تصمیمات غیرعاقلانه در طرح صیانت باعث فرار مغزها میشود
داوود ادیب
اگر در طرح صیانت از فضای مجازی تصمیمات غیرعقلایی گرفته شود، با دشمنانمان در خروج نخبگان و فرار مغزها از کشور همراهی کردهایم. افزایش سطح اعتماد بین دولت و آحاد جامعه و درک صحیح دولت از نیازها و حقوق اولیه و حفظ کرامت انسانی مردم، سطح وفاداری مردم را افزایش خواهد داد و این موضوع ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با سرمایه اجتماعی دارد؛ به این معنی که هر چه شعاع اعتماد در گروه اجتماعی متشکل از طیفهای مختلف گستردهتر شود، سرمایه اجتماعی نیز افزایش یافته و به تبع آن میزان همکاری و اعتماد متقابل به دولتمردان کشور، افزایش خواهد یافت. ما نباید این موضوع را فراموش کنیم که در چند دهه گذشته، محور توسعه و رشد در تمامی کشورهای توسعهیافته، از سرمایه فیزیکی به سرمایه انسانی و سپس به سرمایه اجتماعی تغییر جهت یافته و در عصر حاضر هیچ کشوری نمیتواند بدون تکیه بر سرمایه اجتماعی خود حکومتداری کند. امروز باید دولتمردان ما هوشیار باشند که با خروج هر نخبه از کشور، حجم بالایی از سرمایههای دانش سرمایهگذاری شده در طول دهها سال که با هزینههای قابل توجه برای هر نفر همراه بوده است، از کشور خارج خواهد شد. امروز اگر در خصوص طرح صیانت از فضای مجازی تصمیمات غیرعقلایی گرفته شود، با دشمنانمان در خروج نخبگان و فرار مغزها همراهی کردهایم. عصر امروز با سه عنصر پیچیده دانش، انسان و ماشین به عنوان سه عامل تعیینکننده مناسبات سیاسی و اقتصادی حاکم بر جهان، نقش و نگار تازهای پیدا کرده است. به نحوی که رقابت میان کشورها مربوط به در اختیار گرفتن این سه عنصر در هزاره سوم و انقلاب صنعتی پنجم است. این موضوع تلاش کشورها را در استفاده از این ابزارها در راستای تسخیر بدون جنگ و تصاحب منابع سمت و سوی دیگری داده است.
از سوی دیگر انسان امروز به جهت پتانسیلهای بالا در ارزشافزایی، قدرت باورنکردنی یادگیری و نقش غیرقابل انکار در خلق ماشینهای مبتنی بر هوش مصنوعی، رباتها و ابزارهای پیشرفته، آن چنان ارزشی را به دست آورده که قدرتهای بزرگ دنیا امروزه هوشیارانه متوجه این موضوع هستند که با جذب نخبه و یک متخصص میتوانند صدها فرصت شغلی در کشورشان ایجاد کرده و حتی اهداف سیاسی و امنیتی و نظامی مدنظر و پشتپرده خود را به شکلی که میخواهند عملیاتی کنند. برای مثال دولت امارات در جدیدترین اقدام خود در جهت جذب نیروهای متخصص، ویزای طلایی بلندمدت را تصویب کرده و این ویزا را به دو صورت 5 ساله و ۱۰ ساله صادر میکند و به دانشمندان، دانشجویان نخبه، سرمایهگذاران و کارآفرینان اجازه اقامت در دوبی یا دیگر شهرهای امارات را میدهد. در این برنامه، محققان، مخترعان، دانشجویان نخبه، پزشکان، مهندسان الکترونیک، تکنولوژی، مهندسان کامپیوتر، برنامهنویسان، متخصصان هوش مصنوعی و افرادی که در زمینه دادههای کلان فعالیت میکنند اولویت داشته و در ابتدای لیست این نوع ویزاها قرار دارند. این اقدام دولت امارات اگر چه در ظاهر به منظور جذب متخصصان و استعدادهای طلایی و پرورش آنها صورت گرفته و جزو اهداف بلندمدت این کشور به حساب میآید، ولیکن در مدت زمان کوتاهی میتواند اثرات مخربی را در کشورمان چه در ابعاد دانشی و چه ابعاد امنیتی از خود به جای بگذارد. بدیهی است که این گونه اقدامات آشکار و به ظاهر مدرن در راستای جذب نخبگان، قدمت تاریخی و طولانی در دولتهای استعماری داشته و نهایتا این گونه روشها غالبا به گسترش استعمار پنهان منجر میشود. این گونه حرکات در سالهای اخیر دامنه خود را وسعت بخشیده و از حالت پنهان به آشکار تبدیل شده است. سندی که سال ۲۰۱۵ در خصوص ورود به حوزه نخبگان توسط دشمنان قسم خورده کشورمان منتشر شده نیز از این نوع است. در بخشی از این سند آمده است: «ما در حال به دست گرفتن ابتکار عمل برای ایجاد روابط با جوانان جهان، شناسایی رهبران آینده در دولت، کسب و کار و جامعه مدنی، اتصال آنها به یکدیگر و مهارتهای مورد نیازشان برای رشد کردن هستیم.»