1 میلیون مسکن، 1 میلیون شغل؟
مجید اعزازی
1- ساخت سالانه یک میلیون مسکن طی 4 سال پیش رو، یکی از مهمترین وعدههای دولت سیزدهم و همچنین یکی از مهمترین مصوبههای مجلس است که با عنوان «جهش تولید و تامین مسکن» به تازگی به تایید شورای نگهبان رسید. همزمان، ایجاد یک میلیون شغل نیز یکی از برنامههای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شده و گفته شده که این برنامه به پشتوانه جدیت رییسجمهور در ورود به بحث اشتغال شدنی و عملی است.
2- روی کاغذ انجام طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال نهتنها منجر به ایجاد یک میلیون شغل میشود که به گفته برخی از کارشناسان اقتصادی رشد 9 درصدی اقتصاد ایران را نیز در پی خواهد داشت. اگرچه درباره رابطه میان رشد اقتصاد ایران و ایجاد اشتغال اما و اگرهایی وجود دارد، اما بیگمان و بر اساس تجربههای قبلی، مغایرتی میان رشد تولید مسکن و افزایش میزان اشتغال وجود ندارد. بر اساس یک گزارش تحلیلی از مرکز آمار ایران، «معمولاً انتظار بر این است که در زمان رونق و رشد اقتصادی، اشتغال افزایش یافته و بیکاری کاهش یابد و با وقوع رکود، اشتغال در کشور کاهش یافته و بیکاری افزایش یابد، اما دادههای نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در سالهای اخیر این رابطه را تأیید نمیکند. بهطور کلی برقراری رابطه عکس بین نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در اقتصاد ایران در بلندمدت تا حدودی تأیید میشود ولی در کوتاهمدت انعطافپذیری بازار کار ایران در مواجهه با شوکهای اقتصادی بسیار کم است.» فارغ از این مساله، آمارها نشان میدهد که بخش مسکن در افزایش میزان اشتغال نقش اثرگذاری دارد. بر اساس نتایج یک پژوهش علمی درباره سهم بخشهای مختلف اقتصاد از بازار کار که در سال 89 توسط دفتر اقتصادی وزارتمسکن انجام شد، «به ازای ساخت هر 57 متر مربع زیربنای مسکونی، بخش مسکن توانایی ایجاد یک نفر شغل بهطور مستقیم را دارد که این ظرفیت به دلیل وجود حلقه ارتباطی قوی بین این بخش با سایر بخشهای اقتصادی است. آنچه بر اهمیت ظرفیت بالای اشتغالزایی بخش مسکن و روابط گسترده این بخش با سایر فعالیتهای اقتصادی میافزاید، عدم وابستگی این بخش به نهادههای وارداتی است که در شرایط تحریم توصیه میشود.» بنابراین میتوان با یک حساب سرانگشتی گفت که با احداث هر یک میلیون واحد مسکونی متوسط متراژ (75 تا 80 متر) دستکم برای یک میلیون نفر بهطور مستقیم شغل ایجاد میشود.
3- در حالی که اجرای مصوبه ساخت یک میلیون مسکن در یک سال، دستکم روی کاغذ پیامدهای مثبتی برای اقتصاد دارد و نهتنها منجر به رشد اقتصادی و افزایش اشتغال میشود که حتی در دوران تحریم نیز میتواند پیشران رشد درونزای اقتصاد باشد، این سوال در ذهن ایجاد میشود که چرا در دولت یازدهم و دوازدهم، به این طرح یا طرحهای مشابه توجه نشد؟ آیا ارادهای برای این کار نبود یا اینکه انجام این کار با موانعی روبهرو بود؟ بیگمان، پاسخ به این سوال مستلزم بررسی مفصل، دقیق و مستقل عملکرد دولت گذشته است. در این حال، مشاهدات نشان میدهد که طی 8 سال گذشته، حتی طرح مسکن مهر (کمی بیش از 2 میلیون واحد) که از 12 سال قبل آغاز شد، بهطور کامل به پایان نرسید و هنوز دستکم 300 هزار واحد مسکن مهر به متقاضیان تحویل داده نشده است. همچنین طرح مسکن ملی (400 هزار واحد) که طی 2.5 سال گذشته استارت خورد و عملیاتی شد، هنوز به ثمر ننشسته است. برای این تاخیرها و ناکامیها، دلایل متعددی وجود دارد. یکی از مهمترین دلایل، لزوم پایبندی دولت به عدم مداخله مستقیم در ساخت مسکن است که در این طرحها رعایت نشده است. نکته دوم نبود منابع مالی لازم برای اجرای چنین طرحهایی است. البته در مورد مسکن مهر، دولت با استقراض از بانک مرکزی و افزایش پایه پولی، تورم زیادی را به جامعه تحمیل کرد. علل متعدد دیگری برای این تاخیرها وجود دارد که از سوی کارشناسان مستقل طی سالهای اخیر بارها و بارها تکرار شده است اما هفته گذشته، از سوی آقامحمدی، عضو تشخیص مصلحت نظام و سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (دو منتقد همسو با طراحان) نیز انتقاداتی به طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال وارد شد که قابل توجه هستند. آقامحمدی به لزوم احصای تقاضای واقعی پیش از ساخت و عرضه مسکن تاکید کرد و سعیدمحمد به مساله نیاز 500 هزار میلیارد تومانی این پروژه اشاره کرد و گفت، این پول 5 برابر بودجه عمرانی کشور است. تزریق چنین عددی تورم وحشتناک ۳۰ تا ۴۰ درصد بیش از نرخ تورم بالای کنونی را در پی دارد، به علاوه چنین پولی اصلا در دسترس نیست.
4- با توجه به چالشهای پیش روی ساخت یک میلیون مسکن در یک سال، به نظر نمیرسد که در عمل این پروژه در زمان مقرر و با هزینههای پیشبینی شده تحقق یابد و از همین رو، نمیتوان با احتمال بالا به میزان اشتغال ناشی از رونق ساخت و ساز طی سالهای آینده امیدوار بود.