نقش کشاورزی در توسعه
محسن امینی
از گذشتههای تاریخی تا به امروز، حوزه کشاورزی همواره یکی از مهمترین نیازهای بشر برای تداوم حضورش بر گستره این کره خاکی بوده است. از دوران عهد باستان تا زمانهای که آن را عصر انفجار اطلاعات نامگذاری میکنند، انسان با تکیه بر مزیتهایی که بخش کشاورزی برایش ایجاد کرده است، مسیر رشد و پویایی را طی کرده است. این ضرورت (توسعه بخش کشاورزی) در چشمانداز آینده نیز با دامنههای اهمیتی به مراتب افزونتر تداوم پیدا خواهد کرد. ایران از نخستین سرزمینهایی است که کشاورزی در آن ریشه دوانده و پا گرفته است. اساسا برخی مهاجرتهای تاریخی به فلات ایران نیز، به دلیل یافتن زمینهای بهتر برای کشاورزی شکل گرفته است. بر اساس آخرین آمارها حدود 20درصد نیروی کار ایرانی در بخش کشاورزی فعالیت میکنند. اعداد و ارقامی که نشاندهنده اهمیت ویژه کشاورزی در تار و پود اقتصاد ایران زمین است. از سوی دیگر ارزیابی تحلیلی مسیر توسعه در قلمروهای سرزمینی مختلف و در جایجای جهان، گویای این واقعیت روشن است که کشورهای توسعهیافته با تکیه بر مزیتهای نسبی خود در بخشهای مختلف اقتصادی، تلاش میکنند از ظرفیتهای درونی اقتصاد خود و همچنین فرصتهای موجود در عرصه بینالمللی به بهترین وجه، بهرهبرداری کرده و مسیر رشد و پویایی اقتصادی و معیشتی را طی کنند. یکی از مهمترین گزارههای اقتصادی برای دستیابی به رونق بیشتر در بازارهای کسب و کار، افزایش درآمد سرانه، اشتغالزایی و در کل تحقق توسعه پایدار، استفاده از ظرفیتهایی است که بخش کشاورزی و صنایع وابسته آن، ایجاد میکنند. بدون استفاده از این ظرفیتهای پویا، هیچ کشوری را نمیتوان پیدا کرد که توانسته باشد، قلمروهای توسعه را در نوردیده باشد. آن دسته از کشورهایی که امروز ذیل کشورهای توسعه یافته قرار میگیرند، همگی بخش قابل توجهی از ظرفیتهای رشد خود را مبتنی بر بخش کشاورزی شکل دادهاند و از مزیت بخش کشاورزی برای ارتقای سطح اقتصادی و پیشرفت خود بهره میبرند. در واقع بخش کشاورزی از جمله بخشهای پیشرانی است که انرژی لازم برای حرکت را در سایر حوزههای اقتصادی نیز ایجاد میکند. از طریق ظرفیتهای بخش کشاورزی است که ایران در دوران تحریمهای ظالمانه غرب علیه کشورمان توانست، بخش قابل توجهی از اهداف تحریمی دشمنان را بیاثر سازد و بخش قابل توجهی از نیازهای کشور را تامین کند. ظرفیتهای بالقوه و بالفعل بخش کشاورزی ایران به اندازهای است که حتی برای تامین غذای مجموعهای از کشورهای منطقه نیز کفایت میکند. ایران میتواند به عنوان کانون و هاب منطقهای کشاورزی و غذا در منطقه شناخته شود و امنیت غذایی را در تمام قلمروهای سرزمینی منطقه، ایجاد کند. این جایگاهی است که ایران در چشمانداز پیش رو به دنبال تحقق آن است تا بازار محصولات کشاورزی ایران در سراسر منطقه شکل گیرد و محصولات ایرانی در سبد مصرفی بسیاری از کشورها قرار بگیرد. برای این منظور لازم است دامنه وسیعی از ساختارسازیهای اقتصادی در کمیتههای تخصصی از جمله کمیته بانکی، بیمه، صنایع تبدیلی، کشاورزی و دام و طیور و آبزیان تشکیل شود تا ایران به جایگاهی که شایسته آن است دست پیدا کند. استانهای مختلف ایران در حوزه کشاورزی واجد ویژگیهای منحصر به فردی هستند که میبایست از این ظرفیتها در راستای رشد و پویایی اقتصادی کشور بهره گرفته شود. ضرورت راهاندازی میزهای تخصصی در استانها با توجه به مزیتهای خاص آن استانها و ارایه برنامههای ویژه برای بافعل کردن ظرفیتهای پنهان بخش کشاورزی از جمله موضوعاتی است که میبایست در دورنمای پیش رو محقق شوند. ایران با استفاده از ظرفیتهایی که در بخش کشاورزی دارد میتواند بسیاری از مشکلاتی که در بخشهای اقتصادی و معیشتی با آن دست به گریبان است را حل و فصل کند. این مهم در گروی همراهی و همکاری مجموعه ظرفیتهای کشور و حمایت از تشکلهای بخش خصوصی از جمله اتاقهای بازرگانی کشور است. نباید فراموش کرد که آن دسته از کشورهایی که توانستهاند کرانههای توسعه را درک کنند با مشارکت بخش خصوصی توانستهاند اهداف توسعهای مد نظر خود را محقق کنند. بدون برنامهریزی تشکلهای بخش خصوصی و مشارکت فعالان اقتصادی، هر نوع برنامهریزی در بخشهای اقتصادی به سرانجام مورد نظر ختم نخواهد شد. ضرورتی که امروز اقتصاد ایران بیشتر از هر زمان دیگری به آن نیازمند است.