مسوولیت اجتماعی فردی و گروهی
دکتر منیژه نویدنیا
مسوولیت اجتماعی فردی درمقایسه با مسوولیت اجتماعی گروهی مفهومی جدید؛ اما قدمتی طولانی دارد. گفته معروفی است که میگوید با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. مسوولیت اجتماعی فردی با ایجاد یک موضع فعال نسبت به تاثیرگذاری مثبت بر دیگران و محیط بیرون از دایره خود گسترش مییابد. مسوولیت اجتماعی فردی اساس مسوولیت اجتماعی گروهی است زیرا یک اجتماع از افرادی تشکیل شده است و در نتیجه فرهنگ مسوولیت اجتماعی را مشخص میکند. این رابطه آمیخته بین مسوولیت اجتماعی گروهی و مسوولیت اجتماعی فردی است. افراد از نظر اجتماعی مسوولیتپذیرتر شده و درواکنش به این اجتماعها باید برای برآوردن نیازهای افراد مسوولیتپذیری اجتماعی بیشتری پیدا کنند. یکی از موضوعاتی که امروزه در دنیا در حوزههای مختلف از جمله حوزه اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد، موضوع مسوولیت اجتماعی شرکتها، بنگاهها و افراد است و تعهدی است که شرکتها و بنگاهها در کنار درآمد و سودشان در عرصههای دیگر از جمله محیط زیست، آموزش و مسائل اجتماعی، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی؛ برای حمایت از کارکنانشان و ارتقای شاخصهای فرهنگی و اجتماعی خانوادههای کارکنانشان انجام میدهند. در دنیا موضوع مسوولیت اجتماعی یک موضوع کاملا شناخته شده است و بدون التزام منشور دارد. به عنوان مثال آموزشکدههایی که در قبال پول آموزش میدهند؛ همینها برای مناطق آسیب دیده یا دانشآموزان کم بضاعت، به رایگان محصول خودشان را (کتب درسی یا آموزشی) عرضه میکنند یا کلا بچههای کم بضاعت درسخوان و باهوش را بورسیه آموزشی میکنند یا مراکز توانبخشی یا سالمندی یا حتی نمازخانه تاسیس میکنند .
در حوزه مسوولیت اجتماعی ماده 172 قانون مالیاتهای مستقیم داریم. در این ماده پیش بینی شده است که اگر مودیان مالیاتی در حوزههای ورزشی- آموزشی و نیز مراکز اجتماعی، توانبخشی فعالیت کنند و مراکزی در این حوزهها بسازند و حمایتهایی در این خصوص داشته باشند، بخشی از درآمد مودیان مالیاتی که مشمول این نوع فعالیتها میشود از مالیات معاف میشود. مسوولیت اجتماعی با کمک به طبقه آسیب پذیر جامعه باعث میشود عوارض توسعه که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.... رخ میدهد کاهش یابد و این طبقه عوارض توسعه را کمتر احساس کند. بهطور مثال مسوولیت اجتماعی شرکتها، موسسات، بنگاهها و سازمانهای اقتصادیو ... خیلی در ایران جا نیفتاده یک موضوع مغفول مانده است. اعتقادم بر این است که اگر مسوولیت اجتماعی بنگاهها و شرکتها و حتی مسوولیتهای فردی ما در قبال سایر افراد تقویت شود شاید ما نیاز به بهزیستی و کمیته امداد نداشته باشیم. حتی در عرصههای محیط زیست ما میتوانیم از ظرفیت مسوولیت اجتماعی برای ارتقاء شاخصهای محیط زیست استفاده کنیم اگر مدیر شرکتی، در مورد کارکنانش احساس مسوولیت کند و در خصوص رفاه و آسایش آنها و خانوادههایشان تمهیداتی فراهم کند، این کار بدین معنی است که او حواسش به اطرافیانش است و سود بنگاه را یکطرفه نمیبیند و نیز اگر فردی توجه به همسایهاش دارد او بخوبی مسوولیت اجتماعی را درک کرده است. همین که ما حواسمان به دیگران است، پشتوانه و اعتمادی ایجاد خواهد کرد که ما راحتتر زندگی کنیم. در مازندران رسمی است به نام بنواز، این کلمه از نوازش کردن مشتق میشود اگر در مازندران شخصی دچار مشکل شود و متحمل خسارت مالی در کشاورزی یا دامداری یا بیماری؛ مردم نانوشته به او کمک میکنند. خوب مسوولیت اجتماعی همین است. یعنی قرار نیست جار بزنیم کار انجام بدهیم. این موضوع کمک میکند که مردم با اعتماد به نفس بیشتری فعالیت کنند و زندگی کنند. این یک ظرفیت است؛ اگر به دلایلی دچار مشکل شدیم یک پشتوانه به نام مردم و دیگران در کنار ما زندگی میکنند. مردم نسبت به یکدیگر بیتفاوت نیستند. در ایجاد مسوولیت اجتماعی خانواده و مدرسه خیلی نقش دارد. محیطهای اجتماعی، گروههای مرجع همه نقش دارند. نکته آخر برای اینکه مسوولیت اجتماعی مان را انجام بدهیم، خیلی منتظر قانون و بخشنامه و دولت نباشیم. اولین گامی که میتوانیمبرداریم باید ببینیم چه کاری حتی کوچک، حتی با یک ساعت وقت گذاشتن برای آموزش یک نفر. خودمان ببینیم با چه کارهایی میتوانیم مسوولیت اجتماعی را در جامعه به عنوان یک شهروند نهایی کنیم.