اعتراض آتشنشانها
آتشنشانی جزو مشاغل سخت نیست
تعادل|
آتشنشانها شاید یکی از بیادعاترین اقشار جامعه باشند، کسانی که واقعا جانشان را کف دست گرفتهاند و برای نجات هر کسی از آن مایه میگذارند، به دل آتش میزنند، زیر آوار مدفون میشوند، از هیچ خطری ترسی ندارند و فقط به این خاطر که وقتی این شغل را انتخاب کردهاند، با خود عهد کردهاند که جان دیگران را نجات دهند. خیلی از آنها حتی به قیمت از دست دادن جان خود این وظیفه را به انجام میرسانند، مانند آنها برای نجات ساکنان پلاسکو رفتند و هیچگاه بازنگشتند. 5 سال از آن تاریخ میگذرد و حالا در آستانه پنجمین سالگرد فاجعه پلاسکو جمعی از آتشنشانان برای احقاق حقوقشان در مقابل ساختمان شورای شهر تجمع کردند. حقوقی که البته مثل خیلی از اقشار دیگر این جامعه نادیده گرفته شده و آنها را با مشکلات معیشتی مواجه کرده است. بماند که این قشر حتی به دلیل نداشتن لوازم مورد نیاز کارشان خیلی وقتها جانشان به خطر میافتد و باز هم میتوان برای اثبات این حرف به حادثه پلاسکو اشاره کرد، همان حادثهای که جان 16 آتشنشان جوان را گرفت و افراد زیادی را داغدار کرد. این اتفاق در زمانی رخ داد که رییس مجلس کنونی شهردار آن دوران بود و از کمبودها و مشکلات سازمان آتشنشانی خبر داشت اما...
اکثر ما در حاشیه شهر زندگی میکنیم
به گفته آتشنشانان حاضر در تجمع روز گذشته مقابل شورای شهر، آنها اینبار به دلیل مشکلات معیشتی و شغلی معترض هستند، اتفاقی که شاید به جرات بتوان گفت، تا به حال از سوی این قشر زحمتکش هیچگاه رخ نداده است. آنها همیشه جان بر کف آماده خدمتگزاری به مردم بودهاند، اما حالا دیگر فشارهای اقتصادی تاب تحمل را از آنها گرفته است.
سادهترین مطالبه آتشنشانان هم مثل پرستاران، مساله سختی کارشان است که هیچگاه از سوی مسوولان جدی گرفته نشده است. مگر میشود، آتشنشان باشی، جانت در خطر باشد، در ماموریتهایی شرکت کنی که ممکن است از آن زنده و سالم بیرون نیایی و آن وقت شغلت جزو مشاغل سخت نباشد و سختی کار پرداخت نشود.
محراب، یک آتشنشان درباره مشکلاتی که او و همکارانش با آن دست و پنجه نرم میکنند، میگوید: حقوق پایهای که برای آتشنشانان تهران بزرگ درنظر گرفتهاند، باتوجه به اینکه در یک کلانشهر بزرگ هستیم، با تورم فعلی و افزایش قیمتهای لحظهای، واقعا ناچیز است و مسوولان حقوقی را که در شأن آتشنشانان باشد را هنوز به آنها اختصاص ندادهاند. میانگین دریافتی آتشنشانهای تهران بین هشت و نیم تا نه و نیم میلیون تومان است. به نسبت مشاغل دیگر که حقوقهای دوازده یا سیزده تومانی دارند، این حقوق کم است و در حق آتشنشانها با این فشار کاری و استرس ظلم میشود. اکثر کارکنان آتشنشانی تهران، حومه تهران ساکن هستند و این خود معضل بزرگی است. در واقع این یک آسیب اجتماعی است که نیروهای آتشنشان خارج از تهران سکونت میکنند و به وقت ضرورت نمیتوان از این نیروها استفاده کرد.
او میافزاید: با وجود مدیرعاملی که احساس میکردیم از جنس آتشنشانهاست و خوشحال بودیم کسی از جنس آتشنشانها به عنوان مدیرعامل سازمان منصوب شده است، اما متاسفانه در این چهارسالی که ایشان در این منصب بودند، اقدامی برای آتشنشانان انجام ندادهاند. شاید باور نکنید اما حقوق آتشنشانان در اسلام شهر و کرج بیشتر از حقوق آتشنشانان در تهران است. با کمترین حقوق سر میکنیم. البته حقوق مدیران بالاست. مشکل مسکن هم از مهمترین خواسته ماست. من خودم با 11 سال سابقه کار در تهران مستاجرم و حقوقم در حدود هفت میلیون تومان است. این در حالی است که به علت بار گرانی مسکن اکثر آتشنشانها از شهرهای اطراف، حتی از قزوین و بومهن هم به اینجا میآیند و نمیتوانند در تهران ساکن باشند.
حقوق 300 دلاری ما در برابر حقوق 3500 دلاری کشورهای همسایه
حسین یکی دیگر از آتشنشانان نیز در این باره میگوید: تورم به حدی شده که آتشنشانها حقوقشان را که میگیرند تا دهم ماه هم کفاف زندگیشان را نمیدهند و بعد از آن مسافرکشی میکنند و شغل دوم دارند. در صورتی که باید تمام فکر ما معطوف به کارمان باشد اما اصلا انگیزهای برای نیروها نمانده است. طوری شده است که همه قبلا عرق این را داشتیم که 30 سال اینجا خدمت کنیم، اما الان به شکلی شده است که همه دوست دارند سر بیست سال از این شغل بیرون بیایند. بیانگیزگی آتشنشانها باعث شده وقتی فرماندهای از عملکردشان سوال میکند، بگویند ما با چه انگیزهای کار کنیم. مدیر فعلی اصلا به فکر معیشت آتشنشانان نیست. مدیران قبلی از ایشان بهتر بودند. تازه ایشان اولین مدیری است که از جنس خود آتشنشانی بوده است. او میافزاید: تا پنج سال پیش حقوق ما 1200 دلار بود. درصورتی که در آسیا حتی در کشورهای اطراف ایران مانند عراق و افغانستان کمترین حقوق آتشنشانان 3500 دلار بوده است. الان حقوق یک آتشنشان در تهران هشت میلیون تومان است. یعنی 200 یا 300 دلار بیشتر نمیگیریم. این نیروها در حالی که با جانشان بازی میکنند، اما با قدرت خرید پنج سال قبلشان هم فاصله دارند. تمام بچهها از ناحیه زانو، مفاصل، کمر و ریه آسیب دیدهاند. چینی بند زدهایم. هرکدام چند مورد تجربه سخت سقوط از ارتفاع و دودگرفتی تا سرحد مرگ داریم. میخواهیم سختی کار به ما تعلق بگیرد. ما مانند پرستاران سختی کار نداریم.
بازمانده از پلاسکو
بهرام، از آتشنشانانی است که خود در عملیات پلاسکو حضور داشته، او یکی از افرادی است که در لحظات آخر، از حادثه پلاسکو نجات پیدا کرده است. سالهای بسیاری را در آتشنشانی تهران گذرانده و تجربیات بسیاری در این زمینه دارد. درباره مشکلات آتشنشانان میگوید: همانطور که همه میدانند، آتشنشانی شغل سختی است و اگر با عشق به کار همراه نباشد، پیش نمیرود و کسی که دل در گرو نجات جان آدمها نداشته باشد در این راه دوام نمیآورد. آتشنشانی هم مثل سایر مشاغل سختیهای خاص خودش را دارد که البته چون با جان افراد سر و کار دارد ریسک آن چندین برابر است. او مهمترین نکته و دغدغه در شغل آتشنشانی را قرار گرفتن در دسته مشاغل سخت و زیانآور عنوان میکند و میافزاید: حتی با وجود چند سال ارفاقی که چند سال است سازمان آتشنشانی داده، اما این آن چیزی نیست که برای آتشنشانان ارزشمند باشد چون اگر کسی تصمیم بگیرد با 25 سال بازنشست شود، آنقدر حق و حقوقش زیاد نیست که به آرامش برسد. درواقع به نظرم باید به طریقی این اطمینان برای یک آتشنشان ایجاد شود که اگر بازنشست شود میتواند با حقوق بازنشستگی زندگی خود را بگذراند، در حالی که متاسفانه اینطور نیست. او در بخش دیگری از سخنانش به حادثه پلاسکو اشاره کرده و میگوید: به صورت کلی اگر بخواهم بگویم، یکی از مشکلاتی که آتشنشانان دارند این است که بعد از اتفاقی که در پلاسکو افتاد، افرادی که مدیریت آن صحنه را به عهده داشتند ارتقا پیدا کردند. این در بحث مدیریت میتواند یک خطا باشد. چه در عملیات اشتباهی صورت گرفته باشد و چه نگرفته باشد و به شکست منجر شود، مدیریت صحنه نباید ارتقاء پیدا کند. این یکی از چالشهایی است که از دغدغههای برخی آتشنشانان است که در این رابطه گلایه دارند. فکر میکنم که شاید این موضوع هم دغدغه جمعی از آتشنشانان باشد که چرا در زمان وقوع حادثه پلاسکو این تصمیمگیری انجام شد. به نظرم باید ارتقاهای سازمانی ساختار خاص خودش را داشته باشد.
مشکلات آتشنشانان را در نامهای به شهردار تهران گفته بودم
از سوی دیگر رییس کمیته منابع انسانی شورای شهر تهران اعلام کرد: در مهرماه تمامی مشکلات آتشنشانان را طی نامهای به شهردار تهران اعلام کرده بودم. ناصر امانی در گفتوگو با ایسنا در واکنش به تجمع آتشنشانان در مقابل ساختمان شورا و شهرداری در خیابان بهشت گفت: مردادماه به شورای شهر آمدیم و دو ماه بعد به مناسبت 7 مهرماه از مرکز کنترل آتشنشانی و دو ایستگاه آتشنشانی بازدید کرده و ساعتها پای صحبت پرسنل آتشنشانی نشستم و بعد از آن طی نامه مفصلی به شهردار تهران اعلام کردم که مشکلات آتشنشانان جدی است و باید به آن رسیدگی شود. او با اشاره به 11 خواسته آتشنشانان گفت: تمام خواستههای آتشنشانان در آن نامه مفصل به شهردار تهران بود، اما متأسفانه اتفاقی رخ نداد. امانی با بیان اینکه در آن نامه برای شهردار نوشتم که فشار سنگینی بر روی دوش آتشنشانان و پرسنل سازمان قرار دارد، گفت: سازمان آتشنشانی یک سازمان شبه نظامی است که باید در همه ساعات آماده باش باشند و به همین دلیل نباید دغدغه خاطری داشته باشند، اما همه آتشنشانان دغدغه مندند و مشکل اصلی آنها مسکن است چرا که عمدتا از شهرهای اطراف به تهران میآیند و ساعتها درگیر ترافیک هستند و همچنین آتشنشانان در مورد بازنشستگی شان نگرانیهایی دارند و جالب است بدانید در کل کشور مصوبه مجلس در مورد 20 ساله بودن مشاغل سخت و زیانآور اجرا میشود، اما در شهرداری این عدد 25 سال است چرا که سازمان بازنشستگی شهرداری اعلام کرده که باید پنج سال مابه التفاوت بازنشستگی آتشنشانان توسط شهرداری پرداخت شده و تأمین اعتبار شوند. او با بیان اینکه همه خواستههای آتشنشانان راهحل دارد، گفت: به عنوان مسوول کمیته منابع انسانی شورای شهر تهران پیگیر خواستههای آتشنشانان هستیم و ما در شورا و شهرداری موظف هستیم که این مساله را پیگیری کنیم اما برخی از خواستههای این افراد باید از مراجع بالاتر پیگیری شود اما این اطمینان را میدهیم که پیگیر خواستههایشان هستیم.