مردم تنها در برابر مشکلات
مریم شاهسمندی
این روزها آنقدر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بد و بدتر میشود که واقعا همه ما باید به دنبال یاریکنندهای باشیم تا یاری مان دهد. البته که رییس دولت آب پاکی را روی دستمان ریخت و در یک جمله جواب تمام اما، اگر و چراهایمان را داد. اقشار کمدرآمدند، قبول داریم اما چه کنیم. خب اینکه رییس دولت باید برای درآمد کم اقشار مختلف جامعه چه کارهایی را انجام بدهد چیزی نیست که من و شما بخواهیم برای ایشان توضیح بدهیم. البته که توضیح بسیار است و اگر مشاوران و دستیارانشان با دانش و علم کافی در مسندهایی که بر آن نشستهاند، تکیه زده بودند، قطعا رییس دولت را از بیان چنین جملهای باز میداشتند، چرا که رییس دولت قطعا و یقینا کسی است که باید برای تورم، برای درآمد اندک مردم، برای مشکلات معیشتی و اقتصادی، برای هزینههای درمانی و... کارهای زیادی را انجام بدهد. رییس دولت بودن یعنی همین که بتوانی خواستها و مطالبات مردم را بشنوی و در اسرع وقت برای اجرایی شدن آنها تلاش کنی. رییس دولت بودن فقط شعار دادن و دعوت کردن مردم به تابآوری نیست. این را که روسای دولتهای قبلی هم انجام میدادند و شما از آنها ایراد میگرفتید و میگفتید مرد میدان عمل نیستند!
شما آمدید که رییس دولت محرومان باشید و آنها را به سرمنزل مقصود برسانید اما حالا با گفتن یک جمله بار مسوولیت را از روی شانه هایتان زمین میگذارید و میگذرید؟!
نماینده مجلس میگوید، قرار است با حذف ارز ترجیحی قیمت گوشت و مرغ دو برابر شود که البته قابل تحمل است!!! برای چه کسانی قابل تحمل است. برای مردمی که همین حالا هم کمرشان زیر بار هزینههای زندگی خم شده و خیلی از آنها ماههاست که نتوانستهاند، حتی یک وعده غذای گرم برای بچههایشان آماده کنند. همانها که دیگر خرید نان هم برایشان مشکل شده یا برای آنها که با حقوقهای چند ده میلیونی و چند صد میلیونی زندگی میکنند و اصلا هم قرار نیست هیچ گرانی و تورمی خم به ابرویشان بیاورد. راستی میدانید یک پیرمرد 75 ساله که با ده سال سابقه کار بازنشسته شده و فقط یک میلیون و 250 هزار تومان حقوق میگیرد و در یک زیر زمین نمور همراه همسر و پسرش که هر دو بیمار هستند، زندگی میکند و مجبور است ماهیانه 800 هزار تومان از این پول را هم بابت اجاره پرداخت کند، چطور باید زندگیاش را بگرداند؟ اصلا چند ماه یا چند سال است که نتوانسته گوشت بخرد. اگر کمک همسایهها نبود که تا همین الان هم ...... چند نفر دیگر از این افراد را باید مثال بزنیم تا مسوولان به خودشان بیایند کمی هم در مقابلشان سر تعظیم فرود بیاورند. مساله اینجاست که هیچ کدام از مسوولان، نمایندگان مجلس و ... هیچگاه برای خرید مایحتاج زندگی خود سری به فروشگاهها و سوپر مارکتهای محله شان نمیزنند. وگرنه شاید از اینکه میشنیدند یک کیلو برنج هاشمی را به قیمت 80 هزار تومان به مردم میفروشند یا قیمت ماست و پنیر هفتهای یک بار افزایش پیدا میکند، شاید آنها هم کمی متعجب میشدند و به فکر فرو میرفتند.
حال سوال این است کجاست یاریدهندهای که این مردم را در برابر تورم و مشکلات معیشتی و اقتصادی یاری کند؟ کدام یک از مسوولان حاضرند آستین همت بالا بزنند و برای سر و سامان بخشیدن به شرایط نامناسب کنونی کاری کنند، کارستان؟ اگر قرار باشد قیمتها از این هم بالاتر بروند، تکلیف آن 30 میلیونی که همین الان هم در فقر مطلق زندگی میکنند چه میشود. حالا قرار است نرخ حاملهای انرژی هم افزایش پیدا کند. از این به بعد خیلی از خانوادهها برای اینکه توانایی پرداخت هزینههای برق خود را ندارند، چراغ خانههایشان هم خاموش میشود.