بن بست درآمد ثابتهای بورسی
گروه بازار سرمایه|
بیش از 18 ماه است که بازار سهام روند نزولی به خود گرفته. سرمایههای بورسی مردم نیز روند اصلاحی قرمز به خود گرفته و جز زیان چیزی در بازار قابل مشاهده نیست.
در این مدت صندوقهای با درآمد ثابت که البته خود نیز جزیی از ابزارهای سرمایهگذاری بازار سرمایه محسوب میشوند، یکی از مقاصد اصلی پول حقیقیها بودهاند. صندوقهایی که با پرداخت سود تضمینی به خریداران یونیتهای سرمایهگذاری، سپر مناسبی برای نقدینگی افراد در برابر رشد بیمحابای تورم و ریزش بازار سهام محسوب میشوند.
با وجود این موضوع بررسی آمارهای منتشر شده نشان میدهد که که این صندوقها نیز طی ماههای اخیر با افت بازدهی روبرو شدهاند. به نحوی که در برخی بازههای زمانی، بازده این صندوقها به کمتر از میزان سود سپردههای بانکی، طلا یا ارز نیز رسیده است. حالا این سوال مطرح است که کدام عوامل در افت بازدهی این صندوقها موثر بوده است؟ در همین حال نگرانیهایی نیز بابت خروج مجدد پول از این صندوقها و ورود به بازارهای سفتهبازانه مطرح میشود که ممکن است در صورت تداوم روند سودسازی صندوقهای با درآمد ثابت به یک واقعیت ریسکافزا بدل شود.
صندوقهای با درآمد ثابت طی ماههای اخیر به عنوان یکی از رقبای بازار سهام در جذب منابع نقدینگی شناخته میشدند. با این حال اما روند نزولی بازدهی این صندوقها اکنون خود به نگرانی تازه فعالان اقتصادی بدل شده است. بررسیها نشان از آن دارد که صندوقهای بادرآمد ثابت، همچنان یکی از پربازدهترین ابزارهای بازار سرمایه هستند اما با این حال مدتهاست در روندی کاهشی قرار گرفته و بازدهی برخی از آنها به کمتر از سود سپردههای بانکی و بازارهای موازی رسیده است؛ روندی که ممکن است نه تنها صندوقها را در پرداخت سود تضمین شده به دارندگان یونیتهای سرمایهگذاری با مشکل مواجه کند بلکه ممکن است موجب خروج پول از این صندوقها با مقاصد بازارهای موازی شود که در این صورت خروج پولهای درشت از این بازار سرمایهگذاری، نوسانات تلخ و خطرناکی را در بازارهای موازی رقم خواهد زد.
در حال حاضر ارزش صندوقهای بادرآمدثابت فعال در بازار سرمایه بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود؛ بر همین اساس کارشناسان اقتصادی نگران آن هستند که خروج سرمایه با این حجم از صندوقهای با درآمد ثابت، به مشکل تازهای برای کشور تبدیل شود و در کنار آن هرگونه سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه را فارغ از رکود یا رونق بازار سهام از سکه بیندازد.
مصوبات و تاثیر منفی آن روی بازار
بررسی روند بازدهی اغلب صندوقهای بادرآمد ثابت نشان میدهد هر چه سهم سرمایهگذاری این صندوقها در سهام بیشتر بوده است، به همان نسبت بازدهی صندوق طی دورههای ماهانه، سه ماهه و شش ماهه کاهش یافته و به کمتر از بازدهی بازارهای موازی همچون بازار پول و سپردههای بانکی رسیده است. بر همین اساس گفته میشود یکی از عوامل مهم اثرگذار بر عملکرد صندوقهای بادرآمد ثابت، الزام این صندوقها در اسفندماه ۹۹ به رعایت کف ۱۵ درصدی و سقف ۲۵ درصدی سرمایهگذاری در سهام بوده است. این اقدام پس از آن صورت گرفت که حجم معاملات بازار سهام بهشدت کاهش یافته و بسیاری از نمادها در صفوف فروش قرار گرفته بودند. قفل شدن صفهای فروش همزمان با بیمیلی سرمایهگذاران بزرگ برای ورود دوباره به خرید سهام، مدیران سازمان بورس را بر آن داشت تا از مسیر فشار بر صندوقهای با درآمد ثابت، راه تازهای را برای ورود دستوری نقدینگی به بازار سرمایه ترسیم کنند. بر همین اساس نصاب سرمایهگذاری در سهام برای صندوقهای با درآمد ثابت افزایش یافت و رعایت مفاد آن الزامی شد.
اغلب کارشناسان بازار سرمایه با تاکید بر اینکه این دست از مصوبات اثر مثبتی بر بازار سهام نخواهد داشت نسبت به عواقب خطرناک آن برای صندوقهای با درآمد ثابت هشدار میدادند. اگرچه طی این مدت تمامی صندوقها مصوبه افزایش نصاب سرمایهگذاری را عملی نکردهاند اما با این حال بررسیها نشان از روند نزولی بازدهی صندوقهایی دارد که سهم بزرگی را به سرمایهگذاری در سهام اختصاص دادهاند. به نحوی که برخی از این صندوقها بازدهی منفی را نیز در برخی بازههای زمانی ثبت کردهاند. این روند به ویژه طی سه ماه گذشته شدت گرفته است. در حالی بازدهی صندوقهای با درآمد ثابت در سراشیبی قرار گرفته که در کنار الزام این صندوقها به سرمایهگذاری بیشتر در سهام، عملا اقدامی برای بهبود بازار سهام صورت نمیگیرد و حتی دولت و مجلس طی این مدت بورس را بهشدت تحت فشار قرار دادهاند. این در حالی است که تصمیمات اقتصادی دولت و مجلس به صورت دومینووار بر شرکتها، بازار سهام، ابزارهای غیرمستقیم سرمایهگذاری و بازارهای موازی بازار سرمایه اثر منفی خواهد داشت؛ دومینویی که پایان آن ورشکستگی اقتصادی خواهد بود.
افزایش زیان درآمد ثابت ها
کاهش بازدهی صندوقهای با درآمد ثابت به معنای کاهش سود تضمینی خریداران یونیتهای سرمایهگذاری خواهد بود. سرمایهگذاران ریسکگریزی که برای فرار از افتهای بازار سهام و نوسانات تورمی اقتصاد، نقدینگی خود را در ابزاری بدون ریسک سرمایهگذاری کردهاند، حالا اما در نتیجه تصمیمگیریهای غیرواقعبینانه اقتصادی از یک سو و تغییر سلیقهای مقررات بازار سرمایه از سوی دیگر، سرمایه ریسکگریزها نیز مورد تهدید قرار گرفته است. دولت طی ماههای گذشته فشار بر بازار سرمایه را از چند سو افزایش داده است؛ افزایش نرخ بهره بینبانکی، دستکاری در بازار سهام، مصوبات ضدتولید و عرضه آبشاری اوراق دولتی تنها بخشی از فشارها بر بورس بوده است. فشار بر بورس که به معنای افت ارزش سهام است در نهایت تمامی سرمایهگذاران در بازار سهام را با زیان مواجه کرده است. صندوقهای با درآمد ثابت نیز طی مدت اخیر از این زیان بینصیب نبودهاند. کارشناسان بازار سرمایه عنوان میکنند در صورت زیاندهی صندوقهای با درآمد ثابت، راه چاره جبران زیان دارندگان یونیتها، فروش سهام خواهد بود. این اقدام میتواند موجی از عرضهها را طی ماههای آینده ایجاد کند. این در حالی است که افزایش عرضهها موجب افت دوباره قیمت سهمها خواهد شد که نتیجه آن زیان سهامداران خواهد بود.
راهکار دیگری که در این باره مطرح میشود، برداشت صندوقهای با درآمد ثابت از سپردههای بانکی این صندوقها است. خروج پول از سپردههای بانکی با مبالغ بالا نیز مشکلات تازهای را برای نظام بانکی رقم خواهد زد و به عنوان تهدیدی برای اقتصاد بانکمحور ایران محسوب میشود. در این میان همچنین در صورت کاهش بازدهی صندوقها در یک دوره طولانی مدت، این احتمال وجود دارد که صندوقهای با درآمد ثابت برای سال مالی آتی قرارداد با خریداران یونیتها را برمبنای سود تضمینی کمتری منعقد کنند که این خود به معنای کاهش جذابیت سرمایهگذاری در درآمد ثابتها و ریسک خروج سرمایه به سمت بازارهای موازی و رشد فعالیتهای سفتهبازانه خواهد بود. بر همین اساس به نظر میرسد لازم است سیاستگذار پولی در کنار سیاستگذاران بازار سرمایه، راهکار موثری را برای حفظ جذابیت و کارایی این ابزار مهم سرمایهگذاری غیرمستقیم که طی ماههای گذشته به عنوان سپری برای جلوگیری از ورود سیل نقدینگی بازار سهام به بازارهای موازی عمل کرده است، طراحی و تدوین کنند.