افزایش جمعیت؛ نیاز کشور، مغلوب اقتصاد
مدیریت چالش فرزندآوری با شعار امکانپذیر نیست
مساله پیری جمعیت بسیار جدیتر از آن است که بتوانیم نادیدهاش بگیریم. اما از سوی دیگر نمیتوانیم انتظار داشته باشیم تنها با تصویب یک قانون و برگزاری چند نشست و سمینار مردم را مجاب به فرزندآوری کنیم در حالی که مشکلات مهمی که باعث شده تا بسیاری از افراد قید ازدواج و فرزندآوری را بزنند، همچنان وجود داشته باشند و در مقابل مردم عرض اندام کنند. تا زمانی که مشکلات اقتصادی و زیر ساختهای اجتماعی برای چنین تحول بزرگی آماده نباشد نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که ضریب جمعیتی کشور ناگهان تغییر کرده و از پیر شدن رو به جوان شدن برود. مساله مهم اینجاست که مسوولان امر و نمایندگان مجلس و تمام کسانی که دست اندر کار تصویب قانون جوانی جمعیت بودهاند، چه راهکارهایی را برای محقق شدن آن در نظر گرفتهاند. قطعا همین که در رسانهها وعده وامهای میلیونی بدهند و از زمین دادن به خانوادههایی که بالای سه فرزند دارند، خبر بدهند و سعی کنند مسائل را با همین وعدهها حل و فصل کنند، نمیتواند راهکار مناسبی برای جوانی جمعیت کشور باشد. به دنیا آوردن فرزند تنها یک قدم کوچک است. فراهم کردن آینده مناسب برای فرزند است که میتواند به ساخته شدن آینده جامعه نیز کمک کند، در واقع اگر فرزندانی که به دنیا میآیند، شرایط مناسبی از نظر رفاه نسبی، آموزش، بهداشت و درمان و... نداشته باشند، نمیتوانند افرادی باشند که قرار است بالندگی فردای جامعه را تضمین کنند. نمیتوانیم فقط با شعار دادن جمعیت کشور را افزایش دهیم، نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن شرایط از زوجهای جوان انتظار داشته باشیم، به فرزندآوری فکر کنند. زوجی که مجبورند برای تامین هزینههای زندگی خود از اجارهبها مسکن گرفته تا هزینههای جاری هر دو در بیرون از منزل کار کنند و در نهایت هم همیشه خرج و دخلشان با هم فاصله دارد، چطور میتوانند به این فکر کنند که فرزندآوری میتواند آینده کشوری را که در آن زندگی میکنند تضمین کند.
با ضربالمثل نمیتوان زندگی کرد
پوریا مضرابی، رفتارشناس، در رابطه با قانون افزایش جمعیت به «تعادل» میگوید: اینکه جمعیت ایران رو به پیری میرود و تا چند سال آینده شرایط بسیار بحرانی میشود، اصلا موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد، اما بحثهایی که این روزها از سوی مسوولان و نمایندگان مجلس مطرح میشود، نه تنها کمکی به اجرایی شدن این قانون نمیکند بلکه بیشتر باعث دلسردی میشود.
او به اظهارنظر معاون بهداشت وزیر بهداشت در جلسه توجیهی اجرای قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده اشاره میکند که گفته بود باید ضربالمثل «هر آن کس که دندان دهد نان دهد» را باور داشته باشیم میافزاید: اگر قرار بود چنین ضربالمثلهایی واقعا کارایی داشته باشند پس ما الان باید آمار افراد زیر خط فقر در کشورمان صفر باشد، با ضربالمثل نمیتوان مشکلات واقعی کشور را حل کرد. مسوولانی که چنین توصیههایی میکنند باید به این توجه داشته باشند فرزندآوری به هر قیمتی و در هر شرایط اقتصادی نهتنها مشکلگشا نخواهد بود که ممکن است هزینههای بیشتری را به جامعه تحمیل کند.
مضرابی میگوید: مساله این است رسیدگی به وضعیت روحی و روانی از همان بدو تولد بسیار مهم است. اگر فرضا فرزندی در خانوادهای متولد شود که مشکلات معیشتی دارد، پدر و مادر پرخاشگر و تندخو هستند، شرایط مناسب برای پرورش کودک وجود ندارد، تحت آموزشهای درست قرار نمیگیرد، محیطی که در آن رشد پیدا میکند به انواع و اقسام بزهها و رفتارهای غیرمتعارف آلوده است، این کودک چطور قرار است در آینده فرد مناسبی برای جامعه باشد.
به همین خاطر است که بسیاری از روانپزشکان و رفتار شناسان معتقدند همانقدر که مشاورههای قبل از ازدواج مهم و ضروری به نظر میرسد مشاورههای قبل از بارداری هم مهم و ضروریاند.
مشکل ناباروری را حل کنیم
فرحناز ایزدی، جراح و متخصص زنان و زایمان در مورد برگزاری نشستهای توجیهی قانون افزایش جمعیت نیز به «تعادل» میگوید: متاسفانه ما همیشه بدون اینکه بررسیهای لازم را در مورد شرایط انجام بدهیم دست به اقدام میزنیم و در این زمینه هم هیچگاه به آن موفقیتی که انتظار داریم دست پیدا نمیکنیم.
او میافزاید: یکی از مشکلاتی که در کشور وجود دارد حضور بیش از 3 میلیون زوج نابارور است که البته بسیاری از آنها هزینه درمانهای ناباروری را ندارند در حالی که با تمام وجود دوست دارند بچه داشته باشند. چرا به جای اینکه ما شرایطی را فراهم کنیم تا این افراد بتوانند تحت درمان رایگان قرار گرفته و باروری را تجربه کنند، به این پرداختهایم که با دادن وعده وام و زمین زوجهای جوان را وادار به فرزندآوری کنیم. یکی از نکات اشتباهی که در این قانون ذکر شده، جمعآوری وسایل پیشگیری از بارداری است. این وسایل حتی در کشورهایی که با کمبود جمعیت مواجهاند به صورت رایگان در دسترس افراد قرار میگیرد. چون قرار نیست این وسایل تنها مانع باروری شوند، بلکه از انواع و اقسام بیماریها هم جلوگیری میکنند، از باروری افرادی که صلاحیت نگهداری فرزند را ندارند، مانند زنان معتاد و کارتن خواب و کسانی که رفتارهای جنسی پر خطر دارند.
این متخصص زنان و زایمان اظهار میدارد: هیچکس منکر این ماجرا نیست که پیری جمعیت میتواند چه آسیبهایی به جامعه وارد کند، اما داشتن فرزندانی سالم هم شرط موفقیت جامعه است. اما مساله غربالگری هم باید در این بین جدی گرفته شود. به دنیا آوردن فرزندانی که دارای نقصهای فراوان هستند نه تنها نمیتواند برای جامعه مفید باشد که هزینهای اضافه بر دوش خانواده و البته دولت خواهد بود. برای اجرایی شدن این قانون باید تمام زوایای آن یک بار دیگر مورد بررسی قرار بگیرد. واقعبینانه به ماجرا نگاه شود، وگرنه در دراز مدت نه تنها منجر به موفقیت نخواهد شد که ممکن است آسیبهایی را نیز به دنبال داشته باشد.
جمعیت باید رشد کند
اما آنچه در نشست توجیهی وزارت بهداشت و درمان برای اجرای قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده گذشت، آن چیزی نبود که مد نظر کارشناسان حوزه جمعیت باشد. مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت گفت: اگر با همین روند پیش برویم، پیری جمعیت را نمیتوان مدیریت کرد. هر وقت ایران ضعیف شده است مورد هجمه قرار گرفته است. به این ترتیب ممکن است از سال ۱۴۱۰ به بعد کارتن خوابهای سالمند داشته باشیم. حامد برکاتی افزود: حوزه سلامت و تمام حوزههای اجرایی کشور باید درارتباط با وضعیت جمعیت تمام قد بایستند وگرنه آینده قابل مدیریت نخواهد بود. وقتی آسیب جمعیت وارد شود، دیگر برای اقدام دیر شده است. اگر سال ۱۴۲۵ را با امروز مقایسه کنیم، ۳۰ درصد جمعیت درآن زمان که جمعیت ۹۵ میلیون نفر میشوند، سالمند خواهند بود. درحالی که الان با ۸۵ میلیون نفر فقط ده درصد سالمند داریم. برکاتی گفت: براساس آماری که داریم حدود ۱۷ درصد بارداریها بالای ۳۵ سال است و این تاخیر فرزندآوری از چالشهایی است که باید مدیریت شود.
مدیریت چالش ها؛ چگونه؟!
مسائلی که در این نشست مطرح شد همگی مسائلی بود بر اساس بایدهای ازدواج و فرزندآوری که باید از سوی مردم رعایت میشد، اما مساله اینجاست که وظیفه دولت و مسوولان در این زمینه چیست؟
امانالله قرایی، جامعهشناس در این باره به «تعادل» میگوید: اینکه ما بایدها را مشخص کنیم اما راه رسیدن به آنها را هموار نکنیم، قطعا نمیتواند نتیجهبخش باشد. اینکه مسوولان از هر فرصتی استفاده کرده و میگویند سن ازدواج در کشور بالا رفته، زوجهای جوان یا تمایلی به فرزندآوری ندارند یا اینکه تنها به یک فرزند کفایت میکنند، تمام اینها دلایلی دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد. چند وقت پیش در جایی خواندم که یکی از مسوولان گفته بود مشکلات اقتصادی بهانه است و میشود در همین شرایط هم ازدواج کرد و هم صاحب فرزند شد. حال سوال من از این مسوول محترم این است که وقتی قرار باشد شما ازدواج کنید اما امکان تهیه یک خانه کوچک حتی 40 متری را در این شرایط اقتصادی و تورم نداشته باشید، چطور میشود که باز هم میتوانید ازدواج کنید. یک حساب سر انگشتی برای ازدواج نشان میدهد که دختر و پسر هر کدام باید بالای 200 میلیون تومان پسانداز داشته باشند یا خانوادههایشان توان پرداخت چنین مبلغی را داشته باشند تا بتوانند استارت زندگی مشترک خود را بزنند. وقتی قرار باشد یک زوج برای به دنیا آوردن فرزند خود میلیونها تومان هزینه بیمارستان پرداخت کنند، هزینههای درمانی، هزینه مایحتاج نوزاد و... چطور میتوانند بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی به فکر فرزندآوری باشند. اینکه باید چالشها مدیریت شوند، درست است، اما چالشها با شعار مدیریت نمیشوند بلکه در عمل باید آنها را مدیریت کرد. برکاتی گفت: در سال ۶۵ هرم جمعیت کشور قاعده پهنی داشت. اکنون با پدیده مدارس غیردولتی مواجه هستیم و جوانان امروز از ترس هزینه مدارس غیردولتی تمایلی به فرزندآوری بیشتر ندارند.