معلولیت در ایران عین محدودیت است
![معلولیت در ایران عین محدودیت است](/files/fa/news/1400/9/13/90914_637.jpg)
هیچ کدام از وعدهها عملی نشده است
تعادل|
گرفتار شدن در روزهای تقویم و بزرگداشتها هیچگاه نتوانسته دردی را دوا کند، اما قطعا یادآوری به بهانه همین روزهای ثبت شده در تقویم شاید بتواند برای شروع کارهایی مفید و ارزشمند موثر باشد. روز جهانی معلولان هم یکی دیگر از همان روزهایی است که برای خیلی از ما فقط یک روز ثبت شده در تاریخ است و به اتفاقهایی که باید رخ داده و نداده و کارهایی که باید انجام میشده و نشده توجه چندانی نداریم.
خیلی از ما حتی این امکان را نمیدهیم که شاید یک روز ما هم به جمع کسانی بپیوندیم که الان به دیده ترحم به آنها نگاه میکنیم. در واقع جامعه معلولان هر روز و هر ساعت عضو میگیرد و هیچ کس هم نمیتواند بهطور قطع و یقین بگوید که هیچگاه عضو این جامعه نخواهد شد. اما گفتن و نوشتن از مشکلات معلولان در کشور ما هم خود به مثنوی هفتاد من تبدیل شده و هر بار که قرار است به سراغ این افراد جامعه برویم با انبوهی از مشکلات ومسائل که با آن مواجهاند روبهرو میشویم. با کوهی از وعدههای به انجام نرسیده و انباشتی از درخواستهایی که حتی بررسی هم نشدهاند.
ناتوانی کامل حسی که خیابانهای شهر به من میدهند
سالهای سال است که وعده مناسبسازی ناوگان حمل و نقل شهری از سوی مسوولان شهری و حتی مسوولان رده بالاتر نیز به معلولان داده میشود اما همچنان این اتفاق یکی از آن دست اتفاقهایی به شمار میآید که انگار قرار نیست هیچوقت عملی بشود. لادن اولیایی، 35 سال دارد و 5 سال پیش در پی یک تصادف توانایی راه رفتن را از دست داده. او فوق لیسانس حسابداری است. 5 سال است که روی ویلچر مینشیند و در واقع 5 سال است که به واسطه نشستن روی این ویلچر هم موقعیتهای شغلیاش را از دست داده و هم امکان حضور در جامعه را ندارد. لادن به «تعادل» میگوید: وقتی این اتفاق برای من افتاد اعضای خانوادهام خانه را برای زندگی من مناسبسازی کردند، اما این فقط درون خانه بود که نسبت به نیازهای من بازسازی شد، همین که وارد خیابان میشوم دیگر یک ناتوان به تمام معنا هستم، چون هیچ کدام از معابر شهری برای عبور افرادی که از ویلچر استفاده میکنند، مناسبسازی نشده است، من شغلم را از دست دادم چون شرکتی که در آن کار میکردم شرایط رفت و آمد برای یک فرد معلول را نداشت. برای ما که زمانی سالم بودهایم و حالا باید با این مشکلات دست و پنجه نرم کنیم ضربه روحی که میخوریم بسیار شدیدتر است.
او در بخش دیگری از سخنانش میافزاید: اگر پدر و مادر و برادرم تمام تلاش خود را برای برگردان من به زندگی انجام نمیدادند به جرات میتوانم بگویم که دست به خودکشی میزدم، من دختر سر حال و پر نشاطی بودم، روابط اجتماعی خیلی خوبی داشتم، اما بعد از اینکه روی ویلچر نشستم، به یک موجود دست و پاگیر تبدیل شدم. خیابانهای شهرم این حس را به من القا میکردند، جامعه این حس را به من القا میکرد و هنوز هم این حس همراه من است. برای رهایی از این افکار منفی به نقاشی کردن و نواختن موسیقی روی آوردهام اما به این فکر میکنم آیا همه کسانی که تجربه من را دارند، میتوانند به زندگی خوشبین باشند.
معلولیت در ایران محدودیت است
سپهر سعیدی، با نقص عضو مادرزادی به دنیا آمده است. او یک دست ندارد، بینایی یکی از چشمانش را از دست داده و البته دچار حملههای صرع هم میشود. سپهر 28 ساله است، وقتی در مورد تمام این سالها زندگی کردن در تهران و وضعیت تحصیل و... حرف میزند، تکتک جملههایش را با یک آه شروع میکند و با یک آه به پایان میرساند. او نیز به «تعادل» میگوید: معلولیت در ایران عین محدودیت است، یعنی هر روز و هر ساعت به تو یادآوری میکنند که فرد عادی نیستی و حق زندگی کردن به عنوان یک فرد عادی را نداری. وضعیت من در مقایسه با کسانی که مجبورند روی ویلچر بنشینند خیلی خیلی بهتر است اما این دلیل نمیشود که من زندگی خوبی داشته باشم. دانشجوی دکترای حقوق سیاسی هستم. سالهای سال است که برای پیدا کردن شغل، برای اینکه بتوانم از صندلی استفاده کنم که امکان استفاده افراد چپ دست را داشته باشد، برای هر چیز کوچکی که امکان زندگی راحتتری را به من بدهد جنگیدهام.
یکی از خیابانهای این شهر را نمیبینید که برای معلولان مناسبسازی شده باشد، اینکه چند تابلو برای جای پارک معلولان بزنیم و بگوییم ما در این رابطه کاری انجام دادهایم واقعا توهینآمیز است. در تمام دنیا معلولان حق زندگی دارند، حتی کسانی که معلولیتهای بالا دارند و توان حرکت کمتری دارند، حتی آنها که معلولیتهای ذهنی و ... دارند، امکان زندگی برای تمام آنها فراهم است، زندگی که به واسطه آن میتوانند خوشحال باشند، اما اینجا ما هر روز یادمان میافتد که یک نقصی داریم و با بقیه فرق میکنیم، به واسطه نگاهها، رفتارهای ترحمآمیز و امکاناتی که همیشه برای به دست آوردنشان باید با همه بجنگیم.
افزایش «افسردگی» و «اضطراب» بین معلولان طی پاندمی کرونا
اما وضعیت معلولان در طی پاندمی هم بسیار سخت بوده و خیلی از آنها به افسردگی دچار شدهاند. معاون آموزشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با اشاره به مشکلات روانشناختی معلولان طی ۱.۵ سال گذشته، گفت: در حال حاضر با توجه به شیوع پاندمی کووید ۱۹، درگیری معلولان با مشکلات روانشناختی نظیر افسردگی و اضطراب بیشتر شده و در این بین اقدامات انجام شده برای رفع مشکلات روانشناختی این افراد کافی نبوده است. دکتر امین رفیعیپور با بیان اینکه پس از پاندمی کووید ۱۹ معلولان نیز همانند همه مردم زمان بیشتری را در منزل سپری کردند و از این رو مشکلات روانشناختی آنها نیز بیشتر شده است، اظهار کرد: در این ایام کاهش ارتباطات اجتماعی در بین معلولین به ویژه معلولان شنوایی و دیداری منجر به گوشهگیری، افسردگی و کاهش خلق این افراد شد بهطوری که خانهنشین شدن معلولان باعث شد آنها از جامعه دورتر شده و در نهایت مشکلات روانشناختی آنها نیز بیشتر شود و تعاملات کمتر و فشارهای روانشناختی بیشتری را تجربه کنند.
این روانشناس با بیان اینکه احتمال درگیری با مشکلات روانشناختی در بین معلولان به خودی خود به نسبت سایر افراد بیشتر است، ادامه داد: در مدت پاندمی کووید ۱۹، درگیری با اختلالات اضطرابی و افسردگی در بین معلولان بیشتر دیده میشود و این امر در نگرش و باور آنها نیز اثرگذار است. از سوی دیگر پاندمی کووید ۱۹ در روابط اجتماعی و خانوادگی معلولین تاثیرات انکار ناپذیری داشته و این افراد فشارهای زیادی را در این مدت تحمل کردهاند.
شرایط برای حضور معلولان
در جامعه فراهم نیست
به گفته رفیعیپور، اقدامات انجام شده برای حضور بیشتر معلولین در جامعه کافی نیست و در کلانشهرها تصمیمات کافی برای مناسبسازی مبلمان شهری و سهولت حضور این افراد در جامعه گرفته نشده است.معاون آموزشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تصریح کرد: در واقع تاکنون فکر خاصی برای معلولین نشده و باید برای رفع مشکلات معلولین فکر اساسی کرد. باید منبع اصلی این مشکلات شناسایی و بر طرف شود. در گام اول اگر بتوانیم مبلمان شهری را اصلاح کنیم مشکلات روانشناختی این افراد نیز کمتر میشود چراکه اینگونه معلولین بیشتر وارد اجتماع شده و افسردگی و اضطرابشان کاهش مییابد. او معتقد است که با افزایش اعتماد به نفس معلولان این امکان وجود دارد که این افراد بسیار مفیدتر در جامعه ظاهر شوند.این روانشناس با اشاره به لزوم الگوسازی برای معلولان جهت افزایش اعتماد به نفس آنها، خاطرنشان کرد: در این راستا میتوان قهرمانان و تیمهای موفق ورزشی معلولان را برای این عزیزان الگو قرار داد. باید این تفکر را در جامعه ترویج دهیم که معلولیت محرومیت و ناتوانی محض نیست. از سوی دیگر باید برای مشکلات شغلی و حرفهای آنها نیز فکری کرد تا فشار روانی این افراد کمتر شود. رفیعیپور در پایان سخنان خود به لزوم تغییر باورهای اشتباه در مورد معلولیت نیز اشاره و تاکید کرد: از جمله اهداف روز جهانی معلولان آگاهسازی مردم و تغییر ذهنیت آنها نسبت به معلولین است تا همه بدانند یک انسان معلول تواناییهایی دارد و نباید با ترحم به آنها نگاه شود. باید این موارد را انگ زدایی کرد تا مردم باور کنند معلولان نیازمند ترحم نیستند.
![](/files/fa/adv/60331_191.gif)