایر کشورها کاهشی بوده است. با توجه به تداوم تحریمها و جایگزینی تدریجی ترکیه در بازارهای عراق و کم شدن رغبت طرف چینی و تحولات افغانستان چنانچه برنامه مدون و جامع برای صادرات طراحی و اجرا نگردد با از دست دادن بازارهای هدف عمدتا سنتی کشورهای همجوار و نزولی شدن شیب صادرات کشور و رابطه مبادله روبرو خواهیم شد.