کارگران بیپشت و پناه رها شدهاند
محمد عمارلو
متاسفانه این روزها هر چه کارگران و فعالان کارگری چشم انتظار ماندهاند تا نمایندگان مردم در خانه ملت برای بهتر شدن وضعیت معیشت و رفاه آنها کاری انجام دهند، هیچ فریاد حقخواهی پاسخ داده نمیشود و اصلا انگار قرار نیست نامی از کارگران در مجلس برده شود. یکی از مشکلاتی که جامعه کارگری با آن دست و پنجه نرم میکند، نداشتن یک نماینده واقعی در مجلس شورای اسلامی است، آن هم به دلیل تفرقهها و منیتهایی که در بین جامعه فعالان کارگری وجود دارد. چند روز است که کارگران منتظر اعلام دستمزد نهایی سال 1401 از سوی مجلس هستند. دستمزدی که در خوشبینانهترین حالت هم نمیتواند آنها را به خط فقر نزدیک کند چه برسد به اینکه باعث بالا آمدنشان از خط فقری شود که بر اساس اعلام نهادهای دولتی و معتبر به بیش از 11 میلیون تومان رسیده است. همیشه وقت انتخابات که از راه میرسد افرادی از جناحهای مختلف به خانه کارگر مراجعه میکنند و با دادن وعدههای مختلف سعی در جذب آرا کارگران دارند اما به محض اینکه وارد مجلس میشود دیگر یادشان میرود که قرار بود چه کارهایی برای بهبود وضعیت جامعه کارگری انجام دهند. بسیاری از این افراد بعد از اینکه وارد مجلس میشوند نه تنها به وعدههای خود عمل نمیکنند که حتی حاضر نمیشوند طرح یا برنامهای را به نفع جامعه کارگر امضا کنند. در بسیاری موارد حتی دست به اقداماتی میزنند که بیشتر به نفع کارفرمایانی است که صاحب پول، نفوذ و قدرت هستند، مثل همان طرح دستمزد توافقی که در صورت تصویب ضربه سختی بر پیکر جامعه کارگری کشور وارد خواهد کرد. باز هم تاکید فعالان کارگری بر این موضوع است که متاسفانه نه تنها فریادی برای به حقخواهی کارگران در خانه ملت به گوش نمیرسد، بلکه نامی از کارگران در مجلس برده نمیشود. در واقع وقتی نامی از کارگران در مجلس برده نمیشود و مطالبات جامعه کارگری پیگیری نمیشود، یعنی خانه ملت خانه کارگران نیست، امروزه تمامی اقشار در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند و برای مطالبات آنها پیگیریهای جدی صورت میگیرد، اما کارگران حامی جدی در خانه ملت ندارند. در شرایط کنونی خانه کارگر تنها مکان حمایت از جامعه کارگری است، گفت: متاسفانه از ظرفیت جامعه کارگری برای مدیریت پستهای کلیدی استفاده نمیشود. بیمهریها در حالی نسبت به کارگران صورت میگیرد که بسیاری از نمایندگان کارگری اطلاعات، آگاهی و تسلط بیشتری از وزرا تا معاونت و مدیران کل آنها دارند، اما هیچ مسوولی حاضر نیست به حرف این افراد توجه کند. در شرایطی که چالش کارگر و کارفرما جدی است، چرا نباید برخی از پستها را به نمایندگان کارگری بدهند؟ اگر میخواهیم شرایط کارگران را بهبود ببخشیم باید در هر استان حداقل یک نماینده کارگری به مجلس شورای اسلامی راه یابد. چرا که اکنون وقتی نمایندگان کارگری برای یک طرح یا لایحه سراغ نمایندگان میروند و التماس میکنند که طرحی به نفع کارگران را امضا کنند و آنها خودداری میکنند، تازه متوجه میشویم که چقدر در محرومیت و محدودیت در مجلس شورای اسلامی قرار داریم. درواقع اگر نماینده واقعی کارگری در مجلس داشتیم، بسیاری از مصوبات علیه جامعه کارگری حتی مطرح نمیشد تا چه رسد به اینکه تصویب شود. با نگاهی به نمایندگان راه یافته به مجلس شورای اسلامی متوجه میشویم که از هر قشری در مجلس وجود دارد، اما جامعه کارگری در این سنگر بدون سرباز است. مثلا وقتی درصد قابل توجهی از نمایندگان مجلس پزشک هستند نتیجه آن میشود که تعرفههای ویزیت پزشکان بالا میرود، اما چون نماینده کارگر در مجلس وجود ندارد، هنگام افزایش حقوق یا پرداخت مطالبات تامین اجتماعی، هیچ کس به حمایت از جامعه کارگری و منافع آن نمیپردازد. در حالی که شرایط کارگران هر روز بدتر میشود و بسیاری از آنها دیگر توانایی پرداخت هزینههای روزانه معیشت خود را هم ندارند، اما هیچکس نیست تا از حقوق آنها دفاع کند.