صورت مساله را پاک نکنید
مریم شاهسمندی
وقتی خبر گور خوابی معتادان منتشر شد، اولین واکنشی که مسوولان به آن نشان دادند انکار ماجرا بود و بعد از آن پاک کردن صورت مساله با گماردن نگهبان برای قبرستانها، حالا که خبر اتوبوس خوابی افراد به دلیل فقر منتشر شده، رییس شرکت واحد اتوبوسرانی این مساله را به بزرگی خبری که منتشر شده نمیداند و معتقد است این اتفاق در سالهای گذشته هم رخ میداده، شهردار هم قول داده این مساله را مورد بررسی قرار دهد. شهردار تهران که چندی پیش پیشنهاد گردش کودکان در قبرستانها را داده بود حالا با این خبر به گونهای برخورد کرده که انگار میشود چنین معضلی را یک شبه حل و فصل کرد و هیچ کس هم آب در دلش تکان نخواهد خورد. معضلی که همه میدانیم زاییده فقری است که این روزها گسترهاش هر روز بیشتر و بیشتر میشود و تعداد کسانی که دیگر توان تامین مایحتاج اولیه زندگی شان را ندارند، هر روز بیشتر میشوند. این فقر قرار نیست دست از سر مردم بردارد وقتی هر روز ارزش پول ملی کم وکمتر میشود، وقتی شاخصهای بورس در حال سقوط است و مسوولان هم دست روی دست گذاشتهاند و به مسائلی میپردازند که این روزها دغدغه هیچ کدام از مردم نیست. آنها حتی برای دغدغههای خودشان هم نمیتوانند گامی مثبت در جهت بهبود اوضاع بردارند. هر اتفاقی از این دست تنها به پاک کردن صورت مساله میانجامد. حالا که خبر اتوبوس خوابی بیخانمانها منتشر شده از این به بعد همان یک صندلی را هم از این افراد میگیرند. نگهبان میگذارند، با رانندههایی که صندلی اتوبوسها را کرایه میدهند برخورد میکنند، مشکل حل میشود؟ نه!
این بیخانمانها راهی خیابان میشوند، در شبهای سرد زمستانی گوشه پارکها میخوابند و زندگی ادامه دارد. اینکه مسوولی میگوید برای بردن کارتن خوابها به گرمخانهها التماس میکنیم، حتما خیلی وقت است که سری به گرمخانههای شهر نزده که ببیند ظرفیتشان آنقدر پر شده که دیگر جایی برای افراد تازهتر نیست. مسوولی که انتشار این خبر را بزرگ نمایی شده میداند و معتقد است این اتفاق تازهای نیست، حتما و قطعا تا به حال یک شب را در بیرون از خانه در سرمای منفی شبهای زمستان سر نکرده است. اصلا در شرح وظایف خودش ندانسته و نمیداند که یک شب سری به خیابانهای این شهر بزند و ببیند در ساعتهای سیاه شب زیر پوست این شهر چه خبر است. اینجا انگار قرار نیست هیچ مشکلی حل شود، هر چه هست پاک کردن صورت مساله است، انگار که کودکی شکستههای گلدانی را زیر فرش بریزد و فکر کند که کسی آن را پیدا نخواهد کرد، اما آن شکستههای گلدان بلاخره یک روز پای کسی را خواهد برید، این بیتوجهی به معضلات اجتماعی نمیتواند ادامهدار باشد. مسوولان نمیتوانند با شانه خالی کردن از بار مسوولیت و در پیش گرفتن رویه باری به هر جهت، گره از مشکلات باز کنند. این بیتوجهیها بالاخره روزی گریبان گیر خودشان خواهد شد. وقتی فقر، فساد، دزدی و... به میزان باورنکردنی بالا برود، وقتی مردم دیگر در خیابانهای شهر امنیت سابق را نداشته باشند، وقتی هر لحظه بیم آن برود که دست زوگیری قمهای را زیر گلویت بگذارد، جایی این دمل چرکین سر باز میکند. بیتوجهی به مطالبات به حق مردم از هر طیف و هر دستهای میتواند بنیانهای یک جامعه را مورد تهدید قرار دهد. پاک کردن صورت مساله نمیتواند دام داشته باشد. حل مسائل است که به شما این امکان را میدهد تا با مردم به تعامل برسید. هر چه توان دارید برای حل مشکلات اقتصادی به کار بگیرید این تنها و اصلیترین دغدغه مردم است.