پیامدهای سیاستورزی غیرحرفهای
مجید اعزازی
1-به تازگی دکتر علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری در وزارت راه و شهرسازی نموداری را در صفحه شخصی خود منتشر کرد که روند بارندگی در کشور و همچنین افت سطح آبهای زیرزمینی ایران را طی 56 سال گذشته (از 1965 تاکنون) نشان میدهد. دکتر بیتاللهی در ذیل این نمودار چنین توضیح داده است: «نوسانات بارندگی در کشورما، روند کاهشی قابل ملاحظهای را در 50 سال اخیر نشان نمیدهد. اما سطح آبهای زیرزمینی بهطور قابل ملاحظهای افت کرده است. بنابراین در مساله کسری مخازن آب زیرزمینی و به تبع آن فرونشست زمین آسمان مقصر نیست! مدیریت منابع آب و مدیریت کشت و زرع ما مشکل دارد. این واقعیت را باید صادقانه پذیرفت.» این نمودار و این توضیح، علت اغلب مشکلات کنونی در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تداعی میکند و بار دیگر، این سوال مکرر را در ذهن ایجاد میکند که چرا با وجود ظرفیتهای زیستی و انسانی بسیار زیاد «ایران» حالا وضعیت اقتصاد و معیشت و... ما چنین است؟ چرا کسی حواسش به «روند»های مختلف اقتصادی، محیط زیستی و... نیست؟ چرا کسی «سیاست»های اشتباه و مخرب را متوقف نمیکند؟ چرا کشور گران اداره میشود؟ یا سادهتر، چرا خودروی بیکیفیت داخلی، همچنان پس از چند دهه «حمایت» تولید میشود و با قیمتهای گزاف به فروش میرود؟ در حالی که میتوان با پرداخت پولی معادل هزینه خرید یک خودروی داخلی، یک خودروی خارجی با کیفیت خرید. خودرویی که علاوه بر تضمین رفاه و امنیت سرنشینان آن، سوخت کمتر مصرف میکند و آلودگی کمتری به بار میآورد و در مجموع هزینههای کمتری بر جامعه تحمیل میکند. مثالهای فراوانی وجود دارد که به روشنی هدررفت منابع و ظرفیتهای بسیار بالای زیستی، فنی و انسانی کشور را نشان میدهد.
2- در این روزها که تنگنای معیشت اکثر جمعیت کشور را تحت تاثیر قرار داده است، حتی اغلب صاحبنظران و فعالان حوزه سیاست هم درباره بودجه، ارز 4200 تومانی و سایر مسائل ریز و درشت اقتصاد نظر میدهند و یادداشت مینویسند به گونهای که گاه ریزترین مسائل اقتصادی نیز از نگاه آنها پنهان نمیماند. حال آنکه نه تنها به نظر نمیرسد، حل مسائل اقتصادی کشور در گرو گشایش در سیاست داخلی و خارجی است، بلکه به تاکید اغلب اقتصاددانان کشور، حل معضلات اقتصادی، در شرایط کنونی، بدون گذر از چالشها و تنشهای سیاسی «غیرممکن» است.
3- آمار شاخصهای کلان و تجربه سه دهه اخیر نیز این مساله را تایید میکند. بهطور مشخص در فاصله سالهای 76 تا 84 دولت اصلاحات با شعار «توسعه سیاسی»، «تنشزدایی» و «جامعه مدنی» بر سر کار آمد و تلاش کرد در حد بضاعت خود و متناسب با همراهی جامعه، در این حوزهها منشأ تحول باشد. آن دولت اما در سایه رویکرد سیاسی، به بیشترین موفقیتهای اقتصادی دست یافت و توانست با درآمدهای بسیار نازل نفتی در شاخصهای کلان اقتصاد از جمله رشد، تورم، اشتغالزایی، جذب سرمایههای خارجی و... بهطور نسبی رکوردهای مثبت و قابل توجهی از خود برجای بگذارد. نمونه دیگر، دولت یازدهم بود که با دستیابی به توافق موقت با طرفهای غربی و سپس «برجام» توانست حتی به رشد 12 درصدی اقتصاد در اواخر سال 95 دست یابد و به مدت یک سال و نیم نرخ تورم کشور را «تکرقمی» مهار کند.
4- بیگمان، در سطحی کلانتر، این موفقیتهای مقطعی رنگ میبازند و بار دیگر، نبود «سیاستورزی حرفهای» را گوشزد میکنند. در دنیای مدرن و در کشورهای پیشرفته، احزاب سیاسی دارای پشتوانه مردمی بالا، محلی برای تربیت نیروها و مدیران سیاسی تراز اول کشور هستند. این احزاب بیش از آنکه درگیر چالشهای باندی، گروهی و سیاسیبازی باشند، درگیر تعیین و تشخیص «سیاست»های بهینه برای اداره امور اقتصادی و سیاسی جامعه هستند. از همین رو است که از کانون فعالیت احزاب سیاسی نه تنها مدیران و سیاستمداران زبده و تربیت شده به جامعه تحویل میشود که «سیاست»های اقتصادی، محیط زیستی، اجتماعی، سیاسی و... پخته و چکشکاری شده نیز بیرون میآید. در واقع، از آنجا که با تغییر دولتها، تاریخ مصرف احزاب دچار انقضا نمیشود، احزاب به محلی برای انباشت تجارب و سرمایههای انسانی بدل میشوند و از همینرو است که میتوانند به جای درگیر شدن در مسائل روزمره، «روند»ها را زیرنظر بگیرند و برای بهبود آنها برنامه ارایه دهند. مسالهای که کمبود آن در ایران، این روزها بسیار آزاردهنده شده است، به گونهای که حتی به گفته افرادی که از نظر فکری به دولت مستقر نزدیک هستند، این دولت فاقد برنامه منسجم و گفتمان مشخص برای حل مسائل اقتصادی است و از سوی دیگر، انتصابات صورت گرفته در ردههای مختلف دولت نشان میدهد که مدیران جوان به خدمت گرفته شده، الزاما نه تنها «بهترین»های حوزه کاری خود نیستند که با شرایط ایدهآل برای مدیریت در شرایط پیچیده کنونی نیز فاصله دارند. به امید روزی که احزاب فراگیر و مدرن در ایران پا بگیرند و افراد قبل از سکانداری و ورود به عرصه اجرا، مشق و تمرین سیاستورزی را پشت سرگذاشته باشند.