فریبی در پس هر قاعده
پیمان مولوی
برتولت برشت معتقد است؛ «در پس هر قاعده فریبی نهفته است.»عباراتی که در حوزههای مختلف بهشدت کاربردی به نظر میرسد و نمونههای عینی آن نمایان است. موضوعاتی که طی هفتههای اخیر در خصوص واردات خودروی خارجی مطرح شده در واقع از یکی از قدیمیترین رویاروییهای تاریخ معاصر ایران پردهبرداری میکند. مواجههای که در یک سوی آن مردم، مصرفکنندگان و افکار عمومی ایستادهاند و در سوی دیگر نیز انحصارگران و ذینفعانی قرار گرفتهاند که سالهاست با بهرهمندی از برخی واژههای جذاب اما ویرانگر مانند «خودکفایی»، «حمایت از تولید داخلی» و... در حال سوءاستفاده از مردم و مصرفکنندگان هستند. نخستین مغالطهای که برخی از ذینفعان انحصارگر سالهاست ازآن استفاده میکنند، سوءاستفاده از واژه «حمایت از تولید» است. این دسته از افراد مدام اعلام میکنند که زمان، سرمایهگذاری و حمایتهای وسیعی نیاز دارند تا تولید ایرانی از نظر کیفیت و قیمت بتواند خود را به نزدیکی محصولات جهانی برساند و این زمان، سرمایه و حمایتها باید بهطور دایم در اختیار آنها قرار داده شود. این گفتمانی است که حداقل طی 50سال گذشته مدام پردازش میشود و برخی رسانههای وابسته به انحصارگران نیز آن را ترویج میکنند.حتما شما هم ویدئویی که اخیرا در خصوص اظهارنظرهای یکی از چهرههای اصولگرا که این روزها در شمایل یکی از وزرای اقتصادی راهی کابینه شده است را دیدهاید. در این ویدئو، فرد مورد نظر به این نکته اشاره میکند که «مسوولان سیاسی کشور کره جنوبی در راستای رشد صنعت خودروسازی این کشور، پارکینگ خانههای این کشور را به گونهای ساختهاند که خودروهای امریکایی نتواند وارد پارکینگ شود!» عباراتی که از یکی از نمونههای برجسته از نوع گفتمانی است که ذینفعان این بازار پرسود از آن بهره میبرند تا انحصارشان را حفظ کنند. هرچند این ادعا به خودی خود هیچ پایه و اساس درستی ندارد و در کره جنوبی نمونههای متعددی از برندهای مختلف در خودرو وارد میشود و پارکینگهای مختلفی نیز در این کشور مشاهده میشود، اما نباید فراموش کرد که کشور کره جنوبی هرگز 4دهه تحریم مالی و سرمایهای نبوده است. از سوی دیگر کره جنوبی در زنجیره ارزش جهانی دسترسی گستردهای به منابع جهانی داشته و دارد و ضرورتی وجود ندارد که برندهای این کشور از جیب مردم، سودهای کلانی برداشت کنند. بررسی تاریخ اقتصادی کشور کره جنوبی نشان میدهد که این کشور تنها در برخی برهههای خاص (دهه 80 و نیمی از دهه 90میلادی) یک چنین سیاستهای تعرفهای و حمایتی را در پیش گرفته است و به سرعت صنعتگران این کشور قواعد بازار آزاد را پذیرفته و به آن عمل کردهاند. زمانی که کره جنوبی حرکت خود را به سمت بازار آزاد آغاز کرد، برخی رویکردهای حمایتی در پیش گرفت، اما هرگز این سیاستها در مدت زمان طولانی 50 سال یا 40 سال و به صورت نامحدود نبوده است. نهایتا هم تولیدکنندههای این کشور توانستند برندهای مطلوبی به صحنه اقتصادی بینالمللی معرفی کنند و برای کشور خود ارزش افزوده ایجاد کرده و تولید ثروت کنند. نقطه مقابل کره جنوبی، کشورهایی چون ژاپن، آلمان و... هستند که از طریق نظامات بازارها رشد مورد نظر خود را ایجاد کردند. در بسیاری از حوزهها هم کره جنوبی موفق نبود و به سرعت شرکتهای صنعتی این کشور از رده خارج شدند. نهتنها کره جنوبی بلکه، بسیاری از برندهای امریکایی نیز در صحنه صنعت جهانی از رده خارج شدند. نمونهای مانند جنرالموتورز امریکا در یک بازار رقابتی بنا به دلایل گوناگون نتوانست با شرکتهایی چون تویوتا، «بیامو» و... رقابت کند و قافیه را به نفع رقبا واگذار کرد. ممکن است برخی مخاطبان اشاره کنند که کشورهایی چون امریکا، ژاپن، اروپا و... فاصله زیادی از ایران دارند و مقایسه آنها با اقتصادی در حد ایران اشتباه است. از دنیای توسعهیافته فاصله میگیریم و به قلمروی اقتصادی همسایگان ایران سرک میکشیم. باید دید کشوری مانند ترکیه چه میکند؟ آیا در ترکیه هم برای خودروهای خارجی محدودیتهای مطلق دارند؟ همین امروز خودروی بنز جی کلاس که در ایران 12میلیارد تومان قیمت خورده است در ترکیه به قیمت 40هزار دلار به فروش میرسد. یعنی حدود 1میلیارد تومان. یعنی مردم ایران برای اینکه جیب انحصارگران حوزه خودرو لبریز شود، باید قیمت یک خودروی خارجی را 12 برابر قیمت جهانی بپردازند. این اجحاف به مردم و مصرفکننده است. جالب اینجاست هیچ کشوری به اندازه ایران سازمانهای عریض و طویل حمایت از مصرفکننده و... ندارد. ترکیه چه کار کرده است؟ ترکیه به جای اصرار بر روی سیاستهای شکست خورده، راهبرد خود را در زنجیره سرمایهگذاری تعریف کرده و با برندهای مختلف همکاری میکند. به گونهای که امروز ترکیه هزاران برابر صادراتی که ایران در زمینه خودرو داشته است، قطعات خودرویی صادر کرده است و رشد اقتصادی خود را به 27درصد رسانده است. این روند تنها در خصوص بازار خودرو مشاهده نمیشود، در حوزه بازار لوازم خانگی و سایر بازارها نیز یک چنین رویکردهای انحصاری مشاهده میشود.با تحریمها، با نبود ارزش تامین سرمایههای خارجی و فقدان رقابتی شدن بازارهای ایران، ممکن است ایران در ظاهر بتواند، برخی نمونههای صنعتی (خودرو، لوزان خانگی و... تولید کند، اما چون این محصولات فاقد کیفیت و قیمت مطلوب هستند، این روند پایدار نخواهد بود. ایران برای استفاده از رویکردهای آرندی نیازمند سرمایهگذاری است. باید در حوزههای پژوهشی، علمی و تحقیقاتی سرمایهگذاری شود تا ایران هم بتواند سهم خود را در اقتصاد جهانی کسب کند. در غیر این صورت، بدون تردید، اقتصاد ایران همچنان با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد و این مردم هستند که باید هزینه انحصار برخی افراد و جریانات بانفوذ را بپردازند. همانگونه که برشت میگوید: «در پس هر قاعده فریبی نهفته است.»