تورم؛ مهمترین چالش نظام بانکداری کشور
سیاوش غیبیپور
نباید انتظار داشت که با تورم ۴۰ درصدی، مردم سپردهگذاری با سود ۱۰ درصدی انجام دهند تا با آن وام ۸ درصدی پرداخت شود، بنابراین یکی از مهمترین چالشهای نظام بانکی تورم است. سه محور ربوی بودن سیستم بانکی، سازوکارهای طولانی و مولد نبودن برای تولید، چالش در نظام بانکی کشور به حساب میآید و با توجه به بحثهایی که در کمیتههای مختلف صورت میگیرد، حل این موارد گرچه غیرممکن محسوب نمیشود، اما ساده هم نیست. چارهسازی برای مباحث فوق در شرایطی که کشور ازتورم تشدید شده رنج میبرد، مشکل است زیرا در بسیاری از موارد نمیتوان انتظار داشت که با تورم ۴۰ درصدی، بر فرض مردم سپردهگذاری با سود ۱۰ درصدی انجام دهند تا با آن به گروه دیگری وام ۸ درصدی پرداخت شود، بنابراین یکی از مهمترین چالشهای نظام بانکی بحث تورم است. نظام بانکی با هر کیفیتی درصدد است تا تولید، دامپروری و کشاورزی را مورد تقویت قرار دهد و چنانچه فرض را براینبگذاریم که محور دقیقا همین امر است، چگونه این امکان با وجود تورم ۴۲ درصدی میسر خواهد شد؟ آیا کسی حاضر میشود پول خود را با سود ۱۰ درصدی به بانک بسپارد؟ سازوکارهایی هم که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، به معنای انجام کار به سرعت و کاستن از میزان رفت و آمدها است. سیستمیتر شدن مکاتبات هم مساله دیگری است که نه تنها جای پیشرفت دارد، بلکه نیاز هم به حساب میآید. درباره موضوع مبحث شرعی سود بانکی هم دو نظر متفاوت وجود دارد که باید این مساله هم از طریق علما برطرف شود. سرمایه و دارایی بانکها از میزان کارآمدی کمی برخوردار است، یکی از مشکلاتی که در سیستم بانکی وجود دارد، بدهیهای معوقهای است که به بانک و سیستم قضایی مربوط میشود و هر دو طرف یکدیگر را دراین زمینه متهم میکنند، در حالی که تنها بخشی از آن به سیستم بانکی برمیگردد و این درصورتی است که وقتی سیستم بانکی درصدد پرداخت تسهیلات کلان برمیآید، باید بتواند این روند را کنترل و مسیریابی کند و بازگشتاش را مورد بررسی قرار دهد و مستقل عمل کند. بسیاری از وامها تکلیفی است و بانک نمیتواند در برابر آن مقاومت به خرج دهد، اما زمانی که بازپرداخت آن به تعویق میافتد، همه یقه بانک را میگیرند زیرا پول مردم است و باید برگردانده شود. بنابراین در صورتیکه پرداخت معوقات به روز و زنده شود، بسیاری از مسائل خارج از استاندارد بودن کفایت سرمایه برطرف خواهد شد. یکی از اشکالات موجود این است که بانک در ارزیابی و بررسیها اشکال زیرا طرحهای مختلف را بررسی میکند و مراحل آن میبیند، درصورت سالمسازی این مسیر بخشی از مشکلات برطرف خواهد شد. میلیاردها در رابطه با پروژهای هزینه میشود که در نهایت به این نتیجه میرسند که توجیه ندارد زیرا موارد اولیه آن موجود نیست، اینها مواردی است که باید پیش از کلید خوردن هر کاری به آن اندیشید. طرح کشاورزی سراغ دارم که برای آن چند میلیارد وام گرفته شد و در نهایت به نتیجه کم آبی رسیدند، در حالی که باید در ابتدا مجوزهای لازم برای آب را اخذ میکردند، بعد از آن به دریافت تسهیلات رو میآوردند.