بورس به تعادل می‌رسد؟

۱۴۰۰/۰۷/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۲۵۸۳
بورس به تعادل می‌رسد؟

گروه بازارسرمایه|

درحال حاضر بازارسرمایه ابهامات مختلفی دارد که هریک به گونه‌ای روی معاملات، کاهش و افزایش شاخص اثر دارند. ابهام سیاسی که شامل برجام و نرخ دلار می‌شود که قریب به یکسال نامشخص بودند و این روزها دولت سیزدهم موضع واقعی خود را به صورت صریح در این خصوص اعلام نکرده، سرمایه‌گذاران بازار ارز و بورس در دو راهی هستند.

این دوراهی به زیان بورس تمام شده و شاهد ریزش بازار هستیم، حتی طی روزهای اخیر قیمت اغلب سهام موجود در بازار به آستانه شاخص یک میلیونی رسید و انتظار نمی‌رود که سهام موجود در بازار بیش از این کاهش قیمتی داشته باشند. به هرحال بسیاری از سهام موجود در این بازار ارزندگی لازم را دارند و می‌توانند آینده روشنی برای سرمایه‌گذاری داشته باشند.

نرخ دلار و برجام تاثیر مستقیم و بسزایی در روند معاملات دارد و اگر وضعیت بدین شکل پیش رود و شاهد افزایش روزافزون ابهامات باشیم باید انتظار خروج نقدینگی از بازار را داشت. 

احمد اشتیاقی، کارشناس ارشد و تحلیلگر بازار سرمایه درخصوص وضعیت بازار به «تعادل» می‌گوید: اگر بخواهیم بازار را از لحاظ روندی مورد ارزیابی قرار دهیم که چه اتفاقات و رفتار‌هایی سرمایه‌گذاران حال حاضر بازار سرمایه دارند، به نظر می‌رسد از نظر عوامل بنیادی در حال حاضر شاخص مشکل خاصی ندارد، یعنی اگر خوب به شرایط سهم‌ها دقت کنیم، می‌بینیم که سهم‌ها رشد آنچنانی نکرده‌اند، رشد قبلی هم که تا یک میلیون و پانصد هزار واحد انجام داده بودند، بخشی از آن در این یک هفته منتهی به شهریور ماه مجدد بازار از آنها پس گرفت. بنابراین الان از لحاظ بنیادی با توجه به اینکه P/E اکثر سهام‌های بزرگ و بنیادی و حتی کوچک ما روی محور ۶ واحد قرار دارد، درنتیجه می‌توان گفت، شرکت‌ها در نقاط ارزندگی خود هستند و هیچگونه حباب قیمتی ندارند. 

این کارشناس بازارسرمایه ادامه می‌دهد: بنابراین آنچه که در حال حاضر به نظر می‌رسد بازار با آن دچار ضعف شده و از این ناحیه امکان رشد ندارد، این است که وقتی شاخص روی عدد یک میلیون و پانصد بود نباید پایین‌تر می‌آمد آنجا فقط باید یک اصلاح زمانی می‌کرد و خود را به مهر ماه می‌رساند تا گزارش ماهانه منتشر شود و بنا به گزارش‌های ۶ ماهه‌ای که متعاقب آن می‌آید و سود و زیان شرکت‌ها که برای ۶ ماهه خود اعلام می‌کردند، بازار مسیر بعدی خودش را پیدا می‌کرد. زمزمه‌هایی از برجام می‌شود که می‌خواهیم به برجام بازگردیم و مذاکره کنیم، احتمال احیای برجام وجود دارد. 

وی توضیح می‌دهد: ولی از طرف دیگر به نظر می‌رسد که مسائل دیگری داریم از جمله مشکلات کسری بودجه که فعلا فشار افزایش نقدینگی زیادی می‌تواند به کشور وارد کند و متعاقب آن ما با یک تورم انتظاری روبه رو هستیم و اینکه دلار نیمایی هم در حال حاضر روی ۲۳ هزار تومان مورد معامله قرار می‌گیرد که با توجه به اینکه اکثر شرکت‌ها چه از لحاظ خرید مواد اولیه و چه از لحاظ فروش محصول با این نرخ عملا محصولات خود را قیمت‌گذاری می‌کنند، بنابراین دلار هم در کف قیمتی است که ما انتظار داریم، با فرض احیای برجام روی این عدد دلار می‌تواند باقی بماند و نمی‌تواند کمتر از ۲۳ هزار تومان برود. بنابراین بازار از ناحیه برجام هیچگونه ریسکی ندارد. مضاف بر اینکه به دلیل گشایش‌های اقتصادی که از بابت برداشتن تحریم‌ها می‌شود، فضای بهتری هم برای کسب و کار شرکت‌های پذیرفته شده در بورس ایجاد می‌شود. بنابراین عوامل بنیادی همگی درجای خود به قوت خود باقی است.

این کارشناس باسابقه بازار بیان می‌کند: اما چه عواملی باعث شد که بازار دچار ریزش شود و آن قدرت لازم را برای برگشت روبه بالا را ندارد و قاعدتا باید بازار در همان نقاط یک میلیون و پانصد هزار برای مدت ۱ ماه فقط اصلاح زمانی می‌کرد. لذا به‌نظر من ۵ عامل باعث شد که بازار علاوه بر اصلاح زمانی دچار اصلاح قیمتی هم شود و آن ۵ عامل یکی همان انتشار اوراق بدهی بود که با نرخ‌های بالای ۲۲ درصد صورت پذیرفت، به صورت منطقی می‌تواند یک ریسکی برای بازار باشد و از این ناحیه ریسک خود را وارد بازار کرد نه اینکه نرخ ۲۲ یا ۲۳ نرخی باشد که بازار را اذیت کند، از این بابت که صندوق‌های سرمایه‌گذاری به نوعی اجبار شدند که منابعی که به خرید سهام اختصاص می‌دادند را متوقف کنند و حتی بعضا سهم فروختند و اوراق با درآمد ثابت انتشار دولت را خریدند.

اشتیاقی در ادامه می‌گوید: این روند اگر بخواهد یکی از بازیگر‌های اصلی بازار سرمایه که حقوقی‌ها هستند، حال چه بیمه‌ها، چه صندوق‌های بازنشستگی و چه صندوق‌های سرمایه‌گذاری را از خرید سهم با انتشار اوراق بدهی بالاتر با نرخ‌های بالاتر و از آن طرف هم اجبار برای آنها قرار دهد و این وجه از بازار سرمایه خارج شود، بازار دچار یک عدم تعادل عرضه و تقاضا می‌شود که اصلا علت اصلی ریزش بازار هم به نظر من در همین ۲ هفته اخیر خارج شدن از شرایط تعادلی خود و دست برنده بودن فروشنده‌ها در مقابل خریدار‌ها شد و این مهم دلیل اصلی افت بازار بود.

این فعال صنعت کارگزاری اظهار می‌کند: مابقی مسائلی که به وجود آمد، در حقیقت این موضوع را تشدید کرد. همزمان صحبت‌های قیمت‌گذاری دستوری روی بخش فولاد و بعضا سیمان شد، ولی آنچه که بازار احساس ترس کرد از ناحیه فولاد بود، همزمان بحث آزاد‌سازی سهام عدالت را مطرح کردیم که به نظر من این یک معضل اساسی بازار سرمایه است تا این موضوع حل نشود، یک برنامه مدونی که به صورت قانون اعلام شود که ما می‌خواهیم سهام عدالت را طبق این برنامه زمان‌بندی و به این شیوه آزاد کنیم. اینکه می‌گویند ما سهام خرد نمی‌دهیم و بلوک می‌دهیم اصلا دردی را دوا نمی‌کند. شما وقتی بلوک هم می‌دهید چه اتفاقی می‌افتد؟ آن کسی که می‌خواهد به صورت بلوک بخرد باید سهام دیگرش را در بازار بفروشد، نقدینگی برای خرید سهام بلوک عدالت تامین کند، بنابراین به نظر من خود سهام عدالت هم به یک نوعی و باز کردن موضوع آزاد‌سازی آن در آن مقطعی که شاخص در یک میلیون و پانصد و پنجاه قرار گرفت یکی از ضربه‌هایی بود که به بازار وارد شد. 

اشتیاقی اضافه می‌کند: نکات دیگری هم که همزمان بازار را مورد اذیت قرار می‌دهد، این است که دولت دچار کسری شدید بودجه شده است و احتمال اینکه دست خود را در جیب شرکت‌های پذیرفته شده در بورس کند، از ناحیه افزایش نرخ خوراک پتروشیمی‌ها، از ناحیه افزایش حقوق عوارض‌های مبتنی بر بهره‌برداری از معادن و غیره از این نوع صحبت‌ها هم به نوعی موثر بود که مقداری ارزندگی سهام‌ها را مورد سوال قرار می‌داد که مبادا بخشی از سودشان را از دست بدهند، ولی از طرف دیگر هم کسانی که در حال حاضر فعال بازار هستند متاسفانه نوسان گیران دست برتر را دارند و همچنین چارتیست‌هایی که بر اساس تکنیکالی خرید می‌کنند و اصولا به عوامل بنیادی خیلی توجه ویژه نمی‌کنند، زمانی که بازار یک سطوحی را از دست می‌دهد یا یک مقاومت‌هایی ایجاد می‌شود، اینها می‌گویند که باید دست به فروش بزنیم. چون نوسان گیر هم هستند و اصولا عادت به اصلاح زمانی ندارند و این یک معضلی است که ۲ سال است گریبان بازار سرمایه را گرفته است که نمی‌تواند در نقاط تعادلی مورد معامله قرار دهد. بنابراین دچار رفتار‌های فروش‌های هیجانی می‌شوند.

این فعال بازارسرمایه درخصوص پیش بینی بازار می‌گوید: اگر بخواهیم آینده و هفته‌های آتی را مورد ارزیابی قرار دهیم که چه اتفاقی می‌افتد اگر صحبت‌های اینچنینی شود، یعنی بگوییم برنامه انتشار اوراق ما به این شکل است، قیمت دستوری نداریم و سهام عدالت به این شکل بخواهد عمل کند، به نظر می‌رسد که می‌توانیم امیدوار باشیم که حداقل آن این است که فشار فروش کم شود و یک مقداری خریدار در بازار وارد شود و بتوانیم ما دوباره بازار را به آن نقطه‌ای که بهینه تعادلی آن‌که شاخص یک میلیون و پانصد بود برسانیم و بعد انتظار بکشیم که چه اتفاقاتی در گزارش ۶ ماهه می‌آید و با توجه به برآوردی که از EPS شرکت‌ها می‌کنیم و فضایی که از بابت اقتصاد کلان مورد ارزیابی قرار می‌دهیم همگی موید این است که نمی‌بایست شاخص بازار از محور یک میلیون و پانصد پایین‌تر باشد، قاعدتا باید روی محور یک میلیون و پانصد و روند آن باید تدریجی افزایشی باشد، چون به نظر من احیای برجام زمان بر است، افزایش نقدینگی برای افزایش بودجه داریم، تورم شکل می‌گیرد و دلار نیمایی امکان تثبیت آن روی ۲۳ نیست و به تدریج دلار نیمایی هم با افزایش قیمت مواجه شود که حال این دلار نیمایی مجددا یک نرخ مجددی نشود که مانند دلار ۴۲۰۰ رانت و فسادی در آن شکل بگیرد به نظر من آن هم یک ظرفیت خوبی دارد که با افزایش دلار نیمایی تا انتهای سال می‌تواند با توجه به فضای متغیر اقتصاد کلان ما تا ۲۵ هزار تومان هم افزایش پیدا کند، بنابراین از آن ناحیه هم ما می‌توانیم با افزایش سودآوری مواجه شویم. مجموعه این عوامل می‌تواند رفتار سهامداران را اصلاح کند و از بابت نوع نگاه شان به بازار سرمایه از نوسان‌گیری به تدریج بخشی از این حاضرین و فعالان به سمت سهامداری حرکت کنند و مجامع سال ۱۴۰۰ در تیر ماه ۱۴۰۱ باشد. اگر این نگاه شکل بگیرد تاحدودی می‌توانیم تعادل عرضه و تقاضا را بهتر در بازار مشاهده کنیم و قاعدتا بازار هم به تدریج می‌تواند به نقاط بالاتر سوق پیدا کند.