معیشت و سلامت مطالبه اصلی است
گلی ماندگار|
وقتی قرار باشد در مورد مسائل و مشکلات موجود جامعه حرف بزنیم، به دو سویه مختلف میرسیم، بحثی که مسوولان و بالاخص نمایندگان مجلس به آن توجه دارند، از سوی دیگر مطالبات مردم که هیچ همخوانی با برنامهریزیهای مسوولان ندارد. این روزها مردم برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. امنیت در کشور دچار مشکل شده، به گواه آماری که از سوی مسوولان نیروی انتظامی اعلام میشود، آمار جرم و جرایم و سرقت افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر هر روز با نایاب شدن یک دارو، مشکلات درمانی نیز به دیگر مشکلات اضافه میشود. مردم برای رفع بحران تورم سردرگم ماندهاند و دیگر نمیدانند چه کاری میتوانند انجام دهند تا حداقلهای زندگی را برای خود و خانواده شان فراهم کنند. اما درست در همین روزها نمایندگان مجلس ساز دیگری کوک کردهاند. طرحهایی را به تصویب میرسانند که هیچ دردی را از مردم سرگردان درمان نمیکند. نه طرح صیانت از فضای مجازی، نه طرح حذف دلار 4200 تومانی و نه حتی طرح صیانت از مردم در برابر حیواناتی مانند سگ و گربه. از سوی دیگر نمایندگان بدون توجه به آنچه در سطح جامعه بر مردم میگذرد، هر اعتراضی را با زبان تند پاسخ میگویند، اینکه نماینده ملت بگوید هر کسی دنبال آلات موسیقی و عینک دودی است از کشور برود دردی را از مردم دوا نمیکند. مردم این روزها برای تهیه نان شب با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و نمایندگان مجلس با حقوقهای میلیونی دم از صیانت میزنند. به هر حال این روزها معیشت و سلامت مهمترین مطالبه مردمی است که وضعیت خوبی ندارند و چشم به مسوولانی دوختهاند که با هزار وعده و وعید سکان اداره کشور را به دست گرفتهاند. راستی نمایندگان محترم مجلس هیچ میدانید ذخیره دارویی کشور رو به اتمام است؟
ندانستن درد مردم درد دارد
سالها پیش یکی از خبرنگاران در گفتوگو با چند نماینده مجلس قیمت کالاهای اساسی را از آنها پرسیده بود، پاسخها به قدری غیرواقعی بودند که بعد از آن دیگر هیچ نمایندهای حاضر نشد به سوالاتی از این دست پاسخ دهد. اما نشان میداد فاصله بین مردم و نمایندگان آنها که در مجلس قرار است به دنبال احقاق حقوقشان باشند، تا چه حد زیاد است. این بیخبری از وضعیت مردم هنوز هم ادامه دارد. اگر نگاهی به طرحهای تصویبی این چند وقت بیندازید، متوجه میشوید که هر روز فاصله بین مردم و نمایندگانشان بیشتر و بیشتر شده است.
علی عباسیان، کارشناس اقتصادی در این باره به «تعادل» میگوید: متاسفانه بیبرنامگی اقتصادی در کشور بیداد میکند. قرار بود با یکدست شدن دولت و مجلس مشکلات اقتصادی مردم برطرف شود، اما آنچه امروز شاهد آن هستیم بیشتر شدن مشکلاتی است که مسوولان وعده حل آنها را داده بودند. اینکه حتی دولت نمیتواند قیمت دلار را در وضعیت ثابت نگه دارد و به همان شیوه سابق به دنبال مقصر میگردد خود نشان از آشفتگی امور دارد. از سوی دیگر تورم روز افزون دیگر توانی برای مردم باقی نگذاشته، به راستی نمایندگان مجلس در این زمینه چه کاری انجام داده اند؟ ندانستن درد مردم درد دارد. اینکه نماینده مجلس نمیداند در شهری که نمایندگی مردم آن را بر عهده دارد، چه میزان آدم نیازمند وجود دارد. چند درصد مردم در رفاه هستند و چند درصد برای تهیه مایحتاج اولیه با مشکل مواجهاند، جای تاسف دارد.
او در بخش دیگری از سخنانش میافزاید: اینکه مسوولان تمام مشکلات را به گردن تحریمها بیندازند، درست نیست، چرا که این تحریمها سالهاست که بر ما تحمیل شدهاند و مسوولان وظیفه داشتند در طی این سالها راهحلی برای عبور از مشکلات پیدا کنند. متاسفانه اقتصاد ایران دارای انباشتی از چالشهای ساختاری است که حل نشده و چالش نوظهور کرونا نیز بر آنها افزوده شده است. در سالهای قبل با چالشهایی نظیر صندوقهای بازنشستگی، نظام بانکی و تامین منابع مالی مواجه بودیم. اگر بخواهیم واضح و بیپرده سخن بگوییم، دهه ۹۰ در اصل دهه فرصتسوزی در اقتصاد ایران بود. رشد اقتصادی در این دهه صفر بود و میانگین تورم ۲۴ درصد بود. شکاف طبقاتی در دهه ۹۰ گسترش یافت وشاخص ضریب جینی از ۳۶.۵ به ۴۲ رسید.
بی توجهی به مشکلات معضلات را افزایش میدهد
خسرو معتمدی، جامعهشناس نیز در مورد شرایط کنونی و وضعیت اقتصادی و تاثیر آن بر رفتار افراد جامعه به «تعادل» میگوید: اگر تورم مهار نشود، اگر مشکلات معیشتی و اقتصادی حل نشوند شاهد رشد روزافزون معضلات اجتماعی خواهیم بود. فقر به تنهایی میتواند تمام زیر ساختهای جامعه را از بین ببرد. افزایش فاصله طبقاتی، از افراد فرودست انسانهایی بیرحم و خشمگین میسازد. آنها به دنبال حق خود هستند. در این شرایط که هر روز فاصله طبقاتی در کشور بیشتر و بیشتر میشود و تورم هر روز افزایش مییابد، نباید انتظار داشته باشیم که معضلات و مشکلات اجتماعی کاهش پیدا کند. او میافزاید: مثلا همین سنت شب یلدا، چند درصد خانوادههای ایرانی در حال حاضر امکان برگزاری این مراسم را دارند. مسوولان نگاهی به قیمت میوه و آجیل شب یلدا بیندازند. اینکه تنها اعلام کنند این قیمت به تصویب رسیده کافی است حتی قیمتهای مصوب هم در توان بسیاری از افراد نیست. کرونا هم ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد آورد، اما اگر مسوولان به جای شعار دادن و پرداختن به مسائل حاشیهای تمام توان خود را صرف حل مشکلات اقتصادی کشور میکردند، شاید الان اوضاع بهتری داشتیم.
نمیتوانیم حقایق را مخفی کنیم و بگوییم نیست
معتمدی، با اشاره به افزایش فحشا در کشور میگوید: نمیتوانیم حقایق را مخفی کنیم و بگوییم نیست. وقتی پلیس کشور اعلام میکند که نرخ دزد و زورگیری افزایش پیدا کرده، وقتی همین پلیس به مردم توصیه میکند در مقابل زورگیرها مقاومت نکنند، وقتی استاندار تهران به مردم پیشنهاد میدهد برای جلوگیری از سرقت با پول خودشان نگهبان محله استخدام کنند، یعنی یک جای کار میلنگد. وقتی این آمارها افزایش داشته قطعا تن فروشی و فحشا هم افزایش پیدا کرده است. حال فکر کنید در این شرایط نمایندگان مردم در مجلس به دنبال تصویب طرح صیانت از مردم در برابر حیوانات هستند و نماینده دیگری به فکر این مساله است که آلات موسیقی وارد کشور بشود یا خیر؟ اینها به حاشیه رفتن است. اینها فرار از مسوولیت است. پاک کردن صورت مسالهای است که سالهاست کارشناسان حوزه اجتماعی به آن اشاره میکنند و راهکار برای حل آن ارایه میدهند اما متاسفانه گوش شنوایی نیست.
نگهبان محله از حرف تا عمل
چند روز پیش بود که استاندار تهران، با ارایه طرحی از مردم خواست با هزینه خود برای محلههایشان نگهبان استخدام کنند. طرحی خام و بدون و چارچوب. حال اگر قرار باشد این طرح اجرایی شود چه بررسیهایی باید در مورد آن صورت بگیرد. چه کسانی صلاحیت این کار را خواهند داشت، در مواقع اضطرار و اتفاق چه کاری باید از سوی این افراد انجام شود. اصلا چه کسی ضامن جان این افراد در برابر خطرهای احتمالی خواهد بود؟ سهراب عسگری، کارشناس امنیت در این باره به «تعادل» میگوید: نمیتوان با یک جمله کل مشکلات را حل کرد. این پیشنهاد استاندار تهران میتواند عملی شود، اما نیاز به سازو کاری کاملا مدون دارد. اینکه افراد باید برای قبول چنین مسوولیتی تایید صلاحیت شوند. میزان اختیاری که به این افراد داده میشود تا در مواقع لزوم وارد عمل شوند باید کاملا بررسی و مدون شود. اینکه اگر یکی از این نگهبانهای محله حین انجام خدمت مجروح یا کشته شود چه کسی یا چه ارگانی باید در مقابل خانواده او پاسخگو باشد. صرف اینکه بگوییم مردم نگهبان محله استخدام کنند که مشکل حل نمیشود.
او میافزاید: در سالهای دور از آنجایی که فاصله بین محلهها زیاد بود و تعداد افراد کم و البته امکانات امروزی مثل خیابان کشی، برق و... وجود نداشت، در بسیاری از شهرها و حتی روستاها نگهبان محله وجود داشت. اما مساله اینجاست که آن زمانها سارق به سلاح گرم مسلح نبود. از سوی دیگر یک فریاد نگهبان محله کافی بود تا همه اهالی را به خیابان بکشد، اما در شرایط امروز راه انداختن چنین ساز و کاری نیاز به قوانین و مقررات درست، مشخص کردن حیطه وظایف و البته تضمین جان فرد نگهبان دارد. عسگری میگوید: از همه اینها مهمتر آموزش دادن به افرادی است که قراراست این مسوولیت را به عهده بگیرند، آنها باید بدانند که در مواقع خطر چطور از جان خود محافظت کنند. برای اینکه مانع از دزدی شوند چه کارهایی را انجام بدهند. اصلا قرار است چه وسیلهای برای دفاع در اختیار این افراد قرار بگیرد؟ میزان خطر در این شرایط باید بررسی شود. از سوی دیگر با بهره بردن از علم روز دنیا برای کنترل چنین وضعیتی میتوانیم امکان خطر را به حداقل برسانیم. به هر حال هر پیشنهادی به سرعت نمیتواند اجرا شود و قابلیت اجرایی آن باید توسط دستگاههای ذی ربط مورد بررسی قرار بگیرد.